گسترشنیوز به بهانه مصاحبه با ناصر بزرگمهر منتشر کرد؛
آزما؛ و پرونده ای برای زنان در جهان رسانه
ناصر بزرگمهر روزنامهنگاری قدیمی است و سالهاست که مدیریت دو روزنامه صمت و روزگار را به عهده دارد و ظاهراً از همکاری خانمها در انتشار این دو روزنامه بسیار راضی است و اینها همه دلیل انجام گفتوگویی با او درباره زنان روزنامهنگار است.
گسترشنیوز - صد و چهل و یکمین شماره نشریه آزما به عنوان ماهنامهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی چند هفتهایست که منتشر شده و تیم تحریریه این بار پرونده گسترده و مفصلی را در رابطه با بانوان خبرنگار و روزنامهنگار کشور به عنوان سوژه اصلی مورد بحث و بررسی قرار داده است.
در این شماره گفتگویی نیز با ناصر بزرگمهر به عنوان مدیر مسئول موسسه صمت و فردی که در طول سالهای فعالیت خود زنان مدیر بسیاری را تربیت کرده، انجام شده است. متن این مصاحبه در ادامه میآید:
آنکه میدارد تیمار مرا کار من است...
ناصر بزرگمهر روزنامهنگاری قدیمی است و سالهاست که مدیریت دو روزنامه صمت و روزگار را به عهده دارد و ظاهراً از همکاری خانمها در انتشار این دو روزنامه بسیار راضی است و اینها همه دلیل انجام گفتوگویی با او درباره زنان روزنامهنگار است.
شما در چهار دهه گذشته راهاندازی و اداره نشریات، مجلات و روزنامههای مختلفی را بر عهده داشتهاید. با توجه به این تجربه افزایش تعداد خانمها در تحریریههای نشریات را طی سه دهه اخیر نتیجه چه عواملی میدانید؟
نخستین عامل ورود تعداد بیشتری از زنان و دختران به دانشگاه و مخصوصاً در رشتههای علوم انسانی است، دومین علت را باید در شرایط اقتصادی و نیاز مالی برای کار کردن و تشکیل خانواده و تأمین هزینههای زندگی مشترک از سوی زن و مرد جستوجو کرد. سومین عامل، را رشد فرهنگی و تغییر شرایط اجتماعی و تمایل زنان به کار در خارج از خانه و فعالیتهای اجتماعی میدانم. چهارمین علت هم عشق و علاقه خانمها به دانایی بیشتر است و البته تمایل فطری و ژنی آنها در جستوجو کردن و آگاهی یافتن و برطرف کردن کنجکاویهای ناخودآگاه است که زنان را به سمت حرفههایی چون روزنامهنگاری، روابط عمومی، روانشناسی، مردمشناسی و حوزههای علمی مشابه میکشاند.
افزایش شمار خانمهای روزنامهنگار طی سه دهه گذشته چه تأثیری در عرصه روزنامهنگاری داشته است؟
من بر اساس تجربهام در مدیریت و اداره چندین روزنامه و نشریه و کلاسهای درس دانشگاه تهران و آزاد و عملی کاربردی میگویم نهتنها تعداد خانمها در رشته روزنامهنگاری بیشتر از آقایان بوده بلکه علاقهمندی و توجه آنها به دروس هم بیشتر بوده است و بهتبع همین توجه تأثیر آنها را هم در کیفیت ژورنالیسم مثبت میدانم.
خانمها بیشتر در کدام زمینههای روزنامهنگاری علاقهمند به فعالیت هستند؟
محدودیت خاصی در ذهن ندارم، در دهه پنجاه و شصت، معمولاً خبرنگاران خانم بیشتر در حوزههای فرهنگی و هنری و اجتماعی فعالیت میکردند و شاید حوزه تئاتر و سینما و شعر و ادبیات برایشان جذابتر بود، اما در دو دهه اخیر شرایط کار مهمتر و تعیینکنندهتر از علاقههای شخصی نمود داشته است.
درحالحاضر و طی چند سال اخیر شما هدایت روزنامههای با زمینه اقتصادی و صنعتی را بر عهدهدارید. هردوی این عرصهها یعنی صنعت و اقتصاد به نسبت حوزههای اجتماعی، ادبیات، هنر و... بیشتر موردتوجه مردان روزنامهنگار بوده، اما امروز خانمهای روزنامهنگار هم در عرصه صنعت و اقتصاد کار میکنند. نظرتان در این مرود و دلایل آن چیست؟
همانطور که عرض کردم، امروزه شرایط کار و نیاز به شغل مهمتر از علاقه شخصی است، مثلاً در چند روزنامه کاملاً تخصصی و در حوزه صنعت، معدن، تجارت، اقتصاد مثل روزنامه صمت، روزنامه گسترش تجارت، روزنامه گسترش صنعت، روزنامه روزگار معدن، روزنامه روزگار خودرو، روزنامه روزگار اقتصاد و چندین نشریه دیگر، تعداد همکاران زن بیشتر از آقایان است. سردبیر روزنامه صمت خانم عاطفه خسروی و سردبیر روزنامه روزگار خودرو خانم امیر احمدی و سردبیر روزنامه گسترش تجارت خانم تهرانی هستند.
روزنامه روزگار معدن که به نظر میرسد باید به دلیل مردانه بودن شغل معدن و صنایع معدنی، توسط خبرنگاران مرد منتشر شود درحالحاضر توسط یک گروه کاملاً زنانه اداره میشود، خانم ناطق سردبیر و خانمها اصغری، ثمن رحیمی راد، منیر حضوری و الباقی همه خانم هستند و یکی دو خبرنگار مرد هم که در این روزنامه بودند بهمرور حذف شدند.
آیا این مسئله که در دو دهه اخیر رسانهها به دلیل مشکلات مالی و شرایط اقتصادی بیشتر تمایل داشتهاند که زنان روزنامهنگار را بیشتر به کار بگیرند چون به زنان حقوق کمتری به نسبت مردان میدهند درست است؟
ممکن است در بعضی نشریات اینگونه باشد و چنین نگاهی هم حاکم باشد، اما همگانی نیست، در مجموعه دو موسسه مطبوعاتی صمت و روزگار که مسئولیت آن با من است هیچ تفاوتی بین حقوق و دستمزد خانمها و آقایان وجود ندارد و به قول نیما: «آنکه میدارد تیمار مرا، کار من است».
آیا فضای مطبوعات به دلیل حضور بیشتر خانمهای روزنامهنگار در روزنامهها و نشریات ازنظر ما تغییر کرده و روحیه زنانهتری بر آنها حاکم شده یا هنوز غلبه اندیشه مردانه بیشتر است؟
متأسفانه شرایط جامعه همانگونه است که شما میگویید و غلبه با اندیشه مردانه و صاحبان رسانهها است که بیشتر مرد هستند. ولی دلیل آن در تفکر مردانه نیست، دلیل اصلی در تفکر زنان است، در تفکر خانمهایی است که حتی بهظاهر صاحبت امتیاز و مدیرمسئول روزنامه و مجلهای هستند، اما همه اختیارات را به همسرشان واگذار کردهاند و خود آنها بیشتر جنبه ویترین دارند و نامشان فقط در شناسنامه درج میشود که البته دلایل متعدد سیاسی، اداری، رانتی و امثالهم دارد.
خانمها باید درصورتیکه مایل باشند باجرئت و جسارت بیشتر وارد حوزه مدیریتی رسانهها بشوند و ریسکپذیر باشند و تحمل بعضی از کملطفیها و یا عواقب گرفتاریها را داشته باشند، تا بتوانند همانند حوزه خبرنگاری، سکان مدیریتی مطبوعاتی را هم در دست بگیرند.
ارسال نظر