خاک بیتوجهی روی سند تحول آموزش و پرورش
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی نوشت: آموزش حرفهای معلم و ایجاد انگیزه در افراد باید به گونهای باشد که دانشجویان دانشگاه فرهنگیان سطح خودشان را بالاتر از دانشجویان دانشگاههای دیگر ببینند و انگیزه قوی در حرفه معلمی داشته باشند.
سیدامیرحسین قاضیزاده هاشمی، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: قانون اساسی نخستین سند بالادستی در نظام جمهوری اسلامی ایران است که وظایفی را برعهده مقام معظم رهبری گذاشته و از جمله این وظایف تدوین سیاستهای کلی و نظارت بر حسن اجرای سیاست هاست که آن را برعهده مجمع تشخیص مصلحت گذاشتهاند. تاکنون ۴۰ سیاست کلی تدوین و ۳۵ سیاست ابلاغ شده است. از آنجا که آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی امری حاکمیتی است به طوری که در سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری مدظله العالی ۱۳ سیاست و احکام ذیل آن به مجموعههای ذی صلاح در امر آموزش و پرورش اعلام شده که ماموریت هایی را برای برنامه ریزان و دست اندرکاران حوزه آموزش و پرورش در چشمانداز کشور تعریف میکند.
سیاستهای تحول در نظام آموزش مبتنی بر اسناد بالادستی به ویژه سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، از مهمترین برنامههای اصلاح ساختار تعلیم و تربیت و تعالی همه جانبه کشور و ابزاری کارآمد برای ارتقای سرمایه انسانی شایسته در عرصههای مختلف و روند اجرای آن نیازمند نظارت گام به گام و جدی از سوی مسئولان ذی ربط است.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سال ۹۰ در شورایعالی انقلاب فرهنگی تصویب شده بود. سیاستهای کلی مقام معظم رهبری هم در سال ۹۲ ابلاغ شد. این سند بسیار مهم و به مثابه نقشه راهی برای تحقق ارزشها و آرمانهای متعالی انقلاب و ایجاد چشماندازی روشن در حوزه آموزش و پرورش در افق ۱۴۰۴ است.
قانون برای اجرای هر سند بالادستی یک دوره پنج ساله آزمایشی در نظر میگیرد و بعد از آن نهاد مسئول باید یک نظارت جدی داشته باشد. میبایست در مدت پنج ساله آزمایشی این اسناد با یکدیگر منطبق و اجرا میشد؛ ولی متاسفانه نه تنها این تطبیق صورت نگرفت؛ بلکه اجرای سند هم بسیار کند بود.
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و تطبیق آن با ابلاغیه مقام معظم رهبری، نهاد ناظر مجمع تشخیص مصلحت است که باید بعد از تدوین سیاستها بر دستگاههای مربوط نظارت میکرد تا مشخص شود دستگاهها در ماموریت خود جهت اعتباربخشی به سند بالادستی چه کارهایی انجام داده و چه میزان پیشرفت داشته اند؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی هم وظیفه ارزیابی و نظارت راهبردی بر فرآیند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت را برعهده دارد که باید بر زیرنظامها نظارت و راهکار اجرایی کردن سند را معین کند.
بسیاری از پراکندگیها و برنامههای نابسامان در آموزش و پرورش به علت عدم انسجام ذهنی و نبود مبانی فکری و چهارچوبهای نظری است و انتظار این بود که سند تحول بنیادین، بتواند این خلا را سامان ببخشد و آموزش و پرورش براساس چهارچوب این سند، یک حرکت محوری خوب و متمرکز داشته باشد. اما متاسفانه آنچه از سوی دولتمردان درک میشود این است که در یک دهه تدوین سند بخش ناچیزی از آن اجرا شده و اهتمامی در این قضیه نبوده که ممکن است در این بیتوجهی ارزش ذاتی سند خدشه دار شود.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در بخش دوم بر برنامهریزی در نظام اجرا تاکید دارد و شورایعالی آموزش و پرورش نیز به عنوان نهاد ذی صلاح موظف است با استفاده از تمام ظرفیتهای وزارت آموزش و پرورش و امکانات کشور مسئولیت بررسی و تصویب و ابلاغ سیاستهای اجرایی و اصلاح ساختار فرآیندهای مربوطه به روزآوری و هماهنگی برنامهها و حسن نظارت بر اجرای برنامههای تحول راهبردی را برعهده دارد.
باید گزارش پیشرفت اجرای سند و چگونگی عملکرد وزارت آموزش و پرورش حداقل به صورت سالانه به شورایعالی آموزش و پرورش ارائه میشد تا مشخص شود که وزارت آموزش و پرورش چقدر به مسئولیت خود در قبال سند تحول توجه داشته است و مسئولان ذی ربط باید درباره وقفه طولانی پاسخگو باشند.
وزارت آموزش و پرورش در روند تعلیم و تربیت، مسئولیت نهادینهسازی و اجرای برنامههای سند تحول را داراست و باید ظرف مدت مشخصی برنامههای خود را به تصویب شورایعالی آموزش و پرورش میرساند و برای اجرا تا کف آموزش و پرورش پیش میبرد که اثری از چنین اقدامی دیده نمیشود.
آموزش و پرورش موظف است با تربیت نیروی انسانی توانمند، افراد واجد شرایط را به گونهای ساماندهی و امکانات و منابع را تنظیم کند که برنامههای اجرایی کوتاه مدت، بلندمدت و میان مدت در سطح ملی و استانی داشته و نسبت به آن پاسخگو باشد.
سند تحول آموزش و پرورش دنبال اجرای ارزشهای زیربنایی است که هویت حرفهای معلم در آن مورد تاکید است. معلم در نظام آموزشی موثرترین عنصر است که نقش هدایت گری و الگو شدن دارد. هویت حرفهای معلم در منزلت شغلی آن موثر است که در سند تحول برای رسیدن معلمان به این جایگاه راهکار پیشنهاد شده است.
راهکارهای ناظر بر ماموریت آموزش و پرورش در جذب نیروی انسانی و تثبیت جایگاه معلم در چند بخش بیان شده است که یکی از آنها استقرار نظام تربیت معلم و راهاندازی دانشگاه فرهنگیان با رویکرد آموزش تخصصی و حرفهای است که میگوید اگر قرار است معلم در دانشگاه فرهنگیان تربیت شود باید این آموزش بسیار متمایز از آموزش دانشجویان در سایر دانشگاهها باشد.
آموزش حرفهای معلم و ایجاد انگیزه در افراد باید به گونهای باشد که دانشجویان دانشگاه فرهنگیان سطح خودشان را بالاتر از دانشجویان دانشگاههای دیگر ببینند و انگیزه قوی در حرفه معلمی داشته باشند.
راهکار دیگری که سند تحول برای تقویت جایگاه معلم در نظر گرفته؛ طراحی برنامه حرفهای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و تاکید بر حفظ تعامل دانشجومعلمان با مدارس و نهادهای علمی و پژوهشی است؛ یعنی پایه علمی دانشجومعلمان نباید فقط مبتنی بر دانشگاه باشد؛ بلکه لازم است با کسب تجربههای واقعی از کلاس و توجه به محیط آموزشی خلاقیت خاصی در محیط آموزشی داشته باشند.
ایجاد سازوکار مناسب برای جذب و نگهداشت نیروی انسانی و رشد استعدادهای برتر و برخورداری از صلاحیتهای دینی، اخلاقی، انقلابی و شخصیتی در رشتههای دانشگاه فرهنگیان نیز از راهکارهای ارائه شده در سند تحول برای ارتقای جایگاه معلم است.
مورد توجه قرار دادن حقوق و مزایای معلم و سطح ارتقای تحصیلی و توجه به تجهیزات مراکز آموزشی، تسهیل در دانش افزایی معلمان به ویژه ادامه تحصیل فرهنگیان در مقاطع بالاتر و همچنین تامین تسهیلات امکانات و ایجاد سازوکارهای اثربخش در نظام آموزش ضمن خدمت فرهنگیان، همگی از راهکارهای تقویت جایگاه معلم است.
در بیانیه تفصیلی رهبری در گام دوم انقلاب مطالبات اندیشمندانهای وجود دارد و باید مشخص شود آموزش و پرورش با توجه به ویژگیها و مسئولیتها نسبت به بیانیه گام دوم و تاکید آن بر نقش جوانان در آینده کشور میخواهد چه کاری برای قشر جوان انجام دهد؟ در گام دوم انقلاب بایدها و واقعیتها در آموزش باید مورد توجه باشد که این تکلیف مجددی برای نهادهای ذی ربط در حوزه آموزش و پرورش است تا به رشد و ارتقای معلمان جوان با بهره گیری از تجربه پیشکسوتان توجه و اهتمام داشته باشد.
از جمله شاخصههای مهم این بیانیه جایی است که رهبر معظم انقلاب ضمن اشاره به فاصله آزاردهنده بین بایدها؛ واقعیتهای ظرفیت و کم نظیر کشور در دو حوزه نیروی انسانی و منابع طبیعی را نشانههای امیدبخش در کنار چالشهای پیش رو مورد تاکید قرار داده و نسبت به آن امیدبخشی میکنند. لازمه تحقق هدف نیز اجرای اسناد بالادستی است تا به کمک آن در رفع نقایص حال و گذشته و تحول در آینده به نتیجه برسیم.
در آغاز ورود به پنجمین دهه از حیات انقلاب، نیازمند خودسازی، جامعه پردازی و تمدنسازی هستیم که لازمه آن بلوغ نیروی انسانی است و آموزش و پرورش به عنوان دستگاه مولد نیروی انسانی بسیار اثرگذار است.
مسئله جوانان از نظر رهبر معظم انقلاب یک واقعیت است که نسلهای اول و دوم انقلاب را موظف میکند تجارب کسب شده را به نسل آینده منتقل کنند. ایشان در پیام اندیشمندانه شان به مجلس فرمودند: «جوانان پرانگیزه، پرایمان، پرتوان، تحصیل کرده و کارآمد» در کنار شماری از مدیران انقلابی و دارای سوابق اجرایی، و نیز شماری از پیشکسوتان دارای سوابق نمایندگی، مجلس یازدهم را به مجلسی بسیار خوب و امیدبخش تبدیل کرده است. بنابراین نباید نسل باتجربه رها شود؛ بلکه باید مسیری شفاف ایجاد کرد تا تربیت فرزندان و مدیران کشور را به نحو مطلوب پیش ببریم و ان شاءالله از وضع موجود به وضع مطلوب برسیم.
ارسال نظر