|

جای خالی کارآفرینی در اقتصاد

فناوری جای خالی کارآفرینی در اقتصاد

چندی پیش در دیدار رئیس جمهوری با ۱۸ تن از کارآفرینان و فعالان بخش خصوصی، موضوعاتی درباره تعامل حداکثری کارآفرینان و دانش‌بنیان‌ها مطرح شد؛ به‌گفته ابراهیم رئیسی، هیچ تصمیمی در اقتصاد نباید بدون نظر کارآفرینان گرفته شود.

وی در این مراسم گفت: «معتقدیم میدان اقتصاد باید در اختیار بخش خصوصی، تولیدکنندگان و کارآفرینان باشد و دولت صرفا نقش هدایت، حمایت، نظارت و تنظیم‌گری را برعهده داشته باشد». کارشناسان بااشاره به این مباحث می‌گویند؛ تعامل حداکثری کارآفرینان در اقتصاد بیشتر شبیه یک رویا است؛ چرا که در دولت کوچک‌ترین نشانه‌ای هم وجود ندارد که بخواهیم نسبت به تعامل کارآفرینان در اقتصاد دلخوش باشیم. آنها معتقدند فعالیت کارآفرینان در اقتصاد بستگی به سود و ضرری دارد که این فعالان ممکن است، برای دولت داشته باشند. هر جایی که به نفع دولت بوده، پای کارآفرینان هم به آن موضوع باز شده و از کنار آن سود هم برده است؛ اما هر جایی که به ضرر دولت بوده، ردپایی از کارآفرینان در اقتصاد مشاهده نشده است. نظیر صنعت خودرو که دانش‌بنیان‌ها نمی‌توانند در عمل، فعالیتی در این عرصه داشته باشند. صمت در این گزارش نقش و تاثیر کارآفرینان در اقتصاد را بررسی کرده و به صحت گزاره‌های موجود درباره توسعه اکوسیستم نوآوری در کشور پرداخته است.

رویاپردازی ممنوع

مهدی صداقت، فعال دانش‌بنیان در زمینه تجاری‌سازی، معتقد است: بهتر است وقتی از اقتصاد صحبت می‌کنیم، واقع‌بین باشیم و به واقعیت‌ها تاکید کنیم.

وی در گفت‌وگو با صمت گفت: اگر بخواهیم به آرمان‌هایی که تاکنون مطلوب آحاد مردم و اندیشمندان بوده و اتوپیای امریکایی است، تاکید کنیم، قابل‌ذکر است که بار اصلی مسئولیت جامعه را کارآفرینان باید بر دوش بکشند و آنها مسبب اصلی پویایی اقتصاد به‌شمار می‌روند. دولت هم در این میان تنها نقش تسهیلگری دارد و باید کمک کند اداره جامعه از طریق اکوسیستم کارآفرینی پیش برود. در آموزش‌های آکادمیک و دانشگاهی هم دانشجویان درس‌های زیادی درباره این نوع از اقتصاد خوانده‌اند.

وی افزود: اما باتوجه به آنچه تاکنون از کنش‌های اقتصادی کشور و شرایط رفاهی مردم مشاهده کردیم، باید گفت، چنین روندی، رویایی بیش نیست و کارآفرینان نقش جدی در اقتصاد ندارند. از آنجایی که منابع از طریق دولت توزیع می‌شود، رانت در اقتصاد کشور تبدیل به روندی فراگیر شده است. در واقع دولت پول و سرمایه را به هر که بخواهد، می‌دهد و شرایط رشد و پیشرفت اقتصادی را برای هر فردی که نخواهد، فراهم نمی‌کند. گفتنی است، این روند اصلا به‌نفع مردم نیست و مردم هم نفعی از چنین اقتصادی نمی‌برند.

با حرفهای کاریکاتوری کاری پیش نمیرود

وی گفت: نشانه‌ای وجود ندارد که امروز بخواهیم بگوییم دولت می‌خواهد مدل اقتصادی کشور را تغییر دهد. به‌اعتقاد من، در شرایط فعلی نمی‌توان جایگاهی برای کارآفرینان در اقتصاد قائل شد. اگر اقتصاد آزاد باشد، شرایط برای مطالبه‌گری از دولت فراهم می‌شود و به‌تبع آن می‌توان برای کارآفرینان در اقتصاد جایگاهی را در نظر گرفت.

به گفته وی، دولت در جاهایی که توانایی تصدیگری دارد، تصدیگری می‌کند و آنجایی که کم می‌آورد و نمی‌تواند تصدیگری کند، یاد کارآفرینان می‌افتد و به آنها نقش اقتصادی می‌دهد؛ چنین عملکردی به نفع کارآفرینی نیست، بلکه تنها به نفع دولت است.

صداقت بااشاره به تعریف نادرستی که از بخش خصوصی در کشور شده است، گفت: آن بخش خصوصی که از دل مردم بیرون بیاید و رشد کند، در صنعت و تولید کشور وجود ندارد. شرکت‌های فعال که عنوان خصوصی را یدک می‌کشند، به‌طورمعمول دولتی و شبه‌دولتی هستند، چرا که تاکنون هر آنچه به‌عنوان بخش خصوصی شناخته ‌شده است، به منبع دولتی وصل بوده‌ و موجب افزایش رانت در کشور شده‌اند.

این کارشناس اکوسیستم نوآوری با تاکید بر اینکه بخش خصوصی در صنعت و تولید اصلا جایگاهی ندارد و نفع‌های اقتصادی آن از آن دولت می‌شود، گفت: به‌اعتقاد من، تاحدی آن دسته از بخش خصوصی که از جنس مردم است، خود را در بازار و دادوستد نشان داده است.

وی ادامه داد: ۹۵ درصد اقتصاد صنعتی و تولیدی در اختیار دولت است و سازکاری در این بخش وجود ندارد که کارآفرینان و دانش‌بنیان‌ها بتوانند موثر عمل کنند. برای تعامل حداکثری کارآفرینان در اقتصاد خوب است، سرمایه و پول به‌سمت مردمی روانه شود که با پشتوانه علم و فن قصد دارند در اقتصاد نقش‌آفرینی کنند.

صداقت گفت: به‌طورکلی ۲ نگاه در عملکرد دولت‌ها در اقتصاد وجود دارد، زمانی شاهد این هستیم که دولت وظیفه اداره کشور را دارد و به‌عنوان بازیگر اصلی اقتصاد فعالیت می‌کند، اگر چنین دولتی سهامدارانی داشته باشد که مردم از آن نفع می‌برند یا در اصل مردم سهامدار آن هستند، باید به‌گونه‌ای نگریست که که سهامداران منتفع شوند، چون پای مردم در میان است، اما شواهد نشان می‌دهد که چنین نگرشی در کشور ما کمرنگ است و به‌طورمعمول دست مردم در کنش‌های اقتصادی کوتاه است.

وی بااشاره به آینده اکوسیستم نوآوری در ایران و جهان گفت: به‌عبارت روشن‌تر، اگر بخواهیم به اکوسیستم نوآوری با تعریف ۱۰ سال گذشته نگاه کنیم، باید گفت این اکوسیستم دچار بحران شده است. دیگر زمان یونیکورن شدن استارت‌آپ‌ها نیست و دیگر نه در دنیا و نه در ایران چنین اتفاقی برای آنها رخ نمی‌دهد. می‌توان درباره آینده اکوسیستم نوآوری از چند منظر نگاه کرد، پیرو اتفاقاتی که در دنیا افتاده، اکوسیستم نوآوری در حال ضعیف و لاغر شدن است.

وی افزود: اگر امروز مردم نمی‌توانند کسب‌وکار خود را در هر زمینه‌ای؛ چه نوآوری و چه موارد دیگر راه‌اندازی کنند، اشکال از اقتصاد است. بی‌شک آینده نوآروی در جهان به‌سمت تخصصی شدن می‌رود و هر فردی باید بتواند از تخصصش بهره کافی را ببرد، بنابراین امروز نیازمند تغییر بنیادی در مدل اکوسیستم نوآوریهستیم.

اقتصاد آزاد، بستر اصلی توسعه دانشبنیانها

در ادامه سعید سرکار، رئیس سابق ستاد نانو درباره نقش کارآفرینان در اقتصاد را تنها در شرایطی دانست که اقتصاد آزاد حاکم باشد. وی در گفت‌وگو با صمت گفت: همواره اقتصاد جزو آن دسته از مولفه‌هایی بوده است که در هر دوره‌ای از تاریخ تمدن بشری تحت‌تاثیر مستقیم نگرش حاکمان زمان بوده است. حال اگر دولت مردم را به‌عنوان بازیگران اصلی اقتصاد قبول داشته باشد، می‌توان شاهد پویایی و تعاملات سازنده در اقتصاد بود. در واقع، اگر نقشی به آنها بدهند، بازی می‌کنند، اگرنه بی‌شک نمی‌توانند هنرشان را به شکوفایی برسانند. اما اگر دولت نقش دوگانه‌ای ایفا کند و در هر برهه‌ای تنها به‌نفع خود عمل کند، دیگر صحبت از اقتصاد آزاد، بی‌معنا خواهد بود.

وی افزود: این را هم باید به یاد داشته باشیم که در جریان اقتصاد آزاد است که می‌توان به اقتصاد دانش‌بنیان و کارآفرینی دست یافت؛ در واقع، اقتصاد آزاد، بستر اصلی اکوسیستم دانش‌بنیانی است. به‌طورکلی سرمایه‌گذاری یک بحث کلی و جریان‌سازی‌های حاکمیتی تعیین‌کننده اصلی‌ترین روندهای سرمایه‌گذاری در کشورها است.

سرمایهگذاری با کدام بخش خصوصی؟!

سرکار گفت: بی‌شک نیروی انسانی خبره و نخبه در کشورمان می‌تواند چرخ تولید را به‌دست بگیرد. به‌اعتقاد من، با ایجاد منابع برای این نیروی انسانی، آینده کشور مبتنی بر اقتصاد دانش‌بنیان خواهد بود که به باور و فرهنگ نهادینه‌شده بستگی دارد، اما متاسفانه این باور و اعتقاد هیچ‌گاه در نگرش مسئولان دولتی به‌وجود نیامده است.

در واقع آنها باور ندارند که کشور ظرفیت کنار گذاشتن اقتصاد نفتی و بهره‌برداری از دانش و فناوری جوانان کشور را دارد. تا این باور ایجاد نشود و تغییر نگرش را مشاهده نکنیم، نمی‌توانیم شاهد تغییر بنیادی در اقتصاد باشیم.

سرکار گفت: متاسفانه از بخش خصوصی تعریف درستی نشده است و جایگاهی در اقتصاد کشور ندارد. تاکنون هر آنچه در اقتصاد به‌عنوان بخش خصوصی مشاهده کردیم، به‌نوعی دست دولت در کار بوده است. ایران کشوری است که صنعت نفت آن پیشران اقتصاد است و جای خالی رویکردی که براساس آن توانمندی‌های تولید و قابلیت‌های فناورانه به رسمیت شناخته شود و نقش سازنده‌ای در اقتصاد داشته باشد، به‌شدت احساس

می‌شود.

وی افزود: در تمام دنیا، خریدها و سرمایه‌گذاری‌های دولتی پیشران توسعه فناوری است، اما چه زمانی در کشور شاهد آغوش باز دولتی‌ها برای دانش‌بنیان‌ها بوده‌ایم؟ عمده اقتصاد در کشور ما به‌دست دولت است و بقیه در قالب خرده‌مقیاس فعالیت می‌کنند.بخش خصولتی هم بسان ضرب‌المثل مرغ و شترمرغ عمل می‌کند و راهی برای همکاری و دستگیری از دانش‌بنیان‌ها باز نمی‌گذارد؛ در حقیقت وقتی پای عمل به وظایف بخش خصوصی می‌رسد، خود را دولتی می‌دانند و وقتی خواهان حمایت‌های دولتی آنها می‌شویم، تاکید بر خصوصی بودن‌شان دارند. در واقع نه از دولت تبعیت می‌کنند و نه دل‌شان به حال بخش خصوصی می‌سوزد، چرا که منابع مالی آنها دولتی است. در اصل زمین اقتصاد کشور خالی از بازیکنان بخش خصوصی است. در کل، در اقتصاد کلان کشور، مولفه‌ای به‌عنوان بخش خصوصی نداریم.

آیا ضعف از قانون است؟

به‌گفته سرکار، وقتی صنایع دولتی از اقتصاد دولتی نفع می‌برد، چطور می‌توان انتظار داشت که به جریان اقتصادپویا و دانش‌بنیان بها دهد؟ حتی فرآیند خصوصی‌سازی در کشور از مسیر رانت و دولت می‌گذرد که شرایط را بدتر کرده است.

وی ادامه داد: همواره در بخش خصوصی که سرمایه‌گذار افراد هستند، نه دولت، شاهد اتفاقات خوبی بوده‌ایم. بخش‌های خصوصی از فناوری نانو استفاده کرده و متوجه کاربرد آن در مصارف اقتصادی خود شده‌اند. در حوزه ساختمان، دارو و سلامت و صادرات خوبی هم داشته و دنیا از آن استقبال کرده است. در سال ۸۶، رقمی معادل ۷۲ میلیون دلار در حوزه نانو صادرات داشتیم. ما در ستاد نانو هدف‌گذاری کرده بودیم که تا سال ۱۴۰۴ صادرات محصولات نانویی به یک میلیارد دلار برسد که تحت‌تاثیر عواملی از جمله نصف شدن بودجه ستاد نانو و بحران همه‌گیری کرونا، شیب رو به پایینی را تجربه کردیم. متاسفانه اتفاقات تحت‌الشعاع همه‌گیری کرونا و افزایش نرخ دلار رخ داد که باعث شد، سال گذشته افت شدیدی را در صادرات تجربه کنیم و نزدیک به ۶۲ میلیون دلار برسد.

سخن پایانی

چند سالی می‌شود که برخی اقتصاددانان و کارشناسان، یکی از راه‌های برون‌رفت از رکود و تورم فعلی در اقتصاد کشور را، توسعه کارآفرینی و اقتصاد دانش‌بنیان می‌دانند. شاید اگر کارآفرینی نبود، انسان همچنان در غار می‌زیست. بی‌شک این کارآفرینان بودند که از بدو زیستن انسان خردمند، بشریت را در مسیر تغییر و تحول قرار دادند. بنابراین کارآفرینی پویا یکی از ارکان پیشرفت جوامع بشری است.

کارآفرینان باعث خلق ثروت می‌شوند. آنها به‌واسطه معرفی کالا و خدمات جدید، استفاده از روش‌های نوین، کشف بازارهای هدف جدید و بهره‌مند شدن از حمایت‌های دولتی می‌توانند روند رشد و پیشرفت کسب و کار شخصی خود را سرعت بخشند و از منافع مالی حاصل از کارآفرینی خود بهره‌مند شوند. از مهم‌ترین ویژگی‌های کارآفرینی، دادن هویت شخصیتی و اجتماعی خاص به کارآفرین است که باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت‌نفس و در نهایت، افزایش رضایت از زندگی مردم می‌شود. واضح است که صنعت باید نخستین درگاه توسعه فناوری عرصه‌ای برای فعالیت کارآفرینان باشد؛ این در حالی است که به‌گفته کارشناسان، کشور ما درگیر چرخه معیوبی است که نشانه‌ای از توسعه و تولید در آن یافت نمی‌شود. حال در این شرایط چگونه می‌توان سخن از کارآفرینی در صنعت و تولید گفت. گفتنی است، سود عظیمی که از محصولات دانش‌بنیان به جیب دولت می‌رود،در مقایسه با بودجه‌ای که به آن تخصیص می‌یابد، قابل‌مقایسه نیست. کدام بخش ادعا می‌کند که توانایی چنین سرمایه‌گذاری را برای دولت دارد؟ با این حال، صحبت‌های مسئولان از دانش‌بنیان شدن اقتصاد، تنها چند خط نخست رسانه‌ها را تشکیل می‌دهد و در عمل کاری را به‌ سرانجام نمی‌رسانند. برای مثال فناوری نانو در مقیاس خرد موفق بوده است، به‌همین دلیل، اگر صادرات و تجارت در نانو در مقیاس بزرگ‌تری اتفاق بیفتد، می‌تواند جریان تازه‌ای به اقتصاد کشور ببخشد؛ در نهایت تا عادت بودجه‌ریزی در کشور تغییر نکند، کاری از پیش نمی‌رود.

خبرنگار: مهتاب دمیرچی
کدخبر: 291643

ارسال نظر