سرمربی احتمالی منچستریونایتد را بیشتر بشناسید
تن هاخ هرگز جزو کسانی نبوده که جاهطلبیهایشان را علنا ابراز میکنند و هیچگاه نگفته میخواهد بهترین سرمربی جهان شود. این سرمربی هلندی، بسیار متواضع و ماخوذ به حیا است
اریک تن هاخ مردی است از شرق هلند، جایی که مردمش رویاپرداز نیستند و لهجه غلیظی دارند. مردم شرق هلند واقعگرا هستند و سبک زندگی آنها با مردم شهرهای آمستردام، روتردام و لاهه که مراکز مهم کشور هلند آنجا هستند، تفاوت دارند.
اریک تن هاخ با وجود داشتن غلظت لهجه و زمینه زندگی مردم شرق هلند، شرایط متفاوتی دارد. از نظر مالی، اریک تن هاخ در هیچ مقطعی از دوران کاری حرفهایاش انگیزه و نیازی برای قبول شغلهای بزرگ نداشته است. او از خانوادهای ثروتمند میآید؛ پدر و برادرانش مولتی میلیاردر هستند. آنها بنگاه املاک و شرکتهای اقتصادی مخصوص به خودشان را دارند. پدر اریک تن هاخ دوست داشت پسرش از سنین جوانی وارد کسب و کار خودشان شود اما اریک در سطح فوتبال هلند، فوتبالیست خوبی بود و ستاره خط دفاعی توئنته اسنخده به شمار میرفت.
تن هاخ با ادامه فوتبال حرفهای به پدرش فهماند که علاقهای به شغل خانوادگیشان ندارد. با تمام اینها، ثروت خانوادگی به این معنا نیست که تن هاخ به شغلی بزرگ نیاز ندارد. او میداند که برای نجات زندگیاش به فوتبال نیاز ندارد و از این رو، در فوتبال میتواند اصول شخصی خودش را پیاده کند. این در حالی است که سایر سرمربیان فوتبال ممکن است برای حفظ شغلشان، تغییر عقیده یا سازش انجام دهند.
فلسفهی فوتبالی اریک تن هاخ همیشه شبیه فلسفهی پپ گواردیولا و یوهان کرویف بوده است. او همیشه میل به حمله و ساخت بازی زیبا در زمین دارد. تن هاخ در آیندهوون دستیار بود و در توئنته، تیم سابق خودش هم به عنوان دستیار با استیو مک لارن انگلیسی همکاری میکرد. تن هاخ در این دو باشگاه نقش مهمی داشت. چون تن هاخ از نظر تاکتیکی خیلی قوی بود، سرمربیان تکیه زیادی به تواناییهای او داشتند. اریک تن هاخ زمانی سرمربی تیم دوم بایرن مونیخ بود و از این شغل کاملا لذت میبرد. در بایرن مونیخ بود که رویای سرمربیگری او محقق شد چرا که در عین هدایت یک تیم، با گواردیولا نیز همکاری میکرد. مشخصا تن هاخ از همکاری با گواردیولا و صحبت کردن با او لذت میبرد. یکی از وظایف این سرمربی هلندی آمادهسازی بازیکنان برای تیم اصلی بود.
اریک تن هاخ و پپ گواردیولا در تمرینات بایرن مونیخ
بازیکنان ممکن است روشهای تن هاخ را کمی سختگیرانه بدانند زیرا همچون گواردیولا، تن هاخ هم کمی در مسائل تاکتیکی وسواس دارد. برای داشتن سبک بازی آژاکس یعنی توتال فوتبال هلندی، اساسا باید کارهای زیادی روی بازیکنان تهاجمی تیم انجام داد. بازیکنان فضای زیادی نیاز دارند و مدافعان هم باید خیلی بالا بازی کنند. استفاده از این روش، ریسکهایی هم دارد و پیاده کردن چنین سبکی را میتوان دیوانگی دانست زیرا باید کاری کنید که تمام بازیکنان، همهی پاسهایشان سالم باشد. در سبک بازی تیم تن هاخ، هیچ جایی برای اشتباه کردن وجود ندارد. اگرچه «مَن منجمنت» یا مدیریت فردی تن هاخ عالی است و همه شاگردان او گفتهاند چیزهای زیادی از این سرمربی آموختهاند.
سرمربیان زیادی هستند که روی ترکیب اصلی یازده نفرهشان تمرکز میکنند اما تن هاخ وقت زیادی را در زمین تمرین برای ارزیابی عملکرد تمام بازیکنان تیمش صرف میکند. اریک تن هاخ در منچستریونایتد فقط به ستارگانی چون کریستیانو رونالدو یا جیدون سانچو توجه نخواهد کرد بلکه نفرات نوزدهم و بیستم تیم از نظر اهمیت هم برای او مهم خواهند بود. او از گذراندن وقت با بازیکنان ویژگیهای مختلف واقعا لذت میبرد؛ مهم نیست چند ساعت، بلکه برای او مهم است که بازیکنانش تمام خواستههایش را متوجه شوند. بازیکنان برای تن هاخ احترام زیادی قائلند چون او واقعا سعی میکند عملکرد هر بازیکن از نظر انفرادی را ارتقا دهد، حتی بازیکنانی که بازیشان شکل گرفته و انعطافپذیری ندارند. اگر تن هاخ حس کند بازیکنی استعداد نهفته دارد، تمام تلاشش برای شکوفا کردن آن را به کار میگیرد.
اریک تن هاخ در آستانه هدایت منچستریونایتد
تن هاخ از قبول هدایت منچستریونایتد ترسی ندارد اما میخواهد ساعات زیادی از روز را با گرمکن در زمین تمرین باشد. او فردی پشت میز نشین نیست؛ اگر اینطور بود، در شرکتهای پدرش مشغول به کار میشد. تن هاخ از تماس گرفتن با مدیربرنامهها و ساعتها صحبت کردن با آنها متنفر است. احتمالا این موارد نقش مهمی در مذاکرات او با منچستریونایتد دارد. به همین علت است که تن هاخ برای همکاری با منچستریونایتد، یک مدیر ورزشی یا یک دستیار با توانایی انجام چنین کارهایی نیاز دارد. شیوه سرمربیگری انگلیسی با شیوه سرمربیگری تن هاخ مطابقت نخواهد داشت. مشخصا او نمیخواهد تمام مسئولیتهای منچستریونایتد را به عهده بگیرد. مرد هلندی میخواهد روی هویت دادن به اعضای تیمش تمرکز کند و رسیدن به این هدف با گرمکن ورزشی در زمین تمرینی محقق خواهد شد، نه پوشیدن کت و شلوار در دفتر تیم.
یک مشکل بالقوهی دیگر برای تن هاخ این است که او چندان با دوربینها دوست نیست. مصاحبهها و پاسخگویی به رسانهها برای تن هاخ یک چالش خواهد بود. حضور در یک تیم آلمانی باعث میشود او در منطقه امن خود در این زمینه بماند و همانطور که میدانید، تماس لایپزیش با تن هاخ سوژه روز فوتبال آلمان شده است. رسانههای آلمانی مثل رسانههای بریتانیایی نیستند و همه چیز آنجا آرام است؛ علاوه بر این زبان دوم تن هاخ آلمانی است چرا که او از نزدیکی مرز آلمان میآید.
فشار زیاد رسانهها و حواشی منچستریونایتد میتواند چالشی بزرگ برای تن هاخ باشد
صحبت به زبان انگلیسی، منطقه امن اریک تن هاخ نیست. کسی که میخواهد یکی از بزرگترین باشگاههای انگلیس و جهان را هدایت کند، باید به انگلیسی کاملا مسلط باشد و این برای تعامل داشتن با رسانههای انگلیسی کاملا ضروری است. چنین عاملی نمیتواند مانع موفقیت تن هاخ در منچستریونایتد شود اما سطح بالای زبان، احتمال موفقیت را بالاتر میبرد. در حال حاضر، اریک تن هاخ سخت در تلاش است در انگلیسی استاد شود.
اریک تن هاخ در ابتدای کارش در آژاکس، از سوی نشریه تلگراف هلند مورد انتقاد قرار میگرفت و این به خاطر برخی از انتخابهای تاکتیکی او بود. بازیکنان در اجرای این تاکتیکها به مشکل میخوردند و خیلی طول کشید تا به جلسات تمرینی و صحبتهای طولانی در زمین تمرین، عادت کنند. درست است که تن هاخ تیم موفقی ساخت اما او در سطح فوتبال هلند، بهترین بازیکنان را داشت. مدیران آژاکس از تن هاخ موفقیت آنی میخواستند اما او با حذف شگفتآور رئال مادرید و یوونتوس، توانست تیمش را به نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا برساند و خواسته باشگاه را برآورده کرد.
با این حال شاید بهترین عملکرد تن هاخ آن جایی بود که آژاکس بهترین بازیکنانش از جمله ماتیاس دلیخت و فرنکی دی یونگ را فروخت اما مهرههای جانشین بازهم توانستند عملکرد بسیار خوبی ارائه کنند و آژاکس بازهم در سطح اول اروپا باقی ماند. اگر بخواهیم تن هاخ را با کسی مقایسه کنیم، رونالد کومان میتواند مثال خوبی باشد. کومان و تن هاخ هر دو مدافع وسط بودند و از عقب میتوانستند بازی را ببینند و تیم را رهبری کنند. هر دو سرمربی طرفدار توتال فوتبال هلندی هستند، با این تفاوت که کومان هرگز نمیخواست ماجراجوییاش مثل گواردیولا باشد. یک تفاوت مهم میان گواردیولا و تن هاخ، واقعگرایی بیشتر تن هاخ است و او به نسبت پپ اهمیت بیشتری به دفاع تیمش میدهد.
اگر تن هاخ به منچستریونایتد برود، اعضای این تیم فورا تعهد و وفاداری او نسبت به کار را خواهند فهمید؛ تعهد و وفاداری یکی از مهمترین ویژگیهای این سرمربی هلندی است. تن هاخ در ۱۴ سالگی از آکادمی توئنته به تیم زیر ۱۸ سال باشگاه رسید و دوستان خیلی خوبی آن جا پیدا کرد. با این حال دو تن از همتیمیها و دوستان تن هاخ در سانحهای هوایی در سورینام جان باختند. اندی شارمین، پسر نوجوانی که قرار بود برای تیم ملی هلند به میدان برود، خواست در یک بازی دوستانه برای تیم ملی غیررسمی سورینام انجام دهد و پس از سانحه هوایی، او همراه بسیاری از همتیمیهایش جان باخت. شارمین یکی از نزدیکترین دوستان تن هاخ بود و این حادثه، یکی از بزرگترین تراژدیهای زندگی تن هاخ به شمار میرود. تن هاخ از غم از دست دادن دوستانش درسهای زیادی گرفته و هنوز روی او تاثیر زیادی دارد.
ارسال نظر