نمایشگاه، جایی برای آمدن و رفتن یا ماندگار شدن؟
حسام گودرزی، دبیر کارگروه تخصصی تحلیل و پژوهش در رویدادهای نمایشگاهی شرکت سهامی نمایشگاه های بین المللی ایران
از سال ۱۳۹۷ تاکنون شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران، آمدن و رفتن ۴ مدیرعامل را تجربه کرده است. چندی پیش، پنجمین مدیرعامل این شرکت در طی ۴ سال گذشته، بر این صندلی نااستوار تکیه زد.
موضوع سرعت آمد و شُدها، زمانی ملموس تر خواهد شد که به یاد بیاوریم شرکت سهامی در گذشته نه چندان دور، مدیرانی داشته است که سابقه بیش از ۱۰ سال مدیریت این شرکت را هنگام برگزاری مراسم تودیع، در رزومه خود داشته اند. امروز مدیرعامل جدید و جوان این شرکت، در حالی سکان صنعت نمایشگاهی ایران را در دست گرفته که این صنعت با شرایط نابسامانی مواجه است. این نابسامانی علاوه بر تعطیلی های ناشی از کرونا و تحریم های اقتصادی کشور، دلایل ریشه ای و مهمتری نیز دارد.
چرایی اینکه صنعت نمایشگاهی ایران و شرکت سهامی نمایشگاه های بینالمللی جمهوری اسلامی ایران به عنوان متولی اصلی آن، تا این اندازه دچار ضعف عملکرد شده است؛ شاید در چند نکته خلاصه شود:
اول آنکه تصمیمات مدیران دولتی در مقوله صنعت نمایشگاهی، بعضاً کارشناسی نشده و خلاف منافع و مصالح این صنعت بوده است. انتصابات در حوزه صنعت نمایشگاهی، بدون در نظر گرفتن مقوله تخصص و حتی تجربیات اشخاص، در طی سالیان گذشته، باعث به وجود آمدن مشکلات و مسائل فراوانی شده که بسیاری از شاغلان و فعالان این صنعت تاوان آن را داده اند.
دوم در حوزه قانونگذاری، مجلس به صنعت نمایشگاهی همچون موضوعی دسته چندم و فاقدحساسیت نگاه میکند. هنوز قانون صنعت شدن موضوع نمایشگاه در مجلس مصوب نشده و احتمالا با ادامه روند موجود هیچگاه مصوب نخواهد شد. نبود حمایتهای قانونی چیزی است که باعث شده تا بسیاری از شاغلان نمایشگاهی، به نمایشگاه به عنوان یک شغل دائمی نگاه نکنند و این موضوع فرصت های سرمایه گذاری در این صنعت را از بین برده است.
سوم آنکه، اکثر شاغلان و فعالان صنعت نمایشگاهی هرگز نتوانسته اند برای رعایت و حفاظت از منافع جمعی خود در حوزه صنعت نمایشگاهی، از منافع فردی شان چشم پوشی کنند. به طوریکه بعد از گذشته ۵۰ سال از آغاز فعالیتهای جدی نمایشگاهی در ایران، فعالان و شاغلان مستقیم نمایشگاهی که بالغ بر ۱۵ هزار نفر تخمین زده می شوند؛ نتوانستهاند در تشکیل یک اتحادیه صنفی به موفقیتی برسند تا موضوعات صنفی خود را پیگیری کنند.
چهارم، در چند سال اخیر بعضی از مدیران ارشد و میانی شرکت سهامی، دچار تکروی در تصمیمگیری هایشان شده اند که نتایج این تصمیمات، نارضایتی بخش خصوصی فعال در صنعت نمایشگاهی بوده و دستاوردهای آن نیز دوری و جدایی بخش خصوصی و دولتی شاغل و فعال در صنعت نمایشگاهی از یکدیگر بوده است.
پنجم، آنانکه از این صنعت در سالیان گذشته و دوران رونق آن منتفع شده اند؛ هرگز آنطور که باید و شاید، سهم خود را در جهت رشد، توسعه و اعتلای آن پرداخت نکرده اند و از صنعت نمایشگاهی تنها برداشت کرده اند، بدون آنکه برایش هزینه کنند. اینان تنها منافع مقطعی و کوتاه مدت شخصی خود را دنبال کرده اند و اکثرا نیز چون احساس تعلق و تعصبی به این صنعت نداشته اند در موضوعات مختلف دیگر اقتصادی به طور همزمان شاغل شده اند تا اگر این کشتی سوراخ، غرق شد؛ از آسیب های جدی آن در امان باشند.
این دلایل اهم مواردی است که نتیجه آن وضعیت کنونی صنعت نمایشگاهی ایران شده است. وضعیتی که نماد بیرونی آن در رویداد اکسپو دبی باعث نارضایتی مخاطبان ایرانی شد. صنعت نمایشگاهی ایران که در سال های نه چندان دور از پیشرو ترین ها در منطقه و در بین کشورهای همسایه خود بود؛ امروز به رده های میانی رتبه بندی برترین های صنعت نمایشگاهی منطقه نزول کرده و اگر روال و رویه های موجود تغییر نکند باید منتظر افول بیشتر آن هم باشیم.
باید آرزو کرد، هومن رازدار که نسبت به دو مدیرعامل اخیر شرکت سهامی نمایشگاه های بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، نزدیکی و آشنایی بیشتری با حوزه های برگزاری رویداد دارد؛ با به کارگیری خرد جمعی و استفاده از متخصصان اخلاقگرا، تاثیراتی در این صنعت به یادگار بگذارد که نامش در فهرست مدیران موفق این شرکت در کنار نام هایی چون مهندس هاشمی طبا، ماندگار شود.
ارسال نظر