نکات خواندنی از وضعیت اسفناک مالی - مدیریتی استقلال
از هر طرف که به اعتراض کادر فنی استقلال نگاه کنیم نتیجهای جز سوءکارکرد مدیریت استقلال نمیتوان گرفت.
اعتراض شدیداللحن فرهاد مجیدی به مدیرعامل باشگاه استقلال باعث شده تا بار دیگر اوضاع مدیریتی این تیم محل بحث قرار گیرد. مجیدی که چندی قبل نیز اعتراض خود را به عدم اهتمام مدیریت استقلال در جذب دستیار ایتالیایی خود علنی کرده بود پس از برگزاری جلسه هیئت مدیره از هواداران خواست که فعلا اقدامی در جهت تجمع در مقابل ساختمان باشگاه انجام نداده تا تکلیف اجرای دستورات هیئت مدیره مشخص شود. اما او دیروز یک هفته پس از آن جلسه، نا امیدی خود را از اجرای آن مصوبات بیان و اعلام کرد که دلیل آن نیز دستور گرفتن مدیرعامل از وزارت ورزش و نه هیئتمدیره است و ادعایی در مورد وجود ارادهای در این وزارتخانه برای آنچه او «معمولی کردن» باشگاه استقلال خواند، مطرح نمود.
فارغ از اینکه آیا ناامیدی مجیدی از اجرای مصوبات هیئت مدیره آن هم یک هفته پس از آن جلسه منطقی است یا اینکه او باید زمان بیشتری به مدیرعامل برای اجرای آن میداده یا نه، اما این نکته را نیز باید در نظر گرفت که استقلال زمان زیادی برای برطرف کردن مشکلات مالی و یا مدیریتی ندارد و انتظار کادر فنی و هواداران استقلال برای حل مشکلات در اسرع وقت منطقی است و این حق طبیعی مجیدی است که فقط دغدغهی مسائل فنی را داشته باشد نه اینکه ذهنش درگیر مشکلات مالی بازیکنانش را هم داشته باشد.
اما ریشه مشکلات استقلال کجاست و چرا هر فصل همین مشکلات تکراری مشاهده میشود. نه اینکه در پرسپولیس این مشکلات وجود ندارد اما ناکامیهای استقلال در فتح لیگ برتر باعث شده تا این مشکلات بیشتر در کانون توجهات قرار گیرد و اینکه ضعفهای مدیریتی در پرسپولیس زیر سایه موفقیتهای این تیم کمتر به چشم میآید.
آنطور که مدیران استقلال به کادر فنی این تیم گفتهاند ظاهرا پولی در حساب این باشگاه وجود ندارد. یا دروغ گفتهاند که تکلیف مشخص است و باید بگویند چگونه هفته قبل تصمیماتی گرفتند و وعدههایی دادند که نیازمند داشتن پول است و یا راست میگویند که باید جوابگو باشند که پولها را کجا خرج کردهاند و یا اینکه چرا به بیپولی خوردهاند؟ اسپانسر پولش را نداده یا اینکه بیشتر از دخلشان، برای خود خرج تراشیدهاند.
متاسفانه هیچ شفافیتی در مورد میزان درآمد دو باشگاه پرسپولیس و استقلال وجود ندارد اینکه چقدر از درآمد این باشگاه از طریق اسپانسر و تبلیغات محقق میشود و چقدر مستقیما از وزارت ورزش دریافتی دارند و چقدر غیرمستقیم از افراد یا نهادهای دیگر. تا وقتی هم که این شفافیت بوجود نیاید همیشه موضوع خرجکردن دو باشگاه محل بحث و مقایسه است.
طبق آنچه فرهاد مجیدی اعلام کرده، مدیرعامل دستورات هیئتمدیره را اجرا نمیکند و این کار او هم عمدی است. در این صورت سوال این است که چرا هیئت مدیره مدیرعامل را توبیخ و یا حتی برکنار نمیکند؟ وقتی اعضای هیئتمدیره این اختیار و توان را در خود نمیبینند یعنی اینکه جلسه هفته پیش آنها نیز نمایشی بوده. یعنی اینکه هیئتمدیره نیز در بیکفایتی و ناکارآمدی همپای مدیرعامل مسئول است. و از این مهمتر وقتی هیئتمدیره تا این حد ناتوان است پس وزارت ورزش نیز مقصر اصلی است و حق با کادرفنی و هواداران استقلال است که یقه وزیر ورزش را بگیرند.
اگر هم فرض کنیم که طبق آنچه مجیدی قبلا گفت اسپانسر تعهدات خود را تا درصد زیادی انجام داده، این سوال ایجاد میشود که پول استقلال کجا رفته؟ وقتی ادعا میشود اغلب بازیکنان این تیم درصد کمی از قرارداد خود را گرفتهاند پس یا پولها جای دیگری غیر از استقلال خرج شده یا اینکه آنقدر رقم قرارداد بازیکنان این تیم بالاست که باشگاه از پس پرداخت آن برنمیآید.
در نهایت میتوان گفت که یکی از حالتهای زیر در اوضاع مدیریتی استقلال برقرار است:
۱- استقلال واقعا پول ندارد چون درآمدش کم است و پولی که باید اسپانسر یا وزارت ورزش به این باشگاه میدادند پرداخت نشده .
۲- درآمد استقلال کمتر از خرجش است. یعنی دخل و خرجش با هم نمیخواند. این یعنی مدیریت هزینه در این باشگاه به درستی انجام نشده و یا مدیران قبلی و یا مدیران کنونی بدون توجه به درآمد باشگاه برای خود هزینه تراشیدهاند.
۳- استقلال پول دارد و از پس هزینههایش هم برمیآید اما مدیران این تیم عمدا این پولها را خرج نمیکنند و میخواهند از این طریق به کادر فنی و بازیکنان فشار بیاورند.
هر کدام از این حالتها صادق باشد به نتیجهای جز مدیریت فشل در این باشگاه و ضعف وزارت ورزش در اداره آن نمیرسیم.
ارسال نظر