گفتوگو با ناصر بزرگمهر، چهره ماندگار روابط عمومی:
چین قربانی نهایی کرونا خواهد شد
ناصر بزرگمهر میگوید: بهنظرم در موضوع کرونا چینیها بازنده شدند، مردم جهان و خصوصا غربیها که در کرونا بیشتر کشته دادهاند بهدنبال مقصر میگردند. چین قربانی نهایی کرونا خواهد شد، تشدید بدبینی در مردم نسبت به چین افزایش مییابد و این تاثیرش را در کسب و کار چین و اقتصاد آن در آینده نشان خواهد داد. مهاجرپذیری چینی در اروپا و امریکا کاهش خواهد یافت و بخشی از مشاغل که در دست چینیها است متضرر خواهند شد. نژادپرستی دوباره اوج خواهد گرفت
«ناصربزرگمهر» روزنامهنگار و نخستین مدیر روابط عمومی بعد از انقلاب است. او نیم قرن سابقه مطبوعاتی دارد، سوابقی همچون؛ معاون فرهنگی و مطبوعاتی ارشاد استان تهران، رئیس کتابخانههای عمومی و مدیر روابط عمومی کانون پرورش فکری در کارنامه خود ثبت کرده است. او همچنین سابقه مدیر مسئولی چندین روزنامه مانند روزنامههای صمت، روزگار، معدن، روزگار ما، گسترش تجارت و گسترش را هم دارد. تخصص و نوشتارهای ناصر بزرگمهر در حوزه رسانه است، به همین خاطر از او درباره نحوه اطلاعرسانی دولت در کرونا و عملکرد رسانههای عمومی پرسیدیم و بالاخره این سوال که کدام رسانه در این بحران پیروز میدان بود؟ پاسخهای بزرگمهر را بخوانید:
از ابتدای شیوع اپیدمی در ایران بگویید؛ آیا عملکرد دولت قابل دفاع است؟
وقتی کرونا آمد، حکومت در ابتدا آن را جدی نگرفت. بعد از آن که دنیای مجازی و رسانهها نوشتند، دولت تازه به میدان آمد و چندتا اخطار عمومی اعلام کرد. اما چه گفت؟ دولت گفت که جای نگرانی نیست و باید توصیههای بهداشتی را مردم جدی بگیرند. این گونه اظهارنظر مثل تابلوهای (خطر ریزش کوه) است، خب رانندگان چکارکنند؟ گاز بدهند، توقف کنند، پیاده شوند کوه راجابهجا کنند؟ این تابلو کاریکاتور واقعی است. وظیفه وزارت راه یا دولتها درست کردن جادهها و ایمن کردن آن است. یا باید جاده را تغییر دهند، یا تونل بزنند، یا کوه را منفجر کنند، اما گاهی ۵۰ سال در یک جاده فقط این تابلو نصب شده است. بنظر من وزارت بهداشت و دولت با موضوع کرونا هم مثل این تابلو خطر ریزش کوه عمل کرده است. دولت وظیفه داشت و دارد که بگوید حالا که بیماری کرونا آمده و منتشر شده، برای جلوگیری از انتشار و درمان و شرایط مادی مردم چه میخواهد بکند.
حالا بعد از ۳ ماه آیا دولت به وظایفش عمل کرده است؟
ممکن است بخشی را انجام داده باشد اما کامل نیست، به موقع نبوده است، الان هم بعد از ۳ ماه استراتژی مشخصی نمیبینید.
رئیسجمهوری گفته: «جای نگرانی نیست و همه چیز تحت کنترل است»
ایشان گاهی از زبان طنز بهره میبرند و شوخی میفرمایند همانگونه که در هفته اول اسفند هم فرمودند که کرونا توطئه دشمن برای تعطیلی مملکت است و از شنبه همه چیز عادی میشود! ویروس کرونا هم با خنده گفت: چشم! صبح شنبه جمع میکنیم میرویم.
چه محورهایی را برای ارزیابی عملکرد دولتها در مواجهه با کرونا در نظر میگیرید؟
نخست وزیر بریتانیا گفت: دوره کرونا تا یک سال ادامه خواهد داشت. رئیسجمهوری فرانسه گفت: هنور در ابتدای بحران کرونا هستیم و مبارزه با کرونا مسابقه با زمان است. رئیسجمهوری آلمان گفت: کند کردن روند شیوع به چندین ماه میکشد تا زمان بخریم و دارو کشف کنیم و بیمارستانها آماده بشوند. اما رئیسجمهوری ایران فرمودند: «کروناشنبه میرود، قرنطینه لازم نیست، ۷۰ درصد باید بگیرند، ما نگران نیستیم، ما راستگوترین هستیم». به نظرم آنجلا مرکل یکی از زیباترین مفاهیم انسانی را در مبارزه با کرونا اعلام کرد: «کسانی که میمیرند، عدد نیستند، انسانند، برایشان میجنگیم، موضوع جدی است و شما هم جدی بگیرید. کسانی که حالشان وخیم میشود، عدد و رقم نیستند، پدر، پدر بزرگ، مادر، مادر بزرگ، همسر و انسان هستند. ما جامعهای هستیم که زندگی تکتک انسانها برایش ارزش دارد.»
پس بنظر شما جای نگرانی است؟
بله که هست، الان دنیا نگران است. کشورهای پیشرفته اظهار نگرانی شدید میکنند. دولت هم اگر میگوید، جای نگرانی نیست، حتما منظورش بیتوجهی به مرگ و میرها نیست.
شک نکنید که هر ویروسی و هر بیماری با خودش مرگ را هم متاسفانه به ارمغان میآورد. اما منظور دولت جلوگیری از وحشت است، منظور جلوگیری از شایعات است، که من هم با بخشی از آن که برای مبارزه با ترس و شایعات است موافقم، اما در شیوه اطلاعرسانی دولت مخالفم.
چرا با شیوه اطلاع رسانی دولت مخالفید؟
اعتماد جامعه از رسانه ملی سلب شده و مردم به مطبوعات هم به دهها دلیل توجه ندارند. یکی از مهمترین انتقادات مردم، جلوگیری از انتشار اخبار به موقع است.
دکتر نمکدوست از اساتید رشته ارتباطات میگوید: «اطلاع داشتن احتیاط را بیشتر میکند، اطلاع نداشتن ترس را، خبر شایعه را کم میکند، بیخبری شایعه را زیاد، راستگویی اعتماد را زیاد میکند، دروغ گفتن بیاعتمادی را شدت میبخشد و این وضعیت بسیار خطرناک است.» دکتر رامین احمدی استاد علوم پزشکی از دانشگاه بیل در امریکا در یک شبکه تلویزیونی به صراحت میگوید: هر ساله از آنفلونزا در امریکا با همه تدابیر از ۱۰ تا ۳۰ هزار نفر میمیرند. متاسفانه کسی به این نکتهها توجه نمیکند و یک باره ترس و وحشت، جامعه کماطلاع را به کمک رسانههای دوستنما و یا دشمن فرا میگیرد.
آیا اطلاعات رسانههای بیگانه را خلاف میدانید، اطلاعات رسانههای داخلی را هم درست نمیدانید؟
متاسفانه اطلاعات هر۲ گروه کافی و قانعکننده افکار عمومی نیست، من همچنان منتقد مسئولانی هستم که اعتماد عمومی مردم را در این سالها از رسانههای داخلی گرفتهاند و با روشهای خودشان، مردم را به سمت شبکههای خارج از کشور راندند. مقامات دولتی باید با دانایی و توضیحات علمی و راستگویی از بیاعتمادی مردم بکاهند. ویروس بیماری کرونا مثل یک طوفان است، خب کدام طوفانی است که تا امروز فروکش نشده باشد؟ باید مردم را برای هر طوفانی آماده کنیم، با ترس نمیتوان کشتی را در طوفان هدایت کرد. با ایجاد شایعه هم نمیتوان به خشکی رسید. با وحشت و نابخردی و روشهای غیرعلمی نمیتوان با ویروسها مبارزه کرد، وزارت بهداشت در این مدت باید حداقل یکبار اساتید رشته ارتباطات و افکار عمومی را دعوت میکرد و از آنها برای بازگویی اخبارش راهنمایی میگرفت، چرا باید یک پزشک عمومی سخنگوی دانش روابط عمومی باشد؟
چرا فکر میکنید در اطلاع رسانی کم کاری شده است؟
ووهان چین در ۲۳ ژانویه قرنطینه شد و حملو نقل عمومی به داخل و خارج را به حالت تعلیق درآورد.
هنگ کنگ همزمان وضعیت اضطراری اعلام کرد و جشنهای سال نوی خود را لغوکرد. در۳۰ ژانویه یعنی۱۰بهمن ۹۸سازمان جهانی بهداشت با انتشار بیانیهای، شیوع کرونا ویروس جدید را یک وضعیت اضطراری عمومی اعلام کرد. در حالیکه دولت ایران تا روز بعد از انتخابات ۲ اسفند، موضوع را عمومی نکرد و تاکنون هم قرنطینه کامل و اجباری را اجرا نکرده است. ضمن اینکه داستان پروازهای ماهان و حضور چینیها در قم و بسیاری از پروژههای عسلویه و آلومینیوم جنوب و جاهای دیگر هم مطرح است. حتی برای عوام هم از همان ابتدا معلوم بود ویروس کرونا یک ویروس دستکاری شده و ساخت آزمایشگاه است که با رهاسازی آن در کشورهای مختلف، اهداف خاصی را دنبال میکند.
آیا واقعا کرونا را یک ویروس ساخته شده ابرقدرتها میدانید؟
فهم شخصی من از موضوع کرونا، با توجه به بررسی اخبار و اطلاعاتی که اینجا و آنجا میخوانم، یک پروژه جهانی و ساخته چین است.فهم شخصی من از موضوع کرونا، با توجه به بررسی اخبار و اطلاعاتی که اینجا و آنجا میخوانم، یک پروژه جهانی و ساخته چین است. البته من معتقدم این ویروس جهش یافته با اطلاع رهبران بعضی از کشورهای جهان مثل اعضای دایمی شورای امنیت یا مثل گروه ۸ و یا گروه ۲۰ و یا تشکلهای دیگر جهانی، و با هماهنگی کامل بین چین و امریکا و روسیه و چند کشور پیشرفته دیگر و با برنامهریزی ساخته و پخش شده است.
اما چرا باید چنین پروژهای اجرا شود؟
علت آن تصمیمگیری سیاسی بر مبنای حفظ قدرت سرمایه داری است. مطالعات من میگوید، بزرگترین سرمایهداران جهان، در چند دهه گذشته صاحبان بانکها و بعد از آن شرکتهای دارویی و در رتبههای پایینتر، شرکتهای اتوموبیلسازی، کشتیسازی، هواپیماسازی، اسلحهسازی و امثالهم بودند. اما با آغاز هزاره سوم، فناوری ارتباطات و فناوری اینترنت و صنایع وابسته به آن جهان را تصرف کرده است، امروز آنقدر که موبایل اهمیت دارد، جت فانتوم کارساز نیست. دنیای سرمایهداری امروز در اختیار صنایع سختافزار و نرمافزاری است و باید نشان میداد که جایگاه اول را در صنعت و سرمایهداری در اختیار دارد. موضوع قدرتنمایی است، در دنیای سرمایهداری هم هر از چندی باید معلوم کنند که قدرت دست چه کسی است.
موقعیت کنونی کشور چین را چگونه ارزیابی میکنید؟
چین یک ابر قدرت است که با بیش از یک میلیارد انسان با ژن سختکوشی نقش ویژهای در معادلات جهانی دارد. توانایی نژاد زرد با نژاد اروپایی و آریایی کاملا متفاوت است. آنها با تغییر سیاست در ۳ دهه اخیر، نوع جدیدی از سرمایهداری را با حفظ فرهنگ کمونیستی تاسیس و طبقه جدید سرمایهداران حاکم را در حکومت خلق کردند. بخشی از مردم خود را با برنامهریزی به جهان صادر کردند، محلههای چینی در همه شهرهای اروپایی و امریکایی به وجود آوردند و کاملا موفق شدند که بازار دنیا را در دست بگیرند.
اما بهنظرم در موضوع کرونا بازنده شدند، مردم جهان و خصوصا غربیها که در کرونا بیشتر کشته دادهاند بهدنبال مقصر میگردند. چین قربانی نهایی کرونا خواهد شد، تشدید بدبینی در مردم نسبت به چین افزایش مییابد و این تاثیرش را در کسب و کار چین و اقتصاد آن در آینده نشان خواهد داد. مهاجرپذیری چینی در اروپا و امریکا کاهش خواهد یافت و بخشی از مشاغل که در دست چینیها است متضرر خواهند شد. رستورانهای چینی مشتریان خود را از دست خواهند داد، نژادپرستی دوباره اوج خواهد گرفت. دولت و حاکمان چینی از خلق این ویروس پشیمان خواهند شد و تلاش خواهند کرد که خود را تبرئه کنند.
جهان آینده پس از کرونا را چگونه تصویر میکنید؟
در دوران پسا کرونا، بسیاری از مشاغل تغییر شکل خواهند داد و جهان به اینترنت و صنایع وابسته به آن بیشتر نیاز خواهد داشت. در بررسی دورههای تاریخی مرتبط با صنایع میبینید که نخستین دوره یعنی از چند هزارسال قبل از تاریخ تا اواخر قرن ۱۷ «دوره هنرهای دستی» است. از اواخر قرن ۱۷ و شروع اختراعات، «دوران مکانیک» آغاز میشود و بعد با پیدایش و اختراع برق، کلیه ابزار مکانیکی تبدیل به «الکترونیک» شد و تحول عجیبی در صنایع آغاز گردید. از اواخر قرن بیستم دنیای کامپیوترها متولد شد که رشد و شکلگیری آنها در ۲۰ سال گذشته و تاثیر آنها در صنایع به اندازه چند هزار سال تاریخی است. به عبارت دیگر، صاحبان سرمایه که قبل از جنگ جهانی اول، تعیینکننده جهان سیاست بودند و به جای کلیسا و مذهب در دوران قبل از رنسانس اروپا، نقش پدرخواندگی و انتخاب حاکمان را به عهده داشتند، باید هشداری سراسری به همه دنیا میدادند. باید همه دنیا میفهمید که جمعآوری اسلحه و نفت و طلا و شعارهای چپ و راست به پایان رسیده و جنگ جهانی سوم، جنگ رودرویی انسان با انسان و بمب اتمی نیست. جهان باید میفهمید که سرمایهداران و سیاستبازان برای بسیاری از مقاصد جهانی خود از جمله بازنگری در مدیریت تقسیمات جهانی، وضعیت اقتصادی، محیط زیست، رتبهبندی کشورها، تعیین قدرت، بیاعتبار کردن مفاهیم معنوی، پیگیری اهداف خاص فرهنگی، سیاسی، مذهبی، پولی، ارزی و بسیاری نکات ریز ودرشت که من نیز امروز نمیدانم، از طریق ۵گرم ویروس، کره زمین با وزن چند هزار میلیارد تن و ۸میلیارد انسان را میتوانند به بازی بگیرند. امروز با کرونا و در آینده با ویروسی دیگر، میتوان جهان را در دست گرفت. ویروس که آمد دیدیم که تاثیر روانیاش صدبرابر خودش است، پس وقتی معنای وحشت را همه درک کردند، بزودی آنتی ویروس آن خواهد آمد. سپس همین بازیگران اصلی پیشنهادات خود را در نخستین گردهمایی روسای جمهور ۸ کشور صنعتی مطرح و بعد در گروه ۲۰ و سپس در یک گردهمایی دیگر به اطلاع ۲۰۰ کشور جهان برسانند.
آیا ایران در دوران پسا کرونا شاهد تحولات جدید اجتماعی و فرهنگی خواهد بود؟
آقای دیترزیچه مدیرعامل شرکت خودروسازی بنز قبل از کرونا اعلام کرده بود ۸۰ درصد رفت و آمد شهری در آینده حذف خواهد شد و رقیبان بنز شرکتهای تولید خودرو نیستند، بلکه شرکتهایی مثل اپل و گوگل هستند. بر این اساس ایران هم تغییرات بزرگی خواهد کرد. پیشبینیهایی که برای آینده جهان میشود درباره ایران هم صدق میکند. در ۱۰ سال آینده نرمافزارها همه صنایع را خواهند بلعید و وجود پارکینگها بیمعنا خواهد شد. چهره شهرهای آینده با این تغییرات عوض خواهد شد و اخبار وحشتناک رانندگی را دیگر نخواهیم داشت. آلودگی هوا از بین میرود و شهرها آلودگی صوتی کمتری خواهند داشت. صنایع خودروسازی کوچک و شرکتهای بیمه ورشکسته خواهند شد، سیستمهای اطلاعاتی جای آنها را خواهند گرفت. آینده متعلق به شرکتهای نرم افزاری خواهد بود، هم اکنون میبینید که شرکت خدماتی اوبرUBER که الآن بزرگترین شرکت تاکسیرانی جهان است صاحب یک ماشین هم نیست و فقط یک نرم افزار است. پول جای خود را به پول دیجیتالی میدهد، شاید بتوان گفت یکی از کسب و کارهای فیزیکی که در آینده رشد خواهد کرد، گردشگری است. انسانها کارهای خود را به سیستمهای اطلاعاتی واگذار خواهند کرد و تفریح را برای خود نگه خواهند داشت. اگر میخواهید وارد دنیای جدید شوید، ایدهی شما باید با موبایل ارتباط داشته باشد در غیر اینصورت باید آنرا فراموش کنید. ایدههایی که برای قرن بیستم طراحی شدند در قرن ۲۱ محکوم به شکست خواهند بود. هفتاد درصد شغلهای کنونی تا۲۰سال آینده دیگر وجود نخواهند داشت، همه مردم دارای موبایل خواهند بود و دسترسی به آموزش جهانی ارزان خواهد شد. با در دسترس قرار دادن اپلیکیشن آموزش زبان و مترجمهای همزمان همه مردم تا یکی دو دهه قادر به تکلم به زبان واحد خواهند بود. قصه آب و برق و سوخت و انرژی و خرید کفش و کیف و لباس و حتی مواد خوراکی و گوشت هم با جایگزینی پروتئینهای جدید تغییر خواهد کرد. هم اکنون یک اپلیکیشن بنام مودیز وجود دارد که احساس شما را نشان میدهد. تا یکی دوسال دیگر اپلیکیشنها قادر خواهند بود که از طریق آنالیز حالتهای صورت بگویند که کدام کلام گفته شده دروغ یا راست است، حالا تصور کنید چه اتفاقی برای سیاستمداران خواهد افتاد.
در دوران کرونا، رسانههای مختلف، مثل رادیو، تلویزیون، مطبوعات یا دنیای مجازی، کدامیک موفقتر عمل کردند؟
نمیدانم نخستین بار چه کسی به وبلاگ، فیسبوک، تلگرام، اینستاگرام، توئیتر، واتسآپ، ایمیل و آنچه از طریق اینترنت، روابط انسانی را شکل جدید داد و جای نامه، تلفن و حرف زدن رو در رو را گرفت، دنیای مجازی نامید. اما هرکس بوده، اشتباه کرده است. امروزه، دنیای مجازی از هر دنیای واقعی، واقعیتر است. هر شهروندی، با یک تلفن همراه، گزارشگری ورزیده است. خبرنگار واترگیت است، رازهای مگو را آشکار میکند، رسانه است، رادیواست، تلویزیون، کتاب، روزنامه، مجله، تاکسی، صف خرید و همه اینهاست. نشانهء یک واقعیت است، واقعیت دنیای اینترنت و همه برنامههای ارتباطی که تا امروز ساخته شدهاند. در این شرایط باید مخالفین، دستشان را در برابر این فناوری هزاره سوم میلادی بالا ببرند و تسلیم آن شوند. فیلتر کردن راهحل مبارزه نیست، باید بپذیریم که این دنیای مجازی، دیگر مجازی نیست. گوش و چشم ماست. نبودش اضطرابآور است، و دیگر دنیای مجازی نیست، بخشی از خود خود ماست و در دوره کرونا و بیکاری ۸ میلیارد انسان حبس شده در خانه؛ دنیای مجازی و موبایلها پیروز صحنه رسانهها و اطلاعرسانی شدند.
ارسال نظر