موانع کارآفرینی و سازمانهای بیمار (۲)
ناصر بزرگمهر- مدیر مسئول
در موضوع پشتیبانی از کار و تولید ایرانی با مانعزدایی سازمانهای دولتی و غیردولتی در ۲ هفته قبل نوشتم که کار کردن در ایران با این همه سازمانهای مزاحم که قرار است بهجای کمک، فقط مانعتراشی کنند، کاری سخت و پیچیده است.
همانطور که در آن یادداشت نوشتم، حذف بسیاری از سازمانها میتواند به تحقق شعار برگزیده امسال رهبر معظم انقلاب کمک کند.
نکته دیگری که در حوزه تولید میتوان به آن اشاره کرد مبحث مهم کارآفرینی است. کارآفرینی میتواند مادر تولید باشد و تولید میتواند تسلسلوار، کارآفرینی کند و این ویژگی خاص ارتباط بین کارآفرین و کارآفرینی و تولید و ثروتافزایی فردی و ملی و کاهش بیکاری و ایجاد شغل برای هر دولتی در حوزه رشد و توسعه است و میتواند آنقدر وسوسهانگیز باشد که برای یک دوره تاریخی دست از سر تولیدکنندگان و کارآفرینان بردارد و بگذارد آنها کار خودشان را بکنند و نتیجه آن را ببینند.
فرمان رهبر معظم انقلاب به زبان ساده، یعنی حذف همه مجوزهایی که نهتنها کمکی به تولید نمیکنند، بلکه مراحل دریافت هر کدام از آنها، بیزار کردن هر تولیدکننده و کارآفرینی است که جان و مال خود را در مسیر خدمت و کار، میگذارند. موضوع پرونده امروز روزنامه صمت، کارآفرینی است.
شورای عالی انقلاب فرهنگی، سوم اردیبهشت، روز تولد شیخ بهایی را در تقویم کشورمان بهنام مردان و زنانی که تلاش میکنند تا ارزش خلق کنند و در تولید ملی نقش داشته باشند بهعنوان روز ملی کارآفرینی نامگذاری کرد؛ مردان و زنانی که در حوزههای مختلف با انواع مشکلات مالی و اداری سروکله میزنند و سختیها و کمبودها را به جان میخرند تا بتوانند به ایدهها و آرزوهایشان جامه عمل بپوشانند.
مشکلات کارآفرینان تنها مربوط به دولت و زیرساختها و بیمه و مالیات و شهرداری و آتشنشانی نیست، بخش عمدهای از آن مربوط به نبودن قوانین یا زیادی قوانین و بخشی هم ناشی از مشکلات فرهنگی و روحیه پیچیده ما مردم در ارتباط با کارآفرینی است.
شاید بهقول یکی از کارآفرینان ما هنوز یاد نگرفتهایم که کار بیافرینیم و زمینه رشد خود و دیگران و جامعه را فراهم آوریم و همین مسئله اهمیت کارآفرین و کارآفرینی را دوچندان میکند.
کارآفرینی موضوعی سخت و چندبعدی است که در سطح جهانی هم مطرح است و به همین دلیل از سال ۲۰۰۷ هفته کارآفرینی در پاییز هر سال با مشارکت ۳۷ کشور با این ایده که اگر جنبشی جهانی برای الهامبخشی، ایدهپردازی و گام نهادن در سفر کارآفرینی برای مردم دنیا وجود داشت، چه میشد؟ آغاز شد.
هدف از نامگذاری و تعیین روز ملی کارآفرینی و هفته جهانی کارآفرینی ، ایده دادن و کمک به تمام کسانی است که قدم در مسیر کسبوکار گذاشتهاند. هدف جلب مشارکت بخش خصوصی برای گسترش فرهنگ کارآفرینی است. عقیده بسیاری بر این است که این کمپین عظیم ملی و جهانی میتواند باعث ترفیع جایگاه کارآفرینی در اذهان و افکار عمومی شده و مشوقی برای راهاندازی کسبوکار توسط همه جامعه باشد. این رویدادها مراسمی برای ارج نهادن به نوآوران و خالقان اشتغال است؛ کسانی که ایدههای خود را حیات میبخشند و کسبوکاری را پایهگذاری میکنند و باعث رشد اقتصادی در کشور خود و توسعه رفاه انسانی میشوند.
تمامی مکاتب اقتصادی بهنحوی کارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خویش تشریح کردهاند. ماهیت کارآفرینی، طی سالهای گوناگون دستخوش تغییرات بسیاری قرار گرفته و اندیشمندان متعددی به آن پرداختهاند؛ از دیالکتیکهای مرتبط با فرصتهای عینی و ذهنی بهعنوان محور کارآفرینی گرفته تا ایده کسبوکار جدید که دیویدسون مطرح میکند.
پیتر دراکر، پدر علم مدیریت، کارآفرین را کسی میداند که فعالیتی را با سرمایه اقتصادی خود شروع میکند، ارزشها را تغییر میدهد و در محیط اطراف خود تحول ایجاد میکند و آن را به سمت بهتر شدن میبرد.
ژوزف شومپیتر که از او بهعنوان پدر کارآفرینی یاد میکنند، واژه نوآوری را به کارآفرینی پیوند میدهد؛ بهعبارت دیگر ویژگی تعیینکننده در کارآفرینی را انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین در امور جاری میداند. از نظر او نوآوری در هر یک از زمینههای ذیل کارآفرینی محسوب میشود.
۱. ارائه کالای جدید
۲. ارائه روش جدید در فرآیند تولید
۳. گشایش بازاری جدید
۴. یافتن منابع جدید
۵. ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در صنعت
هفته جهانی کارآفرینی، کاری مشترک میان کارآفرینان، سرمایهگذاران، سیاستگذاران، پژوهشگران، قانونگذاران و رهبران جامعه است تا در این رویداد با هدف کمک به کارآفرینان برای ورود به عرصه کارآفرینی، از طریق تشویق افراد تلاش کنند نسل جدیدی از کارآفرینان به راهاندازی کسبوکار ورود کنند.
رویداد هفته جهانی کارآفرینی سکویی برای توسعه ارتباطات و همکاریهای پیوسته تمامی نقشآفرینان عرصه کارآفرینی است و با روز ملی کارآفرینی تفاوت دارد.
فراموش نکنیم که همه تلاشهای نمایشی مثل نامگذاری روز و هفته و سال، اگر با امور اجرایی و حذف قوانین و موارد گوناگون مثل مجوزهای بیمورد و گاهی موازی و بروکراسیهای اداری و دستاندازهایی که خصوصا سازمانهایی مثل شهرداریها و بیمه و مالیات و تامین اجتماعی درست میکنند همراه نشود، راه به جایی نخواهد برد.
دولت باید باور کند که تولیدکنندگان و کارآفرینان هم جزو همین مردم هستند و گرفتن انواع عوارض با نامهای مختلف از آنها، کمکی به بیتالمال نمیکند.
تعطیل شدن هر کار تولیدی و کارآفرینی، نابود کردن بخشی از مشاغل و افزودن بیکاری در جامعه است و مسئول مستقیم چنین وضعیتی دولت است.
ارسال نظر