نقش آدم حسابی در بهرهوری جامعه انسانی
ناصر بزرگمهر- مدیر مسئول
آقای پدرام سلطانى از بازرگانان اتاقهای ایران و تهران و جهان، علاوه بر صادرات و واردات، دستی بر قلم دارد و یادداشتهای متنوع و کاربردی بسیاری نوشته و از خوشمنبرهای همیشگی مطبوعات، از جمله روزنامه خودمان است.
یادداشتی از ایشان با عنوان «آدم حسابی کیست؟» خواندم که بهنظرم میتوان در بهرهوری جامعه، از آن استفاده کرد. فکر کردم همان یادداشت را بازپخش و تاکید کنم که هرجامعهای وقتی میتواند به رشد و توسعه در همه حوزهها دست پیدا کند که آدم حسابیهای آن بیشتر و بیشتر شوند. مفاهیم بهرهوری مشخص است. انجام نکتههای علمی بهرهوری فقط با تغییر الگوهای اخلاقی و تکامل انسانی امکانپذیر است. آقای سلطانی میگوید:
هنگامی که بخواهیم از کسی تعریف کنیم و او را متمایز از دیگران بشماریم میگوییم: «فلانی آدم حسابی است».
عبارت آدم حسابی در کارکردهای مختلف یک جامعه میتواند ویژگیهایی را در بر گیرد. در نشست و برخاستهایی که طی این چند سال داشتهام، این عبارت را زیاد شنیدهام و اگر مجالی بوده از گویندهاش پرسیدهام که بر چه اساسی این قضاوت را درباره فرد موردنظرش داشته است. پاسخهایی که دریافت کردهام بسیار متنوع و متفاوت و بیشتر به یک یا چند ویژگی محدود بوده و از کنار هم گذاشتن این ویژگیها و سادهسازی و پالایش آنها به موارد زیر رسیدهام. البته چون معاشرتهای من بیشتر در مجامع اقتصادی بوده که در آن از مدیران دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس و سایر دستگاهها و البته، به میزان بیشتری، مدیران بخش خصوصی رفتوآمد داشتهاند، شاید روایی این ویژگیها بیشتر درباره این گروهها باشد.
۱- آدم حسابی حرف حسابی میزند؛ اهل مغلطه نیست، اهل حرافی و هرزگویی نیست، اهل سخنان درهم ریخته و بیهدف هم نیست. برای همین شنوندگانش او را آسان میفهمند. سخنانش برخاسته از دانش است، نه شهوت کلام یا خودنمایی.
۲- آدم حسابی اهل تخریب دیگران و تهمت زدن به کسی نیست. او برای حذف رقیب توطئهچینی یا زیرآبزنی نمیکند.
۳- آدم حسابی قانونگراست. اهل دور زدن قانون نیست. رشوه نمیدهد و رشوه قبول نمیکند. اهل پارتیبازی و رابطهسالاری نیست.
۴- آدم حسابی از اقرار به اشتباهاتش ابا ندارد و هرگاه متوجه اشتباه شد، درصدد جبران آن یا برگشت از راه رفته برمیآید.
٥- آدم حسابی به اقتضای جلسه و محفلی که در آن نشسته، سخن نمیگوید. سخن او همواره برخاسته از باورهایش است.
۶- آدم حسابی با برخی افراد و افکار نمیتواند کار کند و قبولشان ندارد. او خود را مجبور به این کار نمیکند.
۷- آدم حسابی در مسائل کوچک صرف وقت نمیکند و درباره مسائل مهم بیتفاوت نیست.
۸- آدم حسابی با بالادستیهایش تعارف ندارد. اگر اشتباهی از ایشان ببیند میگوید و اگر اقناع نشود از همکاری و همراهی با ایشان کناره میگیرد.
۹- آدم حسابی در هر پست و مقامی که مشغول باشد، تمام تلاشش در راستای انجام ماموریتهای محوله به بهترین شکل است. او برای خوشامد رئیس یا به طمع پست و مقامی بهتر، تصمیم نمیگیرد و کار نمیکند.
۱۰- آدم حسابی اهل باج دادن و معامله کردن در وظایف و اختیاراتش نیست. او از دید همکارانش آدم سختی بهنظر میرسد.
۱۱- آدم حسابی به کسانی که از او تعریف و تمجید میکنند با احتیاط نگاه میکند و به کسانی که او را نقد میکنند خوب گوش میکند و درصدد تلافی برنمیآید.
۱۲- آدم حسابی در مقابل کاری که برای دیگران میکند انتظاری از ایشان ندارد و در زمانی که کارش به آنها بیفتد، به ایشان یادآوری نمیکند که چه کارهایی برایشان کرده است.
۱۳- آدم حسابی در قید و بند دریافت تبریک و تسلیت از دیگران یا برگزاری مراسم بزرگداشت و تکریمش نیست؛ او کیش شخصیت ندارد.
۱۴- آدم حسابی وامدار فرد یا گروهی نمیشود، او تلاش میکند کاستیهایش را با عزتنفس پر کند اما آزادگیاش را در گرو نیازهایش نگذارد.
۱۵- آدم حسابی براساس باورهای راستینش در گروه، حزب یا سازمانی وارد میشود، او اهل یافتن همفکرانش است، نه همفکر شدن برای رسیدن به امیالش.
۱۶- آدم حسابی دارای یک سلسله ارزشهای اخلاقی است که آنها را با اندیشه و پژوهش خود یافته، نه توصیه و تلقین دیگران.
۱۷- آدم حسابی اهل مدرکگرایی نیست، او نداشتن عنوان دکتر و مهندس را کسر شأن نمیداند و بهدنبال خرید مدرک یا عنوان تقلبی نیست، او یادگیری را یاد گرفته است.
۱۸- آدم حسابی اهل توهین و لودگی نیست، او با گفتارش دیگران را خودخواسته به احترام وامیدارد، او آدم خشکی نیست، انضباط و چارچوب اخلاقی و شخصیتی مشخصی دارد اما دیگران از معاشرت با او زده نمیشوند.
۱۹- آدم حسابی به کاری که میکند اعتقاد دارد و کاری نمیکند که به آن باور نداشته باشد، برای همین آمادگی بیشتری برای جدا شدن از گروه، حزب، سازمان یا شغلی که مغایر با باورهایش باشد، دارد.
۲۰- آدم حسابی با واژه «مصلحت» رفتار و گفتارش را توجیه نمیکند، مصلحت برایش مانند سوزنی است که او بهندرت به جان خود فرو میکند.
باید اقرار کرد که «آدم حسابی بودن» بهویژه در اوضاع کنونی جامعه ما کار دشواری است و البته «آدم حسابی ماندن» دشوارتر است. در زمانی که آشفتگی به جان جامعه ایرانی افتاده، برشمردن و یادآوری ویژگیهای آدمهای حسابی به ما کمک میکند که این نیاز راستین کشور را به فراموشی نسپریم.
رسیدن به جامعه مطلوب و آرمانی افلاطونی کاری سخت و سترگ است، اما بیشک وضعیت اقتصادی نامناسب، میتواند چاقوی تیز دولبهای باشد که هم میتواند به فروپاشی جامعه سرعت دهد و هم این امکان را بهوجود میآورد که با تغییر نگرش و استفاده مطلوب از بهرهوری، به تحکیم جامعه بپردازیم؛ اگر تعداد آدم حسابیها افزایش یابد.
ارسال نظر