همکاری ۲۵ ساله ایران و چین با منافع ملی تضاد دارد؟
دکتر سهراب بختیار – کارشناس اقتصادی
بی شک اقتصاد جمهوری خلق چین طی ۲۰سال آینده را میتوان بر فراز قلّه جهانی متصور شد. زیرا این کشور با دارا بودن ظرفیتهای لازم و استفاده از سیاست اقتصاد ارشادی و کنترلی از سایر قدرتهای اقتصادی پیشی خواهد گرفت، این سطح تمایز اقتصادی در وضعیت کنونی شیوع بیماری کروان در دنیا و بروز کمترین آسیب در رشد اقتصادی، ملموستر به نظر میرسد.
انتشار اخبار توافق ۲۵ ساله ایران با چین موجی از انتقادات را در مسیر پروپاگانداهای تبلیغاتی وابسته غرب به راه انداخت که از طریق نفوذ رسانهای در بین مردم، سبب ایجاد سوالات زیادی شد. سوالاتی که اغلب منفی بوده و در خطر افتادن تمامیت ارضی کشور را نشانه رفته بودند.
اما آیا این تفاهمنامه به راستی باعث زیر سوال رفتن استقلال ملی و استثمار کشور است؟
بنده نسخه اصلی برنامه همکاری جامع بین دو کشور را بطور کامل مطالعه کردم و در واقع بندی از این تفاهم نامه را بر خلاف منافع ملّی کشورم نیافتم.
واقعیّت ماجرا این است که اجرای صحیح و جامع این توافق در موقعیّت فعلی تنها راه برون رفت از فشارهای ناجوانمردانه و حداکثری تحریم ها بر کشور است که عملاً ضربه ای بر سیاست های خصمانه ی آمریکا و متحدانش وارد مینماید.
شخصا منتقد جدی سیاست های اقتصادی دولت آقای روحانی هستم ولی سوالم از مخالفان این تفاهم این است که با توجّه به بدعهدی های آمریکا و متحدانش و مسدود کردن تنفس اقتصادی ایران ،شرایط و پیشنهاد بهتری را غیر از حرکت به سمت ابرقدرت شرق با حفظ منافع و عزّت ملّی سراغ دارید؟؟
با توجّه به تولید ثروت ملّی با ۳مولفه ی تکنولوژی ،سرمایه و نیروی کار و بهره مندی چین از هر ۳مولفه، میتوانیم با بهره گیری از ۲ پارامتر اول و استفاده از نیروی کار داخلی پیرو مشارکت جامع راهبردی و سوق دادن مشارکت استراتژیک بین دو کشور مبتنی بر رویکرد برد-برد در زمینههای مختلف، گامهای موثری را در رهایی از شرایط موجود اقتصادی برداریم.
از نشانههای مثبت این تفاهم نامه حرکت مشکوک و زیرکانه آمریکا در باز گشائی محدود و موقت سرمایه های بلوکه شده ایران در برخی کشورها همچون کره جنوبی و ژاپن و اعلام تمایل برای مذاکره از سوی این متحدان میباشد ،ضمن اینکه دولت هند نیز که به بهانه تحریم چند سالی توسعه بندر چابهار را در قالب مشارکت BOT رها نموده بود نیز احساس خطر نموده و درخواست اعزام هیئتی در این زمینه را دارد.
موقعیت برتر ایران در منطقه جنوب غرب آسیا و خاورمیانه و دارا بودن منابع غنی معدنی و فسیلی و مسائل مختلف دیگر وجه تمایز این کشور با کشورهایی چون پاکستان، نپال، کامبوج و کره شمالی است که چین تفاهم نامه مشابهی با آنها منعقد کرده است.
نیاز چین به منابع معدنی و فسیلی ایران برای توسعه اقتصادی و سیاست تضاد آمریکائی و از بین بردن قدرت دلار در سطح جهانی و تضمین خرید نفت و پتروشیمی و توسعه سرمایه گذاری در این حوزه میتواند نویدبخش توسعه زیر ساختهای اقتصادی در ایران هم شود.
یکی دیگر از اهداف چین احیای جاده ابریشم از طریق اتصال راه آهن بندر گواتر پاکستان به ایران و ترکیه و اتصال به اروپا میباشد که قطعاً برای توسعه زیر ساخت راه آهن و دستیابی به بازارهای آسیای جنوب شرق و اروپا تاثیر گذار است.
همکاری در زمینه اقتصادی و تجاری، علمی و فنآوری، ارتباطات، گردشگری، زیر ساخت هوایی، زمینی، دریایی، توسعه بنادر مکران و... انرژی، نفت، پتروشیمی، امنیتی و سیاسی، نظامی و حمایت از مواضع یکدیگر و همکاری در مجامع بین المللی و سازمان های منطقه ای ،از جمله موارد طرح شده در این توافق نامه میباشد.
امید است دولت در کنار مجلس شورای اسلامی با حفظ منافع و عزت ملی و پایبندی بر اقتدار داخلی و پرهیز از ضعف و خودباختگی در مذاکرات و تبعیت از رهنمودهای رهبری بهترین راهکار را دراین زمینه پیش گرفته و در مسیر پیشرفت و آبادانی ایران عزیز گام بردارند.
بله فرستادن گربه به دهان اژدهاست امنیت ت جارت واقتصاد ایران وفرهنگ ما رو نابود خو اهد کرد.