اشتغال زنان زیر منگنه سنت و کرونا
شهریار خادمی-روزنامه نگار
حق زنان در اشتغال کجاست؟ حتما با خواندن این پرسش تجربههای بسیاری از خود و اطرافیانتان در ذهن شما تداعی میشود و شیوههای زندگی متفاوتی را که زنان مختلف برای مدیریت اقتصادی خود استفاده میکنند، به یاد میآورید.
در جوامع سنتی قریب به اتفاق جامعه تصور میکنند که در هر مقطعی از زندگی یک زن، فردی بهنام مرد وجود دارد که مسئول تأمین مالی اوست. اما باید این به موضوع پی برد که نیمی از کل جمعیت جهان را زنان تشکیل می دهند و دو سوم ساعات کار انجام شده توسط زنان صورت می پذیرد پس نمی توان نقش زنان را در توسعه اقتصادی نادیده گرفت، توسعه اقتصادی مستقیماً با توسعه اجتماعی بستگی دارد و توسعه اجتماعی در تحول همه جوامع انسانی از عاملی بنیادی محسوب می شود. این نوشتار در صدد است، ضمن انجام یک تحلیل اقتصادی مختصر در زمینه توسعه، به چگونگی رابطه میان موقعیت زنان با توسعه یافتگی و تأثیر گذاری مشارکت آنان به عنوان نیمی از نیروی فعال جامعه در فعالیت های اقتصادی، برای تحقق توسعه و عدالت اجتماعی بپردازد.
یکی از مهم ترین معیارها جهت سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا هستند. اکنون نگاه جهان، بیشتر به سوی زنان معطوف شده است زیرا امروز، برای تحقق توسعه اجتماعی ، تسریع فرایند توسعه اقتصادی و محقق شدن عدالت اجتماعی، چنان چه به زن به عنوان نیروی فعال و سازنده نگریسته شود، قطعاً تأثیر بسیاری در روند توسعه و افزایش کمّی و کیفی نیروی انسانی آن جامعه خواهد داشت.
حق اشتغال و کسب استقلال اقتصادی، مطالبه ای است که می تواند به زنان قدرت انتخاب و تصمیم گیری بدهد و آنها را از قید وابستگی برهاند. برای همین است که مطالبه حق اشتغال برابر، پتانسیل رهایی بخشی اش بیش از هر مطالبه جنجالی و رسانه ای دیگری است در ایران، در حال حاضر حق اشتغال زنان، حقی نادیده گرفته شده است که بحران بیکاری زنان، خانه نشینی و وابستگی هر چه بیشتر آنها به مردان (پدر، همسر) را رقم زده است. اکنون بیش از ۷۰ درصد زنان ایرانی، از مشارکت اقتصادی محروم هستند و برای تامین زندگی خود، چشم شان به دست افراد ذکور خانواده است و از سوی دیگر بسیاری از مشاغلی که به زنان سپرده میشود، مشمول تعریف شغل به شکل متعارف نیستند و زنان کارگر سرپرست خانوار در معرض شدیدترین نوع بهرهکشی قرار میگیرند؛ ازجمله این شغلها میتوان به سفارشهای کارفرمایان اشاره کرد که از طریق دلالان به زنان داده میشود و دستمزد ناچیز آنها تا از کارفرما بهواسطه و دلال بگذرد و به زن کارگر برسد حتی در حد یک بخور و نمیر هم نخواهد بود. این مشاغل، بیاهمیتترین نوع شغل هستند که در خانه کارگران انجام میشوند و بهجز مواد اولیه، هیچ هزینهای برای کارفرما ندارند اما گاهی دیده میشود که همین دستمزد هم به زنان داده نمیشود.
اکنون مشکلات متعدد زنان در حوزه اشتغال با پاندمی کرونا بیش از پیش افزایش یافته است بر اساس مطالعات انجام شده زنان سه برابر مردان درگیر استرس بیماری کرونا هستند، چرا که به دلیل ذات مادری، خود را مسوول تأمین سلامت اعضای خانواده میدانند. در این شرایط فشار اقتصادی ایجاد شده بر خانوادهها بر فعالیتهای زنان نیز تأثیر میگذارد و این شرایط زمانی دشوارتر میشود که زنان نیز شاغل باشند.
در این ایام برخی از زنان به دلیل ماهیت کار خود که عمدتاً غیر دولتی بوده است بیکار شده اند که تأثیر زیادی در اقتصاد خانواده دارد و فشار مالی ایجاد شده، تعطیلی کسب و کارهای زنانه و کاهش توان مدیریت محیط خانواده آنها را تحت فشار قرار داده است.
کسب و کارهای ویژه زنان از تولید صنایع دستی، محصولات خانگی تا آرایشگاههای زنانه در ایام کرونا تعطیل شد و همین بیکاری یکباره، فشار مالی و استرس ناشی از کرونا شرایط روحی دشواری را برای زنان ایجاد کرده است که افزایش تابآوری و لزوم ارائه آموزشهای این حوزه را ضروری میکن و از دست دادن شغل و تجربه قرنطینه خانگی باعث میشود تا زنان به نقش سنتی خود برگردند
باید این مسئله را بخاطر سپرد که کرونا دیر یا زود از بین ما خواهد رفت اما قطعاً جسم و روح زنان به خصوص زنان شاغل در روزهای پسا کرونا بسیار نحیفتر از گذشته خواهد بود، زنانی ی که کسب و کارهای خود را از دست داده، فشارهای اقتصادی را تحمل کرده اند. از این رو نیاز است تا امروز پیش از بروز فاجعهای ناملموس و کمرنگ زیر پوست شهر برای زنان شاغل اقدامات پیشگیرانه از آثار و تبعات منفی کرونا انجام شود تا این سرمایههای اجتماعی عظیم به خطر نیفتند.
به نظرم خانم هاباید درخانه بمامند و مرده ا دربیرون.اکوسیستم زندگی بشری به دلیل هم ین ذلالتها در حال از هم پاشیدن است.