از ترس مرگ خودکشی می کنیم
مجید گودرزی_فعال سیاسی
این جمله در خصوص شرایط فعلی اقتصاد کشور کاملا درست است « ما داریم از ترس مرگ خودکشی می کنیم».
مردم ما اکنون صدها هزار میلیارد تومان در بازارهای طلا، ارز(بخصوص ارزهای دیجیتال)، خانه های کلنگی و... سرمایه گذاری کرده اند که مجموع ارزش افزوده تمام این سرمایه گذاری هاصفر_مطلق است.
دولتمردان وقتی که دچار کمبود سرمایه میشوند، همیشه بدنبال حل مشکلات و بحرانهای جامعه با پرداخت وام هستند، به بانک جهانی برای اخذ وام مراجعه می کنند. شکی نیست که اکنون بازار مسکن ایران به سیاهچاله ایی بزرگ تبدیل شده است که قادر است کل سرمایه های کشور و وامهای بین المللی را جذب خود کند و از مدار سرمایه گذاری مولد در اقتصاد کشور خارج کند. بدون ذره ایی رشد و توسعه. بدون شک ما سرمایه کم نداریم و نیازی به سرمایه جدید هم نداریم. اما حتما به تغییر سیاستهای کلان اقتصادی به خصوص در بخش سرمایه گذاری نیاز مبرم داریم.
ما در کشور حدود ۸۰۰ هزار میلیارد تومان طرح نیمه تمام داریم با ارزش افزوده صفر، که کلنگ زنی آنها مهمتر از بهره برداری و بازدهی آنها بوده است!
ما حجم عظیمی از سرمایه های کشور را در سپرده های بانکی با ارزش افزوده صفر سرمایه گذاری کرده ایم و هزینه فرصت مفتخوارگی را بشدت کاهش داده ایم. ما برای کار نکردن و دپوی سرمایه های کشور جایزه و سود می پردازیم. در حالی که در دنیا بخاطر کنز مالی جریمه هایی در نظر گرفته میشود.
آیا ما با این حجم از انحراف در سرمایه گذاری و حیف و میل منابع، لایق رشد و توسعه هستیم؟
حجم عظیمی از سرمایه های کشور جذب مسکن شده و مسکن هم بخاطر قیمت گذاری رها شده، و اکنون در رکود شدید بسر می برد. هزاران میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید هم مشکل مسکن کشور را حل نخواهد کرد. بلکه به بحران رکود ، بحران بدهی را هم اضافه خواهد کرد.
اخیرا هم به این لیست بلند بالا از اقدامات توسعه ایی سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال هم اضافه شده است. در یکسال گذشته هر بیت کویین بیش از ۱۷۰۰۰۰۰۰۰۰ تومان رشد داشته است. این حجم از بازدهی و ارزش افزوده صفر یک جذابیت ویرانگر است و هیچ سرمایه گذاری مولدی در اقتصاد ایران توان رقابت با این بازدهی را ندارد. به زودی صدها هزار میلیارد تومان از سرمایه های کشور در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری و یا بوسیله این ارزها بدون سر و صدا از کشور خارج خواهند شد. یقینا مقصد این خروج سرمایه ایران و کشورهای در حال توسعه نیست.
مردم از روی ناآگاهی اقدام به سرمایه گذاری در بازارهایی کرده اند که حتی یک فرصت شغلی هم ایجاد نخواهند کرد. بعد هم از درد بیکاری، فقر و فلاکت فریاد و فغان شان بلند است.
راستی چه کسی مقصر وضع موجود است؟ آیا نباید روی مسئولانی که مسبب وضع موجود هستند و بدتر آنکه با این حجم از فضاحت مدیریت سرمایه های کشور، حالا سینه هایشان را سپر کرده اند تا رئیس جمهور شوند، خط کشید؟
آیا زمان آن نرسیده که شورای نگهبان به «نسل جوان انقلابی» میدان دهد تا اندیشه های جدید و برتر، کشور را از بحرانهای خود ساخته و سو مدیریت های وحشتناک نجات دهد؟
ارسال نظر