|

آموزه‌های کاربردی برای سهام داران بورس

عباس گمار-کارشناس بازار سرمایه

صعود و نزول (شیدایی و وحشت) بازار سهام کشور طی دو سال گذشته ذهن کنجکاو را به شدت به خود مشغول می‌کند که سرمایه‌گذاران از منظر رفتاری در دوران رونق شدید (قبل از ۲۰ مرداد ۱۳۹۹) چه برداشت و تحلیلی از ارزش سهام شرکت‌ها (بر اساس شرایط و مقتضیات اقتصاد ایران) دارند که حاضرند سهام شرکتی را چندین برابر خالص ارزش روز دارایی‌های (NAV) آن خریداری کنند که با احتمال زیاد بازده غیرعادی هم (بازده چندین برابر نرم میانگین بازار سهام ما = به طور متوسط ۳۵ درصد) خلق نخواهد کرد!

و برعکس در زمان نزول شدید (از ۲۰ مرداد ۱۳۹۹) از منظر رفتاری چه برداشت و تحلیلی دارند که حتی حاضر نمی‌شوند سهام شرکتی که ارزش بازار آن احتمالاً ۴ تا ۵ مرتبه سودآوری سالیانه آن خواهد بود را خریداری کنند (بر اساس مشاهدات میدانی می‌توان گفت میانگین افراد متعلق به هر دو این گروه در نهایت متضرر خواهند شد!!)

عباس-گمار

خوشبختانه قرار نیست چرخ را جهت تحلیل این موضوع از نو بسازیم و با صرف زمانی اندک می‌توانیم مطالب ارزشمندی را از تجربه دیگران بیابیم. سخن را مختصر و توجه خوانندگان را به خلاصه برداشت‌های خود از یادداشت آقای Michael J. Mauboussin دارنده گواهینامه CFA با موضوع "برای ارزشیابی سهام صحیح‌تر، از این ۵ اشتباه رفتاری بپرهیزید” جلب می‌کنم (که این بخش بیشتر برای دوره رونق شدید به نظر می‌رسد):

١- عدم‌توجه به نرخ مبنا:

هر بازار و صنعتی در کشور یک نرخ مبنا (base rate) برای فروش، حاشیه سود، ضریب PE و غیره دارد که معمولاً شرکت‌ها نمی‌توانند در بلندمدت (مثلاً افق ۳ تا ۵ ساله) آن را نقض کنند (این به شرایط یک شرکت خاص ناشی از سرمایه‌گذاری‌های فراوان اشاره ندارد). در شرایط رونق شدید، معمولاً مخالفان نظرمان را به عدم درک اقتصاد جدید متهم می‌کنیم.

٢- چشم‌پوشی از بازگشت به میانگین:

دوره‌های رونق سریع یا افول شدید نهایتاً به میانگین خود باز خواهند گشت. بنابراین، آنچه محل سؤال است صرفاً زمان تشخیص زمان این بازگشت به میانگین است (گرچه تحت شرایط خاص می‌تواند سری زمانی مانا نباشد و میانگین جدید تعریف شود).

٣-اعتماد به نفس مفرط:

زمانیکه شرایط بازار به صورت رونق بسیار شدید است، در کسب بازدهی دچار اعتماد به نفس مفرط می‌شویم و خود را باهوش‌تر از میانگین جامعه می‌دانیم و دیگر به هیچ حرف حساب و ناحسابی گوش فرا نمی‌دهیم.

٤- اتکای مطلق به رویکرد ضرایب مقایسه‌ای:

در دوران رونق شدید به ضرایب قیمتی توجه ۱۰۰ درصدی داریم، صرف‌نظر از اینکه این ضرایب چه نسبت منطقی با فاندمنتال و محرک‌های ارزش سهام شرکت دارند. حتی برای توجیه ادامه رفتار صعودی یکسری ضرایب مقایسه‌ای خلق‌الساعه ابداع می‌کنیم.

٥- خلط مفاهیم:

سهام شرکت الف را خریداری می‌کنیم چون که سهام شرکت نصف شرکت مشابه‌اش در بازار معامله می‌شود، صرف‌نظر از اینکه تفاوت‌های اساسی این دو شرکت را مداقه کنیم!

بسیاری از ما حتما با یکایک نکات فوق‌الذکر با نکات این یادداشت همزادپنداری می‌کنیم، چرا که با آن طی این دو سال بازار سهام ایران زندگی کرده‌ایم و در شادی و غم آن شریک بوده‌ایم! اما نکته مهم این عوامل رفتاری آنست که احتمالا بسیاری از آنها در ضمیر ناخودآگاه ما جا خوش کرده‌اند و نسبت به آن چندان آگاه نمی‌باشیم. در صورتیکه نسبت به این موارد رفتاری آگاه نشویم و آنها را تحت کنترل خود در نیاوریم، مجدداً این خطاهای رفتاری را در هنگام ارزشیابی سهام و تحلیل شرکت‌ها در آینده تکرار و تکرار و تکرار خواهیم کرد و این قصه پرغصه ادامه خواهد یافت.

این مطالب (رابطه خطاهای رفتاری و ارزشیابی سهام) هم برای کارشناسان ارزشیابی سهام در تامین سرمایه‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری، هم برای تحلیل‌گران و معامله‌گران در بازار و هم برای کارشناسان رسمی در کانون کارشناسان دادگستری و مرکز امور مشاوران قوه قضاییه قابل استفاده و کاربردی است.

نویسنده: عباس گمار
کدخبر: 173037

ارسال نظر