استراتژی صنعتی کشور باید تغییر کند!
حمیدرضا کاتوزیان_ رئیس پژوهشگاه نفت
از زمانی که میرزا تقی خان فراهانی (امیر کبیر) کوشید تا در کشور تولیدات صنعتی جان بگیرد و خودش برای ایجاد یک استراتژی صنعتی اولیه در کشور دست به کار شد، تا امروز ما بسیار دچار آزمون و خطا در طراحی و اجرای استراتژی های صنعتی در کشورمان بوده ایم. برای کشوری با شرایط خاص اقلیمی و ژئوپلیتیک همچون ایران، تکرار مستمر این خطاها، خیلی معقول نیست و بسیاری از فرآیندهای زیان بار معطوف به اسراف سرمایه در کشور، به هیچ وجه قابلیت ترمیم مجدد را ندارند.
در پنج دهه اخیر در کشور ما، به جای توجه به نیازها و محدودیتهای اقلیمی و همچنین بدون توجه به استعدادها و ظرفیت های انسانی مناطق مختلف جغرافیای طبیعی و اقتصادی ایران، اقدام به توسعه ناپایدار صنعتی و اقتصادی کردیم و هیچ گونه رویکردی مبنتنی بر آمایش سرزمین در این زمینه صورت نپذیرفته است. در حالی که ایران در کنار ژاپن و هن بیشترین سابقه برنامه ریزی برای توسعه صنعتی و معدنی را در آسیا دارد اما ما نسبت به بسیاری از کشورهایی که سال ها و حتی دهه ها پس از ما حرکت خود به سوی توسعه صنعتی را آغاز کردند، عقب تر هستیم! مالزی در دو دهه به یکی از صادرکنندگان برتر در حوزه میکرو الکترونیک، خودروسازی، محصولات پلیمری و فرآوردههای نفتی همچون بنزین و سوخت هواپیماست. تایلند در صنایع غذایی به رشد بسیار چشمگیری دست پیدا کرده و تامین کننده غذای ده ها میلیون نفر در آسیا و سایر نقاط جهان است. ترکیه در صنایع نساجی و ساختمانی و غذایی رشد چشمگیری را تجربه کرده و بازار صادراتی بسیار استراتژیکی را در اروپا برای خود فراهم کرده است.
با این حال ما همچنان در حال احداث کارخانه سیمان و صنایع فولاد و سایر فلزات سنگین در مناطق کویری بدون توجه به نیازهای روز داخلی و خارجی هستیم و حتی از پس تامین کردن منابع آبی لازم برای این صنایع هم بر نمی آییم! به همین دلیل ده ها میلیون تن ظرفیت خالی صنعتی در کشور وجود دارد. در شرایطی که گفته می شود ایران دارای سومین رتبه در تعداد دانش آموختگان فنی و مهندسی در جهان است و پنجره جوانی جمعیت نیز فعلا در حالت گشودگی قرار دارد باید یک استراتزی به روز و دقیق برای ظرفیت هایمان دست و پا کنیم. به همین دلیل ما باید در نظام تقسیم کار جهانی، جای پایی برای خود سفت کنیم و بتوانیم از این ظرفیت در استراتزی توسعه صنعتی خود بهرهمند شویم. در غیر این صورت علاوه بر بسته شدن پنجره جوانی کشور و افزایش آهنگ شتاب مهاجرت نیروی انسانی مستعد به آن سوی مرزها، همچنین تشدید بحران بی آبی، تمام ظرفیت های بالقوه رشد و توسعه صنعتی و معدنی کشور از میان خواهد رفت و تمامی برنامه ریزی های هفتاد سال اخیر برای توسعه صنعتی کشور دود می شود و به هوا می رود و کشور حداکثر باید دوباره به خام فروشی روی بیاورد اگر نفت و گازی برای فروش و صادرات باقی مانده باشد!
ارسال نظر