|

به کلاه ایمنی در مدیریت‌های کلان بیندیشیم

ناصر بزرگمهر-مدیرمسئول

قصه ایمنی، قصه حوادث فیزیکی است؛ آتش گرفتن برج و بارو و سوختن اندوخته‌ها و زندگی آدمی است.

قصه ریختن سقف معدن به‌خاطر رعایت نکردن اصول ایمنی و سقوط هواپیما بر اثر خطای خلبان و واژگونی اتومبیل با سرعت بالاست.

ناصر-بزرگمهر

بخشی از حوادث طبیعی و غیرطبیعی که منجر به مرگ انسان‌ها و نابودی اشیا و ثروت گردآوری شده می‌شود را می‌توان با رعایت دستورالعمل‌های مهندسی و ایمنی و Hse و آتش‌نشانی و شهرداری و امثالهم تا حدود زیادی کنترل کرد، اما قصه ایمنی فقط در حوزه اشیای قابل رویت و آتش‌سوزی و تصادف و غرق شدن و انفجار کپسول گاز و امثالهم خلاصه نمی‌شود.

مدیریت ایمنی در حوزه منابع انسانی و حساب و کتاب این دنیا و آخرت هم حرف‌هایی می‌تواند داشته باشد.

مدیریت ایمنی می‌تواند در حوزه سایر مدیریت‌ها مثل مدیریت کلان، مدیریت اخلاقی، مدیریت مالی، مدیریت اداری، مدیریت سیاسی و کشورداری هم پیش‌درآمد جلوگیری از بسیاری از اتفاقات و اختلاس‌ها و ندانم‌کاری‌ها باشد.

آنچه که به‌عنوان خروجی بسیاری از گرفتاری‌های سیستم بروکراسی و دولت‌ها و پرونده‌های کلان در قوه قضاییه در طول تاریخ مطرح شده و همیشه دنبال مقصر یا مقصرین گشته‌ایم، ریشه در نبودن مدیریت ایمنی در سازمان‌ها، وزارتخانه‌ها، بانک‌ها و هر جایی که امکان فساد اداری و مالی را در آن وجود دارد، داشته است.

دنبال علت و معلول گشتن‌ها بعد از هر واقعه و فاجعه در حوادث طبیعی و غیرطبیعی و پیدا کردن سرنخ مقصر در واقعه یکی از راه‌حل‌هایی است که همیشگی و دائمی است، اما با اینکه پیش‌بینی شرایط و جلوگیری از وقوع جرم و حادثه، ضمن اینکه کار ساده و کم‌خطر و ارزان‌تری در همه حوزه‌ها جلوه می‌کند، کمتر اتفاق می‌افتد.

گذاشتن کلاه ایمنی در همه کارگاه‌های ساختمان‌سازی و صنعتی، یکی از ابتدایی‌ترین دستورالعمل‌های جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند در سقوط سنگ و احجام و امثالهم است، اما کدام کارگاه یا کارگر یا حتی مهندس و صاحب کاری را سراغ دارید که از صفر تا انتهای پروژه، همین مسئله کوچک را رعایت کرده باشد؟

گذاشتن کلاه ایمنی برای موتورسیکلت‌سواران، نه‌تنها اجبار قانونی است، که ساده‌ترین راهکار برای جلوگیری از مرگ‌ومیر خود موتورسواران است.

متاسفانه همچنان ۹۰ درصد حوادث موتورسواری که منجر به مرگ موتورسوار می‌شود به‌دلیل نداشتن کلاه ایمنی است.

موتورسوارانی که بیشترین خطای رانندگی را داشته و از همه کوچه‌ها و پیاده‌روها و چراغ قرمزها بی‌محابا عبور می‌کنند و هیچ معبری را برای خود و وسیله نقلیه‌شان ورود ممنوع نمی‌شناسند و تقریبا بیشترین خطا و جرایم راهنمایی و رانندگی را در سرزمین ما برعهده دارند، کمترین رعایت ایمنی و قانون و اخلاق و شرع و عرف را انجام می‌دهند و متاسفانه بیشترین سهم کشته را هم در تصادفات دارند و البته این تعداد مرگ‌ومیر هم کمترین تاثیری در روند موتورسواری و بی‌قانونی موتورسواران ندارد.

مدیریت ایمنی یک فرصت تاریخی است که در همه حوزه‌های مختلف به پیشگیری اتفاقات قبل از وقوع حادثه می‌پردازد و کلاه ایمنی را، از موتورسیکلت و ساختمان‌سازی تا حسابداری و امور مالی، از خرید و فروش‌ها تا انجام امور اداری و بروکراسی‌های سازمانی بر سر همه کسانی که پشت موتورسیکلت یا پشت یک میز اداری بزرگ نشسته‌اند، قرار می‌دهد.

کلاه ایمنی باید بر سر وزیر و وکیل و مدیرعامل و قاضی و پاسبان و متهم و رشوه‌دهنده و رشوه‌گیرنده و مامور و معذور و شهردار و رفتگر و مهندس و دکتر و آتش‌نشان و آتش‌گرفته و همه و همه با تعریف درست قوانین و اجرای آنها قبل از هرگونه اتفاق ناخوشایند قرار گیرد.

اگر قانون، قانون باشد، نیاز به تبصره و نرهای زیرمیزی نخواهد داشت.

تنها راه مدیریت ایمنی، فرار از آتش نیست؛ جلوگیری از آتش‌افروزی است؛ پیداکردن راه‌حل‌هایی است که افراد بدانند با افروختن یک آتش ساده و خوشی‌های لحظه‌ای در کباب کردن چند سیخ گوشت و گوجه، جنگلی را به آتش خواهند کشید که زبانه‌های آن نسل آینده و فرزندان خود آنها را به مخاطره خواهد افکند.

مدیریت ایمنی بخشی از ساختار کلان دانش مدیریت در همه تعریف‌های مدیریتی است؛ بخش زیربنایی اخلاق و مردمداری و اداره کشور است. مدیریت ایمنی را باید سرلوحه همه فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی قرار داد تا بتوان از گردنه سخت تحریم‌ها عبور کرد و از فساد حاکم بر سیستم مالی و اداری و سیاسی کشور به‌طور عملی کاست.

رعایت قوانین ایمنی در حوزه ساختمان و جلوگیری از آتش‌سوزی، تنها بخش کوچکی از رمان بلند ایمنی است. آنچه که سرزمین ما در حال ‌حاضر نیاز دارد، کلاه ایمنی برای ۸۰ میلیون شهروندی است که هر کدام در خطر رعایت نکردن و سوءاستفاده از شرایط خاص هستند. کلاه ایمنی در هر سرزمینی که به رشد و توسعه می‌اندیشد، وجود قوانین مشروح و کامل و اطاعت و اجرای قوانین است.

در حوزه کوچک همین موتورسیکلت‌ها و موتورسواران و راهنمایی و رانندگی آنها ببینید چقدر نقص قوانین وجود دارد!

تا دیرنشده به کلاه ایمنی در مدیریت‌های کلان اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیندیشیم.

نویسنده: ناصر بزرگمهر
کدخبر: 282690

ارسال نظر

 

آخرین اخبار

پربازدیدترین