واردات موقت، درد تولید را دوا نمیکند
فریدون نصیری-فعال تولیدی
واردات موقت، مسئلهای است که برخی از افراد از آن دفاع کرده و بهنفع تولید کشور میدانند. پیش از پرداختن به ابعاد این نوع واردات، ابتدا باید آن را تعریف کرد. واردات موقت بهمعنای واردات مواد اولیه بدون پرداخت عوارض گمرکی و با نرخهای آزاد بازارهای جهانی است که تولیدکننده در مدت زمان محدودی وقت دارد، آن مواد اولیه را در روند خط تولید خود قرار دهد.
در نهایت کالای تولیدشده حاصل از این مواد اولیه نیز، باید بهطورمستقیم صادر شده و در بازارهای داخلی عرضه نشوند. بهنظر من، این اقدام نهتنها بهنفع تولید کشور نخواهد بود، بلکه رانت و فسادهای اقتصادی نیز بههمراه دارد. نمونه طرحهای اینچنینی به دفعات اجرایی شده و نتایج مناسبی از آنها حاصل نشده است. بهعنوان مثال، معافیتهای تعرفهای گمرکی برای تجارت در مناطق آزاد کشور وجود داشته و این تسهیلات، بهمنظور بهبود و رونق صادرات در نظر گرفته شده است، اما چیزی که در چند دهه گذشته شاهد آن بودیم، عرضه کالاها در بازارهای داخلی و شکلگیری تخلفات گسترده در مناطق آزاد بوده است. همیشه راه فرار باز بوده و افراد سودجو، با اقدامات خود تعادل بازار را بر هم خواهند زد. برخی افراد معتقدند با مدیریت بازار و تولید، میتوان جلوی تخلفات را گرفت که بهنظر من این کار نشدنی بوده و در ادامه چالشهای اقتصادی بیشتری را برای کشور بههمراه خواهد داشت. از سویی دیگر، تولیدکننده زمانی مواد اولیه موردنیاز خود را وارد میکند که در داخل کشور وجود نداشته باشد. اگر مواد اولیه و خوراک صنایع در داخل وجود داشته باشند، نهتنها دلیلی برای انجام واردات موقت نیست، بلکه حتی دولت نیز اجازه واردات را صادر نمیکند. اگر مواد اولیه برای صنعتی نیز وجود نداشته باشد، تولیدکننده با ثبت سفارش، کالا را وارد کرده و به تولید متناسب با شرایط خود میپردازد. بیشتر این نوع تولیدات، نیاز بازار داخلی است و تولیدکنندگان نمیتوانند خود را در چالش الزام صادرات بیندازند، بنابراین واردات موقت برای آنها صرفه اقتصادی ندارد و ترجیح میدهند تا با انجام واردات قطعی، ابتدا به نیاز بازار داخل پاسخ دهند و سپس استراتژیهای صادراتی را تدوین کنند، از اینرو، واردات موقت نهتنها از سوی تولیدکنندگان خواهان نداشته، بلکه ضرورتی نیز برای اجرای گسترده آن احساس نمیشود.
توسعه تولید صادراتمحور، وابسته به مولفههای متعددی است و نمیتوان تنها با راهکارهایی مانند واردات موقت یا سایر موارد اینچنینی، امید به رشد صادرات بهویژه صادرات غیرنفتی داشت. مهمترین و موثرترین نکته در توسعه صادرات غیرنفتی، دارا بودن برندهای قوی در عرصههای جهانی است. ایران باید در حوزههای صادراتی خود، کار برندسازی قوی انجام داده و همزمان از نظر کمیت و کیفیت، تولیدات خود را ارتقا دهد. متاسفانه در حال حاضر ایران تنها دارای تعداد محدودی برند قدرتمند و معروف در بازارهای جهانی است. از سویی دیگر، در حال حاضر کارخانهها و کارگاههای تولیدی در ایران، کوچک و متوسط هستند و برای صادرات نیازمند دارا بودن صنایع قوی در مقیاسهای بزرگ و کلان هستیم. امکان بازاریابی برای تولیدات این صنایع وجود ندارد و این مسئله، یک ضعف جدی است. در چنین شرایطی انتظار نمیرود که خریداران خارجی، تمایل به خرید و استفاده از کالاهای ایرانی در صنایع و حوزههای تولیدی مختلف را داشته باشند.
دولت باید به موانع فعلی صادرات توجه داشته باشد و در راستای رفع آنها برآید. مشکلات نوسانات جدی نرخ ارز و چالشهای پولی و بانکی، از معضلات جدی تولید است و مدیران باید نگاهی جدی به این مسائل داشته باشند. بدون توجه به ریشههای مشکلات تولید و صادرات و تنها تمرکز بر تدوین راهکارهای نامناسب، انتظار نمیرود اقتصاد کشور در مسیر رشد قرار گیرد.
ارسال نظر