راهکارهای ویژه برای اشتغالزایی در روستاها
ابوالفضل میرقاسمی- کارشناس توسعه پایدار روستایی
بهدلایل مختلف، طی چند دهه گذشته نسبت جمعیت شهری و روستایی معکوس شده و بیش از ۳۰ هزار روستا خالی از سکنه شدهاند و در بعضی روستاها نیز فقط افراد سالخورده و از کار افتاده ساکناند. مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها نهتنها سبب تعطیل شدن مراکز تولیدی روستایی شده، بلکه تشدید حاشیهنشینی در اطراف شهرها و بروز مشکلات عدیده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی را نیز بهدنبال داشته است.
اخیرا از واژه حکمرانی در ادبیات توسعه و پیشرفت، زیاد استفاده میشود. البته واژه حکمرانی بهمعنی حکومت کردن نیست و بیشتر به معنی فرآیند و نحوه تصمیمسازی، تصمیمگیری، سیاستگذاری و برنامهریزی است. حکمرانی روستا وقتی میتواند اثربخش و کارآمد باشد که همه بازیگران کلیدی نظیر اعضای شورای اسلامی روستا، دهیار، امام جماعت روستا، بخشدار و همچنین افراد معتمد محلی و نیز نمایندگان اصناف مختلف فعال در روستا در فرآیند تصمیمگیری و برنامهریزی برای دستیابی به آبادانی و پیشرفت روستا، مشارکت فعال و موثری داشته باشند.
در همین راستا توسعه پایدار روستایی با تاکید بر جایگزینی صنایع کوچک، موضوعی است که چند سالی میشود در بیشتر کشورهای آسیای شرقی جا افتاده است. در کشورهایی نظیر ژاپن و تایلند روستاها با حمایت دولت توانستهاند برای محصولات خود که حاصل فعالیت در عرصه صنایع خرد و صنایعدستی بوده، بازارسازی کنند و به رشد اقتصادی قابلتوجهی برسند و در این فرآیند هر روستا با یک محصول شناخته میشود.
توسعه پایدار روستایی زمانی محقق میشود که محصولات تولیدشده از استاندارد کافی برخوردار باشند و در کنار آن، بخش خصوصی یا دولتی در بازار از کسبوکارهای شکلگرفته حمایت کند. در کشورهای گفتهشده، صنایع خرد در روستاها بهقدری توسعه یافتهاند که نوع و روند اجرایی آنها نظیر کارگاههای تولیدی هم موردتوجه گردشگران خارجی قرار گرفته و خود بهعنوان یک جاذبه گردشگری شناخته میشود؛ بهعبارت دیگر، علاوه بر تولید محصول، ماهیت تولید و روند آن هم ارزآور شده است.
در هر جغرافیای روستایی باید کسبوکارها به فراخور شرایط طبیعی آن، راهاندازی شوند و تحقق این هدف از دانشبنیانها برمیآید. حال باتوجه به گرمایش زمین و تغییرات اقلیمی و تاثیری که این معضلات بر الگوی بارش و رژیم بارندگی گذاشته، شرایط طبیعی روستاها دچار دگرگونی شده و ظرفیتشان برای کشاورزی کاهش یافته است؛ همچنین حفر چاههای غیرمجاز و دخالتهای بیشازاندازه انسان در طبیعت باعث شده مناطق روستایی با بحران کمآبی مواجه شوند و شرایط برای اشتغال بحرانیتر شود، بههمین دلیل، دیگر نمیتوان اتکای ۱۰۰ درصدی روی کشاورزی و دامپروری داشت و بهتر است از معیشتهای جایگزین و مکمل استفاده کنیم تا درآمد بخشی از خانوادههای روستایی از این طریق حاصل شود.
برای کاهش تعداد مهاجران اقلیمی باید به فکر معیشت جایگزین بود که در کنار آن بحث افزایش بهرهوری هم مطرح میشود، چراکه باید از داشتههای موجود طبیعی نظیر آبوخاک، استفاده مناسب کرد. گفتنی است بهرهوری در بیشتر مناطق روستایی کشور پایین است و متاسفانه استفاده درستی از منابع موجود نمیشود. برای مثال، الگوی کشت نباید متاثر از گرانی یا ارزانی یک محصول کشاورزی باشد، بلکه باید به فراخور طبیعت منطقه، کاشت را انجام داد و برای توسعه معیشت جایگزین، صنایع خرد همپای گردشگری میتوانند موجب رشد اقتصادی روستاها شوند.
در بیشتر کشورهای پیشرفته برای راهاندازی صنایع خرد، کارخانجات برخی از بخشهای کار خود را برونسپاری میکنند. در ایران هم میتوان میان صنایع بزرگ و کوچک با کسبوکارهای روستایی ارتباط برقرار کرد؛ درحالیکه بیشتر روستاهای کشور تبدیل به مکان زندگی سالمندان و متاسفانه نسبت جمعیت شهری و روستایی ما معکوس شده است.
توسعه صنایع خرد در روستاها با بهرهگیری از توان دانشبنیانها امری شدنی است. از آنجایی که دانشبنیانها دارای ظرفیتهای فناورانه بالایی هستند، میتوان با برقراری ارتباط میان دانش بومی هر منطقه با دانش روز، صنایع خرد را در روستاها توسعه داد. در واقع باید برنامهای طراحی شود که در بطن آن دانشبنیانها، علم روز را با دانش بومی و ظرفیتهای موجود پیوند دهند و متناسب با هر منطقه، شرایط اشتغالزایی منحصر بهفردی را در آن بهوجود بیاورند. کشاورزی قراردادی از آنجایی که تمامی روند تولید در آن، طبق یک برنامه مشخص پیش میرود، میتواند برای روستاییان فرآیندی مفید بهحساب بیاید. کشاورزی قراردادی به این معنا است که کارخانههای تولید محصولات مرتبط با روستا با آموزش به کشاورزان و ارائه امکانات مناسب، محصول تولیدشده موردنظر را خریداری کنند و بعد با تغییر و تحولات به بازار برسانند. چنین تجارتی برد-برد است و سودی که دلالان از محصولات کشاورزی میبرند، عاید تولیدکننده محلی و کارخانهدار میشود. اگر چنین الگوهایی را شناسایی کنیم، بهطور قطع روستانشینان هم از آن استقبال کافی میکنند؛ بنابراین توسعه صنایع خرد با توان دانشبنیانها در روستاها امکانپذیر است، اما باید متناسب با شرایط طبیعی، اقلیمی و زنجیره عرضه و تأمین مشخص انجام گیرد.
متاسفانه اسناد آمایشی در ایران در حد مطالعه است و در بیشتر زمانها خاک میخورد. برنامه آمایشی باید متناسب با وضعیت نسبی و رقابتی هر منطقه نوشته شود. خدمات گردشگری با افزایش بهرهوری و استفاده درست از منابع میتواند از پدیده پناهندگان اقلیمی در کشور بکاهد.
ارسال نظر