زمان رو به پایان است
انوشیروان دلیران-کارشناس و فعال معدن
گفته میشود جمعیت کره زمین در سال ۱۹۸۰ میلادی، چیزی در حدود ۴.۴ میلیارد نفر بوده است و پیشبینی میشود در سال ۲۰۲۵، از عدد ۸ میلیارد نفر فراتر رود و طبیعی است که این رشد جمعیت، افزایش مصرف مواد معدنی را در پی خواهد داشت.از طرف دیگر، در مطالعهای آماری مشخص شد که در ۴۰ سال قبل، فعالیتهای معدنکاری، بهازای هر نفر در کره زمین یک مترمکعب خاک را جابهجا کرده است، پس اگر جمعیت آن سال، یعنی ۱۹۸۰ را در نظر بگیریم، ۴.۴ میلیارد مترمکعب خاک کره زمین جابهجا شده است. از سوی دیگر، طبق آماری که برنامه محیطزیست سازمان ملل متحد منتشر کرده، نزدیک نیمی از رودخانههای جهان آلوده شده است.
علاوه بر این، در سال ۲۰۰۰ گزارش شد که تخریب لایه ازن به ۲۸ هزار کیلومترمربع رسید، یعنی چیزی معادل مساحت اقیانوس منجمد شمالی. موارد فوق تنها بخشی از آماری است که نشان میدهد شرایط زیستمحیطی، توجه به معدنکاری سبز و فرآیندهای آن را در همه زمینهها اجتنابناپذیر است. شرایط زیستمحیطی در کشور ما به چند دلیل حادتر است، زیرا از یکسو از نظر تقسیمات منابع آبی در قسمت خشک و نیمهخشک قرار گرفتهایم و از نظر رعایت استانداردهای زیستمحیطی نیز پایینتر از نرم جهانی هستیم. اما خوشبختانه دومین منابع گازی دنیا در اختیار ما است و علاوه بر این، 9 ماه از سال در 80 درصد از پهنه کشور انرژی خورشید را داریم و کریدورهای بادخیز و فعال مداوم در طول سال در جایجای کشور وجود دارند. این مجموعه نشان میدهد که به چه دلیل باید معدنکاری سبز را گسترش دهیم و چقدر ظرفیت این کار را در اختیار داریم، البته از آنجایی که تاکنون طرح و برنامه جامعی برای این هدف نداشتهایم، زیرساختهای موردنیاز هم تامین نشده است و از نظر تکنولوژی نوین، انرژیهای پاک و تجدیدپذیر بسیار عقب هستیم. فرآیند استفاده از این قبیل انرژیها در کشورهایی مانند ما که دارنده نفت، سوختهای فسیلی و منابع بیکران گازی هستند، مغفول مانده است، چرا که همواره به این فکر بودهایم که نیازی نیست از باد، آفتاب و دیگر انرژیهای پاک استفاده کنیم و بههمین دلیل زمینه عقبماندگی در این حوزه ایجاد شده است. اما برای جبران این عقبماندگی همین امروز باید زیرساختهای کشورمان را تقویت کنیم، چون زمان رو به پایان است و همین ساعت هم دیر است. کشورهای دیگر خاورمیانه و حاشیه خلیجفارس این کار را آغاز کردهاند و امروزه ادعا میکنند که در سال ۲۰۶۰ از جمله کشورهایی خواهند بود که کربن صفر را محقق خواهند کرد. ما هم باید برنامه داشته باشیم تا طبق استانداردهای جهانی تا چند دهه آینده به این هدف دست پیدا کنیم. اما برای دستیابی به این هدف به چه زیرساختها و امکاناتی نیاز داریم. برای پاسخ دادن به این سوال، ذکر چند نکته ضروری است. معدن و فعالیتهای مربوط به آن صنایعی ذاتا بسیار انرژیبر هستند. در حال حاضر طبق آمار میدانیم که یکسوم برق تولیدی کشور در بخش صنعت مصرف میشود که چیزی بین 10 تا 30 درصد آن تلف میشود. این هدررفت انرژی بهواسطه روشها و ابزار قدیمی و بیتوجهی نسبت به جایگزین کردن ابزار کهنه با تکنولوژیهای نوین پدید آمده است. بیشترین میزان مصرف در صنایع تولیدی سنگآهن، فولاد و سیمان اتفاق میافتد. توسعهنایافتگی صنعت برق سبب شده است که دچار کمبود شویم و در چند سال اخیر مجبور شدهایم، برق واحدهای صنعتیمان را در ماههای گرم سال قطع و مصرف را جیرهبندی کنیم تا انرژی بخش خانگی تامین شود. پس یکی از مهمترین زیرساختها، برق است که باید برای آن چارهای اندیشید. خبر خوب این است که چندین شرکت معدنی در تلاش هستند تا نیروگاههای خورشیدی راهاندازی و به شبکه برق سراسری متصل کنند تا کمبودها تا حدی جبران شوند. از طرف دیگر، چون کشور ما در منطقهای خشک و نیمهخشک قرار دارد، بهطبع باید از تکنولوژیهایی استفاده کرد که مصرف آب کمی داشته باشند و با شرایط اقلیمی منطقه سازگار شوند. بنابراین ضروری است که برای بهرهبرداری از تکنولوژیهای نوین با دنیا تعامل کنیم و از کشورهای صاحب علم و صنعت معدنکاری در زمینه بهرهبرداری و فرآوری استفاده کنیم. دیگر زیرساخت موردنیاز در این مسیر، توسعه ریلی و دریایی کشور است که باید باتوجه به استانداردهای زیستمحیطی گسترش پیدا کند، همینطور باید آمایش سرزمین و شناسایی پهنه کشور را در اولویت قرار دهیم. از سوی دیگر، سازمان محیطزیست هم باید وارد میدان شود و طرحهایی ارائه کند که سازگار با شرایط صنعتی امروز باشد. بدیهی است که ما نمیتوانیم معادن را تعطیل کنیم تا کشوری کاملا پاک و دور از فعالیتهای صنعتی داشته باشیم، چون در این صورت از دیگر نقاط دنیا جا میمانیم و به کشوری عقبمانده در زمینه صنعتی بدل میشویم.
ارسال نظر