تیغ دو لبه سیاستهای مسکن
مجید گودرزی-کارشناس اقتصادی
تنظیم بازار براساس عرضه و تقاضا یکی از ابتداییترین مفاهیم اقتصادی است. بازار مسکن نیز از این قاعده دور نیست، در حالی که سالهای اخیر کشور ما در بحث عرضه مسکن دچار کاستیهای جدی بوده است. سیاستگذاریهای کلان وزارت راه و شهرسازی و تعدد برنامههای اجرایی برای خانهدار کردن مردم یکی از مهمترین سیاستهایی است که مانند تیغ دولبه، مزایا و معایب بسیاری دارد.کشور ما تمام ظرفیتهای لازم برای جهشی مثبت در بخش مسکن را دارد و از بابت نیروی انسانی، زمین و مصالح نگرانی ندارد. با این همه، در مشکلات زیرساختی و بالادستی مانع از تحقق برنامهریزیهای مربوط به حوزه مسکن شده است. بهعنوان نمونه، یکی از مشکلات شهری در حوزه ایجاد مسکن به شهرداریها بازمیگردد. برخی کارشناسان معتقدند که عملکرد شهرداری در محدود کردن کمربندی شهر و محصور کردن زمینها، مهمترین عامل در توقف تولید مسکن در حوزه شهری بوده است. البته رعایت این سازکار مستلزم برنامهریزی اصولی و رعایت ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه ساختوساز است.
اگر تنها یک درصد از زمینهای کشور را به ساختوساز اختصاص دهیم، بهازای هر ایرانی، ۱۹۶ متر زمین وجود دارد که این آمار و ارقام نشاندهنده ظرفیت عظیم کشور برای ساخت مسکن است. باتوجه به این آمار، برخی پدیدههای حوزه مسکن مانند کمبود واحدهای مسکونی به اندازه نیاز جامعه، موضوعی عادی نیست، شاید پذیرفتن کمبود زمین در کشورهای جنوبشرق آسیا آسان باشد، اما این ادعا که ایران با کمبود زمین روبهرو است، اصلا قابلقبول نیست. از سوی دیگر، انحرافات و کمکاری بانکها در پرداخت تسهیلات بانکی حوزه مسکن از عوامل مهم در معضل تامین مسکن است. در سال گذشته، از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان تسهیلات اختصاصیافته به بخش مسکن، تنها ۸ هزار میلیارد آن بهدست متقاضیان عادی رسید و ۱۴۲ هزار میلیارد باقیمانده، به بانکها و کارمندان بانکها و زیرمجموعههای بانکی تعلق گرفت، این یعنی برخلاف ادعای برخی مسئولان، ما کمبود منابع نداریم، بلکه تخصیص غلط منابع در ساختار یادشده بهوضوح دیده میشود. عملکرد غلط دولتها در بخش مسکن و کجسلیقگیهای برخی نهادها از آثار منفی انحصار اراضی کشور در جذب گردشگری است. همچنین، در حال حاضر جای شهرکهای ساحلی در نوار شمالی خلیجفارس واقعا خالی است. برخلاف کشور ما، بخش جنوبی دریای عمان و خلیجفارس با استفاده از این ظرفیت ارزشمند برای کشور خود ارزشآفرینی کردهاند. متاسفانه تنگنظریهایمان در بخش ساختوساز، علاوه بر عدمجذب سرمایه برای کشور، باعث خروج سرمایههای زیادی از کشور شده است. ناتوانی دولتها در مدیریت نقدینگی در بخش مسکن باعث شده تا حدود ۴۰ درصد از سرمایه کشورمان در بخش سوداگری مسکن دپو شود، این امر ارزشافزوده این بخش را به صفر رسانده و صنعت ساختوساز کشور وارد یک بحران بزرگ شده است. لازم است با اقداماتی نظیر دریافت مالیاتهای قابلاجرا و موثر، سوداگریها بهینهسازی و مدیریت شود و نقدینگی از بخش مسکن بهسمت تولید هدایت شود. در تشریح شرایط سخت آپارتماننشینی و لزوم همکاری در ساخت مسکنهای یک طبقه بلندمرتبهسازی، باعث حذف رفاه مردم شده است و خانهها به زندان روح افراد تبدیل شدهاند، این سنگاندازیها علاوه بر مردم، گریبان خود مسئولان را نیز گرفته و ساختوساز و بودجه بلندمرتبهسازی نیز کفاف بودجه شهرداری را نمیدهد.برای حل معضل مسکن باید عرضه نامحدود زمین در اطراف همه شهرهای کشور انجام گیرد و تسهیلات بانکی نیز بهجای هدایت به بازارهای سوداگری؛ باید برای ساخت مسکن مورداستفاده قرار گیرد و تا مسئله مسکن حل نشود، مشکل تورم و اقتصاد کشور حل نخواهد شد و امکان آبادانی کشور وجود نخواهد داشت.یکی از رسالتهای دولتها، تامین نیازهای اساسی مردم بوده و صاحبخانه شدن جزو حقوق اولیه مردم است، اما متاسفانه دولتها حق اساسی و اولیه مردم را نادیده میگیرند./روزنامه صمت
ارسال نظر