آنچه قطعا شدنی نیست
اکبر ساریخانی-معدندار
معادن معمولا در نقاطی واقع شدهاند که جاده مناسبی ندارند و امکان دسترسی به آنها بهسادگی میسر نیست. وقتی وجود کانساری تایید و مشخص شد که در نقطهای میتوان معدنکاری انجام داد، ضروریترین و مهمترین عاملی که مطرح میشود، ایجاد راه دسترسی مناسب است تا معدنکار بتواند تاسیسات، امکانات و ماشینآلات معدنی مناسب را به آن محدوده انتقال دهد. پس جاده را میتوان به شاهرگ حیاتی معدن تشبیه کرد. مسیر مناسب نهتنها امکان جابهجایی ملزومات معدنکاری، از ابزار و لوازم گرفته تا مواد غذایی و مواد معدنی استخراجشده را فراهم میآورد، بلکه در صورت وقوع حوادث و سوانح معدنی امکان دسترسی نیروهای امدادی را هم تسهیل میکند. بهعنوانمثال، میتوانم به تجربهای شخصی اشاره کنم. معادنی که در اختیار اینجانب است، فاصله زیادی با مسیر اصلی ندارد و حداکثر فاصله سایت بهرهبرداری از جاده اصلی بیش از ۵ یا ۶ کیلومتر نیست. با این حال، در اوایل کار رفتوآمد، بسیار چالشبرانگیز بود، زیرا گردوخاک ایجاد میکرد و موجب ضرر و زیان به کشاورزان منطقه و مزاحمت برای ساکنان محلی میشد و آنها هم، بهعنوان معارض، مانع فعالیت ما میشدند. ابتدا تلاش میکردیم با قیرپاشی یا آبپاشی گردوخاک را کنترل کنیم، اما در نهایت، ناچار شدیم مسیرها را آسفالت کنیم تا مشکلات موجود برای دسترسی به معدن و مزاحمت برای ساکنان منطقه بهحداقل برسد. در مجموع باید گفت بعد از اینکه کانساری یافت شد، باید راه دسترسی به آن، برای نقلوانتقال امکانات و مواد معدنی تعریف شود. معمولا در این مرحله باید بررسی شود که این راه باید از چه مسیر و با چه امکاناتی احداث شود. قطعا یکی از ارگانهای دخیل در این فرآیند، سازمان و ادارات منابعطبیعی است که معمولا برای خود ضوابط و محدودیتهایی دارند از جمله وجود آبراهه، پوشش گیاهی و امثال آن. پس از بررسیهای لازم، باتوجه به محدودیتها و ملاحظات، بهترین راه از نظر مسافت، پوشش گیاهی منطقه، وجود درهها و کوهها، انتخاب و احداث جاده آغاز میشود. منابعطبیعی بنا به وظایف ذاتی خود این ملاحظات را در نظر میگیرد، اما باتوجه به اینکه یکی از ضروریترین پیشنیازهای اکتشاف و فعالیت معدنی مجوز منابعطبیعی است، وقتی مجوز معدنکاری صادر شد، باید اجازه احداث جاده هم داده شود. بدیهی است که تمام ملاحظات لازم، برای اینکه جاده از چه طریق و مسیری کشیده شود تا با کمترین آسیب بتوان به معدن دسترسی پیدا کرد، باید در نظر گرفته شود و باتوجه به آن، اقدام به احداث جاده کرد. همانطور که گفته شد، جاده شاهرگ حیاتی معدن است و اگر مسیر دسترسی ایمن نباشد و در احداث آن به اصول مهندسی توجه نشود، مثل دیگر جادههای کشور، هر آن احتمال دارد حادثهای در آن به وقوع بپیوندد. حتی میتوان ادعا کرد اگر جاده معدنی ایمن نباشد، مشکلات بیشتر و خسارتهای شدیدتری ایجاد میشود و در صورت وقوع حادثه، باتوجه به نوع ماشینآلاتی که در این محدوده تردد میکنند، تلفات، هدررفت سرمایه و آسیبهای جدیتری ایجاد میشوند. بنابراین، بدیهی است که راه دسترسی بسیار مهم است و باید ایمن باشد و باتوجه به تمام موارد ایمنی و اصول مهندسی احداث شود. برای حل مشکل باید معدنکار، منابعطبیعی و محیطزیست با هم تعامل داشته باشند و بهاینترتیب، راه دسترسی به معدن تعریف و احداث شود. در احداث و نگهداری جاده و کنترل عبور و مرور باید تمام ملاحظات در نظر گرفته شود و بهرهبردار باید به الزاماتی که از نظر محیطزیست و منابعطبیعی اهمیت دارد، پایبند باشد. در این زمینه، بیشتر بحث تعامل مطرح است. این تعامل و همکاری باید بین معدنکار، سازمان محیطزیست و اداره منابعطبیعی به وجود بیاید تا بتوانند کار را پیش ببرند. اما از سوی دیگر، توجه به این نکته هم ضروری است که برای دستیابی به توسعه، ناچار باید هزینه کرد. نمیتوان هم معدنکاری داشت و هم مانع احداث زیرساختهای مهم و اساسی آن شد. این موضوع قطعا شدنی نیست، بنابراین باید تعاملی دوطرفه بهوجود بیاید و فعالیت بهگونهای تعریف شود که هم معادن فعال باشند و کشور از فواید آنها برخوردار شود و هم حداقل آسیب، به محیطزیست و منابعطبیعی وارد آید.
ارسال نظر