راننده هوس باز به زن معلول تجاوز کرد
سمیرا یک قربانی تجاوز است.اما مثل خیلی دیگر از قربانیان،حادثه ای را که برایش رخ داده است کتمان و پنهان نمی کند.
اردیبهشت امسال زن ۳۶ ساله گرگانی به نام سمیرا مورد تجاوز از سوی مردی قرار گرفت که به عنوان مسافربر او را سوار خودرو خود کرده بود.با پیگیری های ماموران پلیس، متهم چند ماه بعد در دام قانون افتاد و مشخص شد یک زن متاهل دیگر هم از همین فرد به اتهام تجاوز به عنف شکایت کرده بوده است.این در حالی بود که بررسی سوابق کیفری متهم نشان می داد او یک خلافکار حرفه ای بوده که سابقه سرقت در پرونده خود داشته است.
وقتی ربوده شدم شماره شوهرم را گرفتم و فقط جیغ می زدم
سمیرا یک قربانی تجاوز است.اما مثل خیلی دیگر از قربانیان، حادثه ای را که برایش رخ داده است کتمان و پنهان نمی کند چون معتقد است:«وجدانم اجازه نمی دهد سکوت کنم. شاید قبل از من خیلی ها سکوت کردند که نوبت به من رسید.من اولین قربانی نبودم و آخرین قربانی هم نخواهم بود.»
صحبت کردن از این فاجعه برای او تلخ و دردناک است.هنوز هم نمی تواند شب ها سرش را آرام روی زمین بگذارد و اضطراب لحظه ای که ربوده شد هرگز از قلبش بیرون نرفته است.او مادر دو فرزند است و این فاجعه حتی حال روحی فرزندان و همسر او را هم آشفته کرده است.
قربانی تجاوز در گفتگو، ماجرای روز حادثه را اینطور شرح می دهد:«آن روز داشتم از سر کار به خانه بر می گشتم. برای عبوری از یک مسیر کوتاه سوار یک خودرو شدم. کمی که در مسیر راند، ناگهان از مسیر منحرف شد و در را قفل کرد.بعد با تهدید چاقو از من خواست ساکت شوم. من به او التماس می کردم که پیاده ام کند اما او دست از سرم برنمی داشت.
من شماره ۱۱۰ را گرفتم و سعی کردم با جیغ و فریاد پلیس را متوجه موضوع کنم اما تماس قطع شد.گوشی را کنار پایم گذاشته بودم که راننده متوجه موضوع نشود،بعد به همسرم زنگ زدم و با داد و بیداد سعی می کردم او را متوجه کنم که ربوده شده ام. همسرم و خانواده ام خیلی نگران شده بودند.اما از دستشان کاری برنمی آمد.خودم هم نمی توانستم برای خلاصی خودم کاری کنم چون یک دستم معلول است و از طرفی طرف مقابل یک مرد بود که قدرت بدنی اش از من بیشتر بود و چاقو هم داشت.»
تجاوز به زن جوان در کارگاه تفکیک زباله
قربانی تجاوز در ادامه گفت:«از شهر خارج شد و وارد یک کارگاه تفکیک زباله شد.آنجا در خلوتی من را مورد آزارجنسی و تجاوز قرار داد.بعد در حالی که به شدت از او کتک خورده بودم من را در جاده رها کرد.جاده های مسیر جنگلی بود و من هر لحظه گمان می کردم من را می کشد و جسدم را زیر پل می اندازد.وقتی از دستش خلاص شدم،سریع با پلیس تماس گرفتم.»
متجاوز سریالی زنان گرگانی در دام قانون
قربانی تجاوز در مورد دستگیری متهم گفت:«من شماره پلاک خودرو را برداشته بودم.پرینت تماس های من با پلیس هم نشان می داد که در لحظه حادثه از ماموران کمک خواسته بودم.از طرفی بررسی دوربین های مدار بسته اطراف کارگاه،ورود ماشین او را به کارگاه ثابت کرد.بعد از شکایت متوجه شدم که یک خانم متاهل دیگر هم دقیقا از همین شماره پلاک به اتهام تجاوز شکایت کرده است.»
چند ماه بعد متجاوز سریالی زنان گرگانی در دام قانون افتاد:«مرد متجاوز ماشینی را سرقت کرده بود و با آن تصادف کرده بود.بعد خودرو را رها کرده بود و متواری شده بود.اما عکسی که از خودش با گوشی تلفن صاحب ماشین انداخته بود،در گوشی جا مانده بود و همان باعث شد لو برود و دستگیر شد.او من و خانم دیگر را با یک خودروی سرقتی که پلاکش هم سرقتی بود ربوده بود.ما با حضور در اداره آگاهی او را شناسایی کردیم.متهم در دادگاه ادعا کرد که من و آن خانم با میل خودمان با او رفته بودیم.اما اگر من با میل خودم با او رابطه برقرار کرده بودم که موقع ربوده شدن به پلیس زنگ نمی زدم.قاضی گفت در صورت مثبت شدن نتیجه تست دی ان ای متهم به اعدام محکوم می شود.»
سمیرا در آخر گفت:«حال روحی من و خانواده ام خیلی بد است.دلم نمی خواهد پرونده شکایتم معلق بماند و تنها چیزی که حال من را آرام می کند این است که متهم مجازات شود.او اهل یکی از روستاهای بین آمل و بابل است.با وقاحت وارد شهر ما شده و دست به سرقت و تجاوز زده است.دلم می خواهد مجازات شود تا امثال او بدانند مملکت بی قانون نیست.»
اشد مجازات و نگاه همدلی درد قربانی تجاوز را تسکین می دهد
بعد از شنیدن سرگذشت زن جوان گرگانی سراغ ثریا غفارپور،کارشناس روانشناسی رفتیم تا تحلیل او را از منظر رونشناسی نسبت به موضوعات مشابه سمیرا بدانیم.
ثریا غفارپور گفت:«در اولین قدم برای همه قربانیان تجاوز باید آنها را تحت درمان های روانشناسی و جلسات مشاوره مستمر و منظم قرار داد.بهبود حال روحی قربانی باعث می شود حال خانواده او هم آرام تر شود.اگر قربانی تجاوز دارای فرزند است،بچه ها نباید در جریان جزئیات ماجرا قرار بگیرند.هر چند نباید سعی شود که کل ماجرا ابچه ها پنهان شود چون آنها از جو خانه حدس هایی می زنند که باید برای آرامش خاطرشان سوال در ذهنشان باقی نماند.اما می توان برای آنها توضیح داد که از مادر سرقت شده یا نهایتا بگویند مادر کتک خورده و خیالشان را راحت کنند که پرونده در جریان رسیدگی قضائی قرار دارد تا مطمئن شوند مطالبه حق صورت خواهد گرفت.به هیچ وجه نباید موضوع تجاوز را برای بچه ها مطرح کرد چون در ذهن انها می ماند و در بزرگسالی رفتارهای واکنشی به صورت انتقام از جامعه برای آنها اتفاق می افتد.»
وی در ادامه افزود:«خانواده باید بپذیرند که این اتفاق ناخواسته برای یکی از اعضا افتاده است.برای افرادی که همسر دارند رفتار همسر در بهبود حال روحی شان خیلی موثر است.خانواده و همسر فرد باید با نگاه همدلی و حمایتی با قربانی رفتار کنند و در نظر داشته باشند که مجازات خاطی تنش فرد را به شدت کم می کند.از این رو نباید موضوع را خاموش نگهدارند و حتما باید در صدد قرار دادن پرونده در جریان قضائی باشند.»
غفارپور در ادامه گفت:«آموزش همگانی برای خودمراقبتی و قرار نگرفتن در موقعیت های پرریسک اقدامی الزامی است.اما در کنار آن باید قانون در برخورد با این جرایم خیلی جدی باشد و مجرم به اشد مجازات برسد تا جامعه اصلاح شود.»
غفارپور در مورد نگاه جامعه نسبت به این افراد گفت:«افراد جامعه نباید به قربانیان تجاوز نگاه تحقیر یا سرزنش داشته باشند چرا که این نگاه باعث خاموش ماندن این جرایم و در نتیجه بیشتر شدنش می شود.باید پذیرفت که این افراد ناخواسته در جریان این حادثه قرار گرفته اند و سهمی در بروز این تقصیر نداشته اند.
ارسال نظر