|

خصوصی سازی در آموزش و پرورش اشتباه است

پیروان نئولیبرال، خوب می‌دانند خصوصی سازی در آموزش و پرورش و دید برون سپاری به تربیت معلم و بی توجهی به مدارس و خصوصی سازی از اساس اشتباه است اما به لطف دوران مدیریت ایشان، به رسمی تبدیل شده که هیچکس جز دانشجومعلمان و معلمان تحول خواه نمی توانند آن را تغییر دهند.

آموزشی خصوصی سازی در آموزش و پرورش اشتباه است

فاطمه حسامی عضو شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی فرهنگیان و مسئول بسیج دانشجویی پردیس نسیبه دانشگاه فرهنگیان تهران طی یادداشتی نوشت: این روزها شاهد طراحی بوم های رنگ فراوانی هستیم. از بوم کرونا گرفته تا بوم نظام آموزش و پرورش!

بوم کرونا روزی زرد و آبی، روزی قرمز شده ، یأس و رجاء را القا می کند و بر بوم حاکمیتی آموزش و پرورش که سرنوشت ملتی به آن وابسته است نیز الوان کثیری ریخته می شود؛ طرح ها و سخنانی که نه تنها امید را القا نمی کند بلکه با توجه به عدم حاکمیت یک سیاست واحد بیش از پیش ما را از تحول بنیادین آموزش و پرورش دور می سازند.

در ایدئولوژی هایی که بر بوم نظام تعلیم و تربیت پاشیده می شود، شاهد تفکر نئولیبرالی هستیم که انسان ها را به صورت اتم های متصلِ قائم به خودی فرض می گردند که همه چیز را بر اساس سود می سنجند.

در این تفکر معنای معلم، مدرسه، انسان شایسته و اقتصاد مقاومتی ، متناسب با مولفه های اساسی سرمایه داری تعریف شده و تمامی سیاست گذاری و قانون گذاری ها با نظر به آن طرح ریزی می گردد. حتی مصادیق رانت و رانت خواری کیلومترها تغییر می کند.

در این قسم تفکرات، نابودی ساکنین مناطق کمتربرخوردار اصلا اهمیتی ندارد و مالکیت های خصوصی بزرگ و کوچک مورد توجه است. و ناظر بر همین قائلیت، به جایی می رسیم که آموزش مجازی کودکان مناطق کمتر برخوردار در این ابتلای بزرگ جهانی مهم نیست اما بودجه مدارس غیردولتی رشد صعودی خواهد داشت.

و حال که در گام دوم انقلاب هستیم و در انتظار دولت سیزدهم ، سوالاتی به ذهن می رسد:

چه زمانی قرار است یک نگاه حاکمیتی داشته باشیم که اعضای جامعه و مسئولین در تربیت انسان شایسته سهیم هستند؟

شاید آنگاه دیگر مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش و  دانشجومعلمان همچون توپی از این زمین به آن زمین پرتاپ نشوند!

آیا بهتر نیست آقایان پس از دوران مسئولیت خود بجای اینکه مدعی کارنامه مدیریتی عالی باشند، پاسخگوی این باشند که بنا بر کدام نظام آماری و اطلاعات جامع، چنان ضربه بزرگی به دانشگاه فرهنگیان زده و منکر نیاز شدید نظام تعلیم و تربیت به نیروی انسانی شدند؟

احتمالا پس از دوران مسئولیتشان، هم مسلک هایشان آن ها را همچون افراد گذشته شایسته قدرشناسی می دانند!

آیا مسئولین ذی صلاح فهمی از سند تحول بنیادین و اسناد بالادستی دارند؟ اگر ندارند که اصل شایسته سالاری چه می شود؟ اما اگر دارند و بی توجه هستند پس چرا در جمهوری اسلامی مسئولیت پذیرفتند؟ چطور شبهنگام با خیالی آسوده سر به بالین می گذارند؟ چطور در نطق های قبل از اخذ مسئولیت از سند تحول می گویند و در اواخر مسئولیت ورق بر می گردد و قلب تپنده سند،مرکز رانت خواران می شود! و باز همان به اصطلاح رانت خواران می بایست بالاجبار، میزبان تفکر بیمارگونه آقایان باشند تا مبادا آقایان دستشان از سمت ها و کرسی های نظام آموزش و پرورش دور نماند.

وقتی آثار و ثمرات دانشگاه تربیت معلم را با کنش های مثبت آقایان در جهت تحول بنیادین آموزش و پرورش در دوران وزارت قیاس کنیم، با نکات جالبی رو به رو می شویم!

حداقل ثمره دانشگاه فرهنگیان،  تربیت‌معلم برای تحول بنیادین است اما ثمره وزارت آقایان یا خصوصی سازی بوده و پایمال کردن حق دانش آموزان یا ضربه زدن به شان معلمان!

گاهی باید به این فکر کرد که شان معلم و دانشجومعلم اصلا اهمیتی دارد؟

طرح معلم تمام وقت را که ارائه دادند و شان معلم را لگدمال کردند؛ در پوشش رتبه بندی،  طبقه بندی کردند و مکررا به معلمان اهانت می کنند.

این منش نئولیبرال هاست که روزی برای افزایش حقوق معلمان، از میزان فراوانی استخدام‌های جدید می کاهند و بر قلب مرکز ثقل اصلی نظام تازیانه می زنند و روزی تسهیلات عادی دانشگاه تربیت معلم را رانت می شمارند؟

حال باید دید دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیانی که بارها تا مرز تعطیلی رفت، رانتخوار هستند یا وزیری که روز قبل استیضاحش و با آشکار شدن اختلاس در صندوق ذخیره فرهنگیان، استعفا داد یا وزیری که با گسترش مدارس غیر دولتی به بهانه کمبود بودجه موافق بود و طرح خرید خدمات آموزشی را از خود به یادگار گذاشت؟ یا وزیری که در پایان دوران وزارتش، در صدد محکم کردن پای خودش و هم فکرانش در وزارت آموزش و پرورش است گویی که نظام آموزش و پرورش سلطنتی است و آن را میراث همیشگی خود می دانند.

پیروان نئولیبرال، خوب می‌دانند خصوصی سازی در آموزش و پرورش و دید برون سپاری به تربیت معلم و بی توجهی به مدارس و خصوصی سازی از اساس اشتباه است اما به لطف دوران مدیریت ایشان، به رسمی تبدیل شده که هیچکس جز دانشجومعلمان و معلمان تحول خواه نمی توانند آن را تغییر دهند.

در این میان مسئولانی که در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی مسئولیتی برعهده داشته اما دنیای خود را به عقبایشان بسیار ارزان فروختند، هم می بایست در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی محاکمه شوند و هم بدانند که با توجه به زیر پا گذاشتن حق دانش آموزان، عاقبتی سخت در انتظارشان خواهد بود.

منبع: فارس
کدخبر: 183504
  • ناشناس ارسالی در

    خصوصی سازی در اموزش و پرورش یعنی افتضاح به بار اوردن در زمینه اموزش ، یعنی خیانت به جامعه ، یعنی از بین بردن ارزش ها و . .... به نظر من بانیان و طراحان قانون خ صوصی سازی اموزش و پرورش باید محاکمه شوند .

ارسال نظر