چرا دولت بودجه کمی را به آموزش و پرورش اختصاص می دهد؟
فعال صنفی حوزه معلمان گفت: مقامات، آموزش و پرورش را نهادی مصرفی میدانند که نیاز نیست بودجه زیادی صرف آن شود و معتقدند این سیستم کارآمدی لازم و قابلیت تولید ثروت در جامعه را ندارد و تا آنجا که میتوانند سعی میکنند بودجه کمتری به این نهاد اختصاص دهند.
همهگیری کرونا، اختلالاتی را در سیستم آموزش در سراسر جهان ایجاد کرد و به منظور رعایت پروتکلهای بهداشتی، بیش از ۱۶۸ میلیون کودک در سراسر جهان از رفتن به مدرسه برای مدت یک سال محروم شدند و دو میلیون کودک و نوجوان نیز در سن مدرسه به اینترنت دسترسی نداشتند.
در دوران پاندمی کرونا، بسیاری از دانشآموزان ایرانی نیز از آموزش محروم بودند، چرا که نه توان خرید تلفن همراه یا تبلت را داشتند و نه مناطق عشایری و روستایی آنها به اینترنت دسترسی داشت. به غیر از دانشآموزانی که مشکل تامین تبلت و گوشی داشتند، طبق آمارهای رسمی مسئولان امر، ۶۰۰ هزار نفر تحصیل را رها کردند که بیشتر آنها در مناطق محروم بودند.
این در حالی است که به گفته مدیران وزارت آموزش و پرورش، افرادی که به اینترنت یا ابزار هوشمند دسترسی ندارند، محروم از آموزش نیستند و این مهم به روشهای مختلف به شکل حضوری، دریافت بستههای آموزشی و برخی هم از طریق تلویزیون، آموزشها را فرا گرفتهاند و بخشی از جمعیت ترک تحصیل کرده به دلیل دسترسی نداشتن به فرصتهای آموزشی، بیماری، معلولیت، مسائل فرهنگی و اقتصادی از آموزش محروم بودهاند و عمده این دانش آموزان در مناطق محروم و دور از پایتخت زندگی میکنند.
محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان که خود تجربه حضور و تدریس در مناطق محروم و حاشیهنشین را داشته است، با اشاره به تفاوتهای تحصیل در مناطق محروم و مناطق کارآمد، گفت: در کلیت سیستم آموزشی ما نگاه حاکمیت و مسئولان دولتی و به ویژه کسانی که در آموزش و پرورش ایران در جایگاه سیاستگذاری و اجرا هستند، مصرفی است. به این معنا که آموزش و پرورش را یک نهاد مصرفی در نظر میگیرند که نیاز نیست بودجه زیادی صرف آن شود و این سیستم کارآمدی لازم و قابلیت تولید ثروت در جامعه را ندارد و تا آنجا که میتوانند سعی میکنند بودجه کمتری به این نهاد اختصاص دهند، برخلاف جوامع پیشرفته که چنین دیدگاهی در آن وجود ندارد. این رویکرد نسبت به مناطق محروم و مناطقی که از امکانات شهرها برخوردار نیست و مناطق مرزی، حالتی تصاعدی پیدا میکند، به این معنا که از دید سیاستگذاران، این مناطق بودجه آموزشی کمتری داشته باشند.
جایگاه آموزش در مناطق محروم و مرکزی و تفاوت آن
وی با بیان سه تفاوت عمده میان جایگاه آموزش در مناطق مرکزی و محروم، ادامه داد: امکانات آموزشی و تجهیزات مدارس و سخت افزاری در مناطق محروم نسبت به مناطق مرکزی بسیار کمتر است و عمدتا مدارس کپری و کانکسی را شاهد هستیم که در مناطق محرومی مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان، گیلان و کهگیلویه و بویراحمد است و این مناطق بیشترین محرومیت آموزشی را دارند. بیشترین مدارس کپری و کانکسی هم در این استانها وجود دارد.
حبیبی افزود: یکی از علل کمبود امکانات، عدم رسیدگی به مدارس در این مناطق، سوانح مختلف مانند آتش سوزی و ... است که عمدتاً هم در این مناطق اتفاق میافتد. نگاه مصرفی به سیستم آموزش و پرورش باعث شده کمترین رسیدگی نسبت به این مناطق وجود داشته باشد. در اختصاص امکانات به این مناطق، امنیت لازم را در نظر نمیگیرند و به همین دلیل در این مناطق علاوه بر اینکه مدارس فرسودهاند از کمترین ایمنی هم برخوردارند.
سرباز معلمان از توانمندی آموزشی برخوردار نیستند!
این کارشناس آموزش گفت: مشکل دیگر این مناطق این است که نیروی آموزشی کارآمد و توانمند در این مناطق به کار گرفته نمیشود. چندی پیش مصاحبهای از معاون نیروی انسانی آموزش و پرورش منتشر شد که گفته بود: بنا بر آمارهای ارائه شده ۲۴۰ هزار کمبود نیروی آموزشی در کشور وجود دارد، که به مراتب خیلی بیشتر از این رقم است. ایشان برای جبران این کمبود نیرو میگوید در کنار بهکارگیری نیروهای خریدخدمت، بازنشسته و حق التدریس، در مناطق محروم از نیروی سرباز معلم استفاده میکنیم در حالی که سرباز معلمان توانمندی لازم برای آموزش را ندارند.
وی بیان کرد: به دلیل اینکه نمیخواهند برای این مناطق هزینه کنند و خرج کردن بودجه، بازگشتی برایشان ندارد، از نیروهای خرید خدمتی که به برونسپار معروفند استفاده میکنند. با شرکتها قرارداد میبندند و نیروهایی را به عنوان معلم بهکار میگیرند. این معلمان زیرنظر آموزش و پرورش نیستند و تحت امر شرکتها فعالیت میکنند و مشخص نیست که آیا این افراد تخصص مربوطه را دارا هستند و صلاحیت حضور در کلاس درس را دارند و آموزشهای تربیتی برای برخورد با دانش آموز را دیدهاند یا خیر؟
دختران روستا پس از مقطع ابتدایی باید به منطقه دیگر بروند، اما این اجازه را ندارند!
حبیبی اضافه کرد: مشکل دیگر به طور ویژه به دختران دانش آموز برمیگردد. در این مناطق به دلیل اینکه هدفسنجی آموزشی عمدتا معطوف به مقطع ابتدایی و متوسطه اول است و دانش آموزان برای ادامه تحصیل باید به مناطق دیگر و مراکز استان بروند، بر این اساس به دلیل فقر فرهنگی و کمبود امکانات آموزشی، شاهد ترک تحصیل دختران پس از مقطع ابتدایی هستیم، چرا که خانوادهها ترجیح میدهند دخترانشان به خارج از محل سکونت نرود و بخش زیادی از دختران این مناطق در مقطع متوسطه دوم از چرخه آموزش خارج میشوند.
به گفته این فعال صنفی معلمان، علاوه بر اینها، در سالهای اخیر به دلیل شرایط کرونا، آموزش به صورت مجازی دنبال شد، شرط آموزش مجازی هم داشتن اینترنت با سرعت خوب و امکانات و وسایل ارتباطی مانند تلفن همراه و تبلت است. در مناطق محروم، دسترسی به این ابزار محدود بود. خانوادهها به دلیل مشکلات معیشتی، امکان تهیه وسایل ارتباطی و تلفن همراه و تبلت را نداشتند و در نتیجه دیدیم که بر اساس آمارهای آموزش و پرورش، سه میلیون دانش آموز از چرخه آموزش و پرورش خارج شدند و بیش از ۸۰ درصد این دانش آموزان متعلق به مناطق محروم و عشایرنشین بودند.
وی گفت: حال در چنین وضعیتی، میآیند طرحهایی مانند درج QRcode در کتاب درسی را راهاندازی میکنند که محرومیت را برای این گروه از دانش آموزان مضاعف میکند.
ارسال نظر