|

بی‌انگیزگی دانشجویان گریبان علم را گرفت

تدریس در مراکز تحصیلی رسمی مثل مدرسه و دانشگاه هم عالمی دارد. باید اول عالم شوی تا بتوانی در این عرصه قدم گذاری.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری گسترش ، عالم شدن برای تدریس یعنی این که نه تنها علمی را به خوبی فراگیری بلکه بتوانی آن را با زبان ساده و به طور کامل شرح دهی. شرح دادنی که منجر به یادگیری شود و بازخورد آن علم را در رفتار دانش آموز یا دانشجوی خود ببینی. این فرایند زمانی سخت تر می شود که تصمیم به تدریس به گروهی از افراد داشته باشی. افرادی با ضریب هوشی متفاوت، انگیزه ها و اهداف گوناگون، تجربه های متعدد و در نهایت نیازمند روش های تدریس ناهمسان بر سر کلاس حاضر می شوند و مدرس باید برای یادگیری هر کدام از این ها، راه کاری داشته باشد.

یک مدرس خواه در یک دبستان تدریس کند یا دانشگاه باید این مراحل را بگذراند تا بتواند در کلاس درس حاضر شود. بنابراین سختی کار تدریس به طور طبیعی باید پیش و حین تدریس باشد؛ اما به نظر می رسد مدرسان ما بعد از تدریس هم با مشکلات زندگی ناشی از تدریس دست و پنجه نرم می کنند.

الهام سمیعیان معلمی جوان و با سابقه ای است که از سال ۸۷ در آموزش و پرورش مشغول به کار است. اگرچه در آن زمان بر سر کلاس های ابتدایی تدریس می کرد اما به عنوان نیروی خدماتی با او قرار داد بستند تا بخشی از حقوق او و هم دوره هایش را نادیده بگیرند.

سمیعیان در این باره به خبرنگار پایگاه خبری گسترش گفت: من از دستمزد کمی که می گیریم شکایت نمی کنم چرا که پیش از قرار داد، آن مبلغ با ما مطرح شد و ما پذیرفتیم اما معلمان حق التدریس امنیت شغلی ندارند. معلمان حق التدریس مرخصی زایمان ندارند و تنها ۱۰ روز بعد از به دنیا آمدن فرزندشان باید به کار برگردند. بار روانی این بی قانونی برای ما معلمان حق التدریس بسیار سخت است که بر زندگی شخصی ما تاثیر مستقیم می گذارد. هر معلم (خانم) حق التدریس با به دنیا آمدن فرزندش انفصال از خدمت و به عبارتی از بدنه دولتی آموزش و پرورش اخراج می شود.

وی افزود: دستمزدی که امروز دریافت می کنیم حدود ۸۵۰ هزار تومان است و از سال گذشته ۴۳ هزار تومان به دستمزدمان اضافه شده است. این در حالی است که بر اساس قانون هر کارگر در یک سال باید ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش دستمزد داشته باشد اما افزایش حقوق ما کمتر از این مقدار است.

این آموزگار مقطع دبستان افزود: دستمزد ۸۵۰ هزار تومانی آبان ماه ما معلمان را خوشحال کرد چرا که در ماه های قبل همین حقوق را با تاخیر شش ماهه یا هفت ماهه دریافت می کردیم. این در حالی است که سال گذشته مجلس قانونی را تصویب کرد که آموزش پرورش حقوق حق التدریسی ها را ماه به ماه پرداخت کند اما در عمل اجرای این قانون عملی نشد.

سمیعیان گفت: ما حق التدریس ها سه یا چهار ماه از سال حقوق نداریم و از سوی دیگر نمی دانیم که سال آینده تحصیلی می توانیم به کار خود ادامه دهیم و یا خیر که مجموعه این مشکلات نگرانی های فکری زیادی را برای ما ایجاد کرده است. از همه بدتر این که ما با وجود ۱۰ سال کار یا بیشتر، نمی دانیم که سرانجام استخدام می شویم یا خیر! اگر ما بدانیم که هیچ وقت استخدام نمی شویم برای ما بهتر است که در مدارس غیر دولتی تدریس کنیم تا دستمزدمان حدود دو برابر شود.

حق التدریس ها بی سوادند؟

سمیعیان افزود: مجلس بار ها فشار آورده است که حق التدریس ها تعیین تکلیف شود اما آموزش و پرورش بی توجهی می کند چرا که آموزش و پرورش معلمان حق التدریس را افرادی بی سواد می داند. با این وجود حق التدریس ها ۱۰ سال یا بیشتر بر سر کلاس های درس فرستاده می شوند.

این مدرس دبستان که فارغ التحصیل کارشناسی آموزش ابتدایی و دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی است ادامه داد: پرسش اینجا است که اگر حق التدریس ها بی سوادند چرا آموزش دانش آموزان به آن ها واگذار می شود و اگر بی سواد نیستند چرا تعیین تکلیف نمی شوند. این پرسش بی جوابی است که دوست داریم پاسخش را از یکی از مسئولان بگیریم. در واقع می توان این طور نتیجه گرفت که اگر من معلم حقوق ۸۵۰ تومان بگیرم و امنیت شغلی نداشته باشم برای محصلان بی ضرر هستم اما اگر دستمزدی کافی و امنیت شغلی داشته باشم به محصل ها ضربه می زنم!

دانشجوها دلسرد هستند

این ها بخشی از مشکلات معیشتی معلمان بود اما این مشکلات در میان مدرسان دانشگاه هم کم نیست.

محمود انصاری، دکترای علوم سیاسی و مدرس دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری گسترش اظهار کرد: سال ها است که در دانشگاه های مختلف تدریس می کنم اما مشکلات معیشتی، بودن در این عرصه را از نظر مالی توجیه ناپذیر می کند. در واقع برای این که بتوانیم زندگی خوبی برای اعضای خانواده خود تامین کنیم باید شغل های دوم و سومی نیز داشته باشیم که البته سعی می کنیم در راستای سطح اجتماعی و علمی خودمان باشد.

وی افزود: دانشجوها برای نوشتن پایان نامه هایشان به ما مراجعه می کنند و از ما می خواهند که به عنوان استاد راهنما یا مشاور به آن ها کمک کنیم. گاهی این کار را برای دانشجویی انجام می دهیم که کاملا غریبه است و از دانشگاه دیگری به ما مراجعه کرده و لازم است برای جلسه دفاعیه او به شهرستان های دور برویم. اما بعد از این که این کار را انجام دادیم دستمزد ما از طرف دانشگاه داده نمی شود.

انصاری گفت: علاوه بر این کنترل سیاسی بیش از حد دانشگاه ها، بروکراتیزه شدن بیش از حد علم و دانش و بی ثباتی ساختاری اداری دانشگاه ها شرایط کار را سخت تر می کند. اما همه این ها قابل تحمل است جز این که با دانشجویانی دلسرد و بی انگیزه رو برو می شویم که تمایلی به بیشتر دانستن ندارند و همکاران ما گاه با دادن سوال های احتمالی آزمون پایان ترم و سبک کردن درس ها، به ناچار نمره قبولی به آن ها می دهند.

کدخبر: 21930

ارسال نظر