کیـفیـت متفاوت بـازنشـسـتگی در جهان
دغدغه کیفیت زندگی افراد در دوران بازنشستگی، در دهههای اخیر پررنگتر شده است؛ تا سالهای پیش بهویژه در زمانی که هنوز حجم مهاجرت مردم از محدودههای روستایی به مناطق شهری زیاد نبود، بیشتر افراد نیازی برای آیندهنگری جدی احساس نمیکردند.
با خالیتر شدن حومههای شهری، سرعت گرفتن سرعت زندگی در کلانشهرها و همچنین شکلگیری نوسانات جدی در اقتصاد کشورهای مختلف، نگرانی از آینده و منبع درآمد افراد، تبدیل به چالشی جدی شد. بیمههای طراحیشده توسط دولتها بهمنظور حمایت مالی شاغلان در دوران بازنشستگی، تولد بیمهنامههای جدید توسط شرکتهای بیمهای خصوصی و سایر موارد اجتماعی اینچنینی، همگی پس از شدت گرفتن مشکلات مالی بازنشستگان رخ دادند. با ورود جهان به رده میانسالی و کاهش نرخ زاد و ولد در بیشتر کشورهای جهان، کارشناسان اقتصادی پیشبینی میکنند در آیندهای نزدیک، با جمعیت بالای سالمند و افراد بازنشسته مواجه خواهیم بود و دولتها باید برای این مسئله آیندهنگری موثر و کارآمد داشته باشند. در حال حاضر رویکرد کشورها نسبت به جامعه بازنشسته خود متفاوت است و هر یک روندی متفاوت برای حمایت از این بخش مهم جامعه بهکار گرفتهاند. صمت در این گزارش، به بررسی رویکرد کشورها برای مدیریت و حمایت جامعه بازنشسته خود پرداخته که در ادامه میخوانید.
بحران مشاغل کاذب بهدلیل فقر
یکی از مهمترین دغدغههای دوره بازنشستگی، درآمد و مسائل اقتصادی است. تمامی افراد با شرایط مالی و مزایای تامین اجتماعی یکسانی بازنشسته نمیشوند و همین مسئله بخش زیادی از افراد را بهسمت بازگشت به فضای کاری سوق میدهد. در ظاهر، افراد بازنشسته نمیتوانند در سازمانهای دولتی مجدد مشغول به کار شوند، از اینرو در سازمانهای خصوصی و مشاغل کاذب به روی بازنشستگان باز است. بهطور معمول، بازنشستگان در موقعیتهای شغلی مانند نگهبانی، نیروی خدماتی و سایر مشاغل اینچنینی مشغول به کار میشوند. افرادی که نتوانند در این موقعیتها نیز شغلی برای خود بیابند، در صورت نیاز شدید مالی به مشاغلی کاذب مانند دستفروشی روی آورده و این نوع کار، نشان از نیاز بالای این افراد به درآمد است. در این میان، افرادی که سابقه بیمه مناسبی نداشته یا بهدلیل از کارافتادگی، بیماری و سایر مشکلات اینچنینی بیشتر درگیر مشکلات معیشتی باشند، احتمال روی آوردن آنها به مشاغل سطح پایینتر، بیشتر است. اگر رویکرد مدیران کشورهای اروپایی در رابطه با مسئله بازنشستگی را با رویکرد مدیران در ایران مقایسه کنیم، خواهیم دید شرایط بازنشستگی در کشور از حد استانداردی که میتواند زندگی افراد را تامین کند، بسیار بدتر و حتی وخیمتر است. چندی پیش، شاهد تنشهای جدی در صندوق بازنشستگی کشوری میان مدیران و بازنشستگان این صندوق بودیم که در نهایت به درگیریهای فیزیکی منتج شد. نبود مدیریت صحیح در امور بازنشستگی، فسادهای مالی، ناتوانی در سرمایهگذاریهای صحیح با منابع مالی موجود، بیبرنامگی مدیران وقت، تورم مهارنشدنی و سایر مسائل اینچنینی، بخش زیادی از بازنشستگان و حتی ازکارافتادگان را در ایران، مجبور به کار کردن مجدد میکند.
رتبه نخست اروپا در حمایت از بازنشستگان
براساس آمارهای موجود، کشورهای ایسلند، هلند، دانمارک، رژیمصهیونیستی، فنلاند، استرالیا، نروژ و سوئد در رتبههای نخست بهترین کشورهای جهان برای ارائه حمایت به بازنشستگان قرار دارند. بهبیان دیگر، اروپا، سردمدار حمایت و خدماتدهی به بازنشستگان است. بهگزارش cnbc.com، براساس قوانین اروپایی، کسانی که حداقل ۳۸ سال حق بیمه پرداخت کردهاند، میتوانند در ۶۴ سالگی بازنشسته شوند. از سویی دیگر، افرادی که حداقل ۴۱ سال و ۱۰ ماه (زنان) یا ۴۲ سال و ۱۰ ماه (مردان) حق بیمه پرداخت کردهاند، میتوانند بدون در نظر گرفتن سن، بازنشسته شوند. هرچند قوانین مربوط به سن بازنشستگی در برخی کشورهای اروپایی متفاوت بوده و در برخی کشورها مانند لیتوانی، تا سال ۲۰۲۵، سن بازنشستگی برای مردان و زنان ۶۵ سال خواهد بود. باوجود این تفاوتها، وجود روندی سالم برای حمایت از افراد در دوران بازنشستگی و حتی ازکارافتادگی، از ویژگیهای بارز و مهم دولتهای اروپایی است و این رویکردها، اروپا را از سایر جهان جدا میکند.
سیستم های کارآمد برای دوران بازنشستگی
ایسلند ترکیبی سالم از حقوق بازنشستگی بخش دولتی و خصوصی دارد. در این کشور، برای استفاده کامل از حقوق بازنشستگی سالمندی، باید حداقل ۴۰ سال حق بیمه پرداخت یا تا سن ۶۷ سالگی، حداقل ۱۶ سال در این کشور زندگی کرده باشید. غیر از حقوق بازنشستگی، ایسلند برنامههایی را برای حمایت بهتر از بازنشستگان خود تدارک دیده که این برنامهها، در رابطه مستقیمی با درآمد حاصل از حق بازنشستگی افراد دارد. هرچه حق بازنشستگی افراد بیشتر باشد، برنامههای بازنشستگی کمتر میشوند و مبالغ پرداختی اضافی محدودتر خواهند شد.
هلند پس از ایسلند، رتبه دوم بهترین کشور برای زندگی بازنشستگان را دارد. براساس آمار وبسایت کمیسیون اروپا، سیستم بازنشستگی هلند از 3 بخش تشکیل شده است: قانون عمومی مستمریهای سالمندی (AOW)، تعهدات مستمری تکمیلی از طریق کارفرما و در نهایت سیاستهای بازنشستگی تکمیلی فردی. به این ترتیب، هلند سیستمّهای متعدد و کارآمدی را براساس خواست و نیاز افراد برای زندگی در دوران بازنشستگی تعبیه کرده است.
دانمارک رتبه سوم این فهرست را به خود اختصاص داده؛ نمره کلی این کشور در ارائه خدمات به بازنشستگان، از ۱۰۰، ۸۲ و امتیاز قابلتوجهی است. بهگفته کمیسیون اروپا، این کشور به بازنشستگان این امکان را میدهد که یک تا ۳ سال پیش از رسیدن افراد به سن بازنشستگی عمومی، بازنشستگی پیش از موعد دریافت کنند.
دریافت مستمری در آلمان برای تربیت فرزند
آلمان یکی از کشورهای اروپایی است که سیستم قدرتمندی را برای حمایت از بازنشستگان خود طراحی کرده است. در سیستم بازنشستگی آلمان، یک سهم بازنشستگی اجباری و عمومی وجود دارد که معادل ۱۸.۶ درصد از درآمد ناخالص افراد است. این نوع سیستم بازنشستگی Gesetzliche Rentenversicherung نام دارد. از زمانی که آلمان نخستین سیستم تامین اجتماعی خود را در سال ۱۸۸۹ تاسیس کرد، بیمه بازنشستگی عمومی و مستمری فعلی بازنشستگان از حق بیمهای که افراد پیش از بازنشستگی پرداخت میکنند، تامین میشود. در حال حاضر حدود ۸۵ درصد از نیروی کار در آلمان، از حق بیمه بازنشستگی عمومی (gesetzliche Rentenversicherung) برخوردار هستند. کارمندان دولت که حدود ۹ درصد از نیروی کار را تشکیل میدهند، دارای سیستم بازنشستگی ویژه خود هستند و افراد خوداشتغال که بهطورتقریبی ۹ درصد از نیروی کار شاغل در آلمان را شامل میشوند، بیمههای شخصی دارند.
بهطورکلی اگر فردی بیش از ۶۰ ماه در آلمان کار و حق بیمه پرداخت کرده باشد، پس از رسیدن به سن رسمی بازنشستگی در این کشور، مستمری دریافت خواهد کرد. مبلغی که مردم آلمان بهعنوان حق بازنشستگی دریافت میکنند، براساس مولفههای مختلفی متغیر است و هرچه خدمات اجتماعی فرد در طول دوران پیش از بازنشستگی بیشتر باشد، حق بازنشستگی بیشتری دریافت خواهد کرد. بهعنوان مثال، اگر یک فرد، فرزندی را از ابتدای تولد تا زمان ۳ سالگی او بزرگ کرده باشد، بدون نیاز به کار در آلمان، مستحق دریافت مستمری آلمانی است؛ بازنشستگی برای مدت زمان صرفشده برای تربیت کودک، مهمترین نکتهای است که در سازکار سیستم حق بازنشستگی کشور آلمان وجود دارد.
بازگشت ۸۰ درصد بازنشستگان امریکایی به کار
برخلاف اروپا که سیستمی کارآمد را برای حفظ کیفیت زندگی افراد پس از بازنشستگی ارائه داده، بازنشستگان در نقاط مختلف جهان شرایط متفاوتی دارند. گزارش اخیر AARP با استناد به دادههای وبسایت Indeed استخدام نشان داد که ۱.۷ میلیون امریکایی که در سال ۲۰۲۱ بازنشسته شده، به فضای کاری بازگشتهاند. AARP یک گروه مطالعاتی در ایالاتمتحده است که روی مسائل مربوط به افراد بالای 50 سال تمرکز دارد. آماری کلیتر که توسط شبکه Encore بوستون انجام شده، نشان میدهد بهطورمیانگین بیش از ۸۰ درصد افراد در امریکا پس از بازنشستگی مجدد مشغول به کار میشوند. ۴۹ درصد این افراد کارهای پارهوقت انجام میدهند و ۱۲ درصد آنها به کارهای تماموقت روی میآورند. بخشی از این بازنشستگان، کارهای ترکیبی (ترکیب مشاغل پارهوقت و تماموقت) را انتخاب میکنند و دستهای دیگر کارهای از راه دور انجام میدهند. اگر به سایر کشورهای جهان نیز نگاهی بیندازیم، میبینیم در کشورهایی که مشکلات اقتصادی بیشتر است و دولتها سیستمهای کارآمدی را برای تامین بازنشستگان طراحی نکردهاند، افراد پس از بازنشسته شدن، مجدد به کار باز میگردند.
دادههای نظرسنجی سایت Joblist نشان میدهد ۲۷ درصد از کسانی که پس از بازنشستگی مجدد به سر کار بازگشتهاند، مشکلات مالی داشته و بهدلیل نیاز، این تصمیم را اتخاذ کردهاند. قابلتوجه آنجا است که ۲۱ درصد از بازنشستگان شاغل، ترس خود از آینده و تورمهای احتمالی را دلیل اشتغال خود در دوران بازنشستگی اعلام میکنند. با این حال، بخش زیادی از افراد در امریکا و کشورهای اروپایی، بهدلیل مشکلات مالی به سر کار بازنگشته و این نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد.
حفظ سلامت روان، هدف کار مجدد
نهتنها در امریکا، بلکه در کشورهای آسیایی بهویژه خاورمیانه نیز افراد تمایل زیادی به بازگشت به کار پس از بازنشستگی دارند. بهگزارش thestreet.com، در هر کشوری که مشکلات اقتصادی بیشتر باشد، کفه دلایل مالی برای بازگشت به کار سنگینتر است. اما تنها این موضوع، محرک افراد نیست و وابستگی بازنشستگان به مشاغل نیز از عوامل کار کردن بازنشستگان است. برای بسیاری از بازنشستگان، بازگشت به کار، راهی برای بازگشت به جامعه یا صنعت است و نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت. افسردگیهایی که گاه سراغ برخی بازنشستگان میآید، بهدلیل دور شدن از جامعه و تغییر ناگهانی سبک زندگی افراد است و بخشی از آنها برای حفظ سلامت روان خود، کار کردن را ترجیح میدهند. بازنشستگان بیشتر در سازمانهای خصوصی کار میکنند و تنها این نوع بنگاهها پذیرای آنها هستند. اگر افراد پیش از بازنشستگی جایگاهی ویژه در امور مدیریتی داشته باشند، مدیران و روسای سازمانهای دولتی و خصوصی از آنها بهعنوان مشاور استفاده میکنند. استفاده کردن از تجربیات افراد بازنشسته در جای درست، میتواند برای سازمانها موثر واقع شود. باوجود برخی مزایای حضور بازنشستگان در صنعت و فضای کاری، امریکا بهمنظور کنترل کردن فعالیت این افراد، قوانین مالیاتی و محدودیتهای درآمدزایی را وضع کرده است، بهنحوی که اگر یک بازنشسته دارای مجموع درآمدی بیش از یک آستانه مشخص باشد، ممکن است مزایای تامین اجتماعی او مشمول مالیات شود.
سخن پایانی
بازگشت افراد بازنشسته به فضای کاری در کشورهایی که مشکلات اقتصادی دارند، از چندین بعد میتواند بر اقتصاد کلان کشور تاثیرگذار باشد. کاهش دستمزد بهدلیل گسترش نیروی کار غیررسمی، کم شدن فرصتهای شغلی برای بخشی از جوانان جویای کار و سایر موارد اینچنینی، از معایب اقتصادی مهم بکارگیری افراد بازنشسته در موقعیتهای شغلی تخصصی و حتی غیرتخصصی است. متاسفانه در ایران، در برخی موارد دیده شده، مدیران سطوح بالای سازمانهای دولتی، افراد بازنشسته هستند، اما هیچ نهاد بالادستی به این مسئله توجه جدی ندارد. برخی افراد معتقدند حفظ بازنشستگان در مقامهای مدیریتی میتواند بقای یک سازمان را تضمین کند، اما باید در نظر داشت این مسئله، از تربیت نشدن نیروی کار و مدیران لایق جوان سرچشمه میگیرد، بنابراین خلأ در آموزش مناسب افراد برای جایگاههای شغلی ردههای بالا، از دیگر ضعفهای جدی مدیریت منابع انسانی در ایران بهشمار میرود.
همانطور که در گزارش عنوان شد، کشورهای مختلف جهان سیستمهای متفاوتی را برای حمایت از قشر بازنشسته خود در نظر گرفتهاند که بسیاری از این سیاستها کارآمد است. بهعنوان مثال، کشورهای اروپایی به خدمات اجتماعی که افراد در دوران پیش از بازنشستگی خود برای کمک به سایر بخشهای جامعه انجام میدهند، توجه دارند و هرچه افراد در این زمینه پویاتر باشند، میتوانند از حق بازنشستگی بیشتری بهرهمند شوند. این نوع رویکردها، نشان میدهد که دولتهای اروپایی با نیازسنجی صحیح جوامع خود، برای حفظ کیفیت زندگی افراد در دوران میانسالی و کهنسالی، تلاش بسیاری دارند. کشورهایی مانند ایران میتوانند برای برونرفت از مشکلات مدیریتی و اقتصادی خود، جوامع موفق در این زمینه را الگوی خود قرار دهند.
ارسال نظر