اتفاق مشکوک در بازار ارز
حسین راغفر - استاد دانشگاه و اقتصاددان
یکی از مشکلات اصلی این است که دولت و بهطور کلی دولتها، همانطور که بسیاری از کشورهای جهان هم تعمیم دارد، معمولا تصمیمات غلطی میگیرند که این تصمیمات منجر به پیامدهای منفی برای اقتصاد، اجتماع و مردم میشود و بهمنظور ترمیم مشکلات پیشآمده، دوباره تصمیمات غلط دیگری اتخاذ میکنند؛ امری که در مورد شرایط دولت کنونی هم کاملا صادق است.
دولت خودش از اواخر سال ۹۶ مبادرت به افزایش قیمت ارز برای تامین کسری بودجه کرد که منجر به ناآرامیهای دیماه همان سال شد و کاملا مشخص بود که پیامدهای این مسئله میتواند برای گروههای مختلف اقتصادی و اجتماعی سنگین باشد. در شرایط کنونی هم متاسفانه وضعیت افزایش قیمت ارز کماکان ادامه پیدا کرده و درحال افزایش است.
به نظر میرسد پشت این قضیه علاوه بر کمبود ارز در جامعه برخی سیاستهای دولت را باید موثر دانست که البته فقط دولت نیست بلکه مجلس هم در این رابطه نقش بسیار تعیینکنندهای ایفا کرد که نه تنها به پیامدهای این سیاستها توجه نکرد بلکه از سیاستهای دولت دفاع کرد. نکته قابلتوجه این است که کسری بودجه دولت در همه جای دنیا علیالاصول باید از مسیرهای خیلی روشن تعریفشده، آنچه در همه جای دنیا میبینیم، یعنی نظام مالیاتی تامین شود و نه از طریق فعالیتهای غیرطبیعی مثل کاهش ارزش پول ملی! آنچه شاهد هستیم به نظر میرسد یک توافق گروهی صورت گرفته باشد که طی آن مجلس حتی الان که با افزایش قیمت ارز در این حد مواجه هستیم، به جای اینکه به مسئله گرفتاریهای مردم و کنترل قیمت ارز بپردازد به مسائل دیگری مشغول است.
گویی این یک توافق همگانی و کلی است که برای عبور از مشکل کنونی کسری بودجه دولت اتخاذ شده است؛ تصمیمی برای برونرفت از محدود شدن منابع پولی و مالی دولت که از طریق فشار بر زندگی مردم تامین کنند که واقعا ظلم بسیار بزرگی است که صورت میگیرد و پیامدهای آن برای زندگی مردم بسیار شکننده و آسیبزاست. از جمله پیامدهایی که میتوان نام برد؛ رشد آسیبهای اجتماعی نظیر رشد خودکشی، رشد اعتیاد، رشد جرم و جرائم در جامعه است.
همه آنچه در زمره مسائل مهمی تعریف میشوند که پیامدهای این سیاست غلط اولیه است.این درحالی است که دولت ظرفیتهای کسب درآمد از طریق نظام مالیاتی را به شکل خیلی گستردهای دارد ولی متاسفانه از این ظرفیتها استفاده نکرده و نمیکند و به نظر میرسد کماکان دنبال قیمت ارز هستند و باعث تاسف است فقط در ظرف همین دو، سه سال گذشته عملا ارزش پول ملی به مقدار قابلتوجهی کاهش پیدا کرد. سکوت در قبال کاهش ارزش پول ملی حاکم است و به نظر میرسد مسئله فقط دولت نیست بلکه یک مسئله کلی و همهجانبه است که بعضا منجر به خودکشیهایی میشود که در واقع نوعی طغیان و آشوب نسبت به بینظمی موجود است که مورد بیتوجهی واقع شده.هزینههایی که نه تنها نسل کنونی که نسلهای آینده هم پرداخت خواهند کرد.
پیامدهای اقدامات دولت تا حداقل دو دهه آینده با اقتصاد کشور همراه خواهد بود. امروز مجلس هم به جای اینکه به فضای واقعیت بپردازد به فضای مجازی میپردازد؛ مجلسی که باید اولویت معیشتی مردم را در دستورکار داشته باشد به مسائل حاشیهای دیگری میپردازد؛ گویی اتفاقی در حوزه معیشت مردم رخ نداده است.
قصد اعتراض به دولت و مجلس و...نیست، اما تا زمانی که نگاه و الویت اول دولت و مجلس عملاً تمرکز بر رفع مشکلات اصولی مردم نب اشد اداره امور کشور جزء به انحراف ره بجا یی نمی برد. نمونه اش آمار بگیرید چند نفر از برندگان قرعه کشی خودر کسانی هستند که تا کنون خودرو نداشتند و آیا حتی آنها وا قعا نیازمند به خودرو بودند یا در مورد ما لیات آیا تکمیل کنندگان چرخه فرصت طلبی و یا تصویب و اجرای سیاست های غلط و دوگانه در اخذ مالیات علت اصلی فرار از مالیات نی ست(نظیر مالیات بر ارث سرقفلی که اصلا است یجاری برای مستاجر حق مالکیتی ایجاد نمی ک ند تا مالیات بر او تحمیل شودحتی بدون این که معامله ای صورت بگیرد اسماً در بازار معاملاتی بنگاه داری تعیین نرخ گزاف مالیا تی می شود آنهم نه به نرخ مشخص دولتی بعنو ان حامی مردم بلکه دولتی معامله گر و ...، پس فرار از سیاست های مجلس و دولت نه تنه ا برای متخلفین بلکه برای افراد محق امری موجه می شود تا ظلم را به فرصت اقسارگسیخت ه تبدیل کنند.
اگه تورم ایجاد نشه اقتصاد کشور دچار ایست قلبی میشه ونقش شک بازی میکنه مالیات تاثیر چندانی بر اقتصاد ندارد هر چند تورم عواقب وحشتناکی به دنبال داره ولی بهترین روش برای حرکت اقتصاد است عوامل داخلی چون سو مدیریت، دزدی، کشمکشهای جناحی ،هزینهای اشرافی گری در سازمانها مساجد وحوزها و فرار ثروتمندان به خارج از کشور ،وعوامل خارجی چون پرداخت نکردن طلب کشور توسط کشورها دیگر،هزینهای گروهای وابسته ،هزینه زیر ساختهای کشورهای جنگ زده، باج دادنها برای پیشبرد سیاست به گروها وکشورها،وعواملی هستند که اقتصاد کشور را در تضعیف میکنند
بلاخره یک خبر درست حسابی پخش کردین که به واقعیت نزدیک بود
این یعنی دقیقا دست تو جیب ملت کردن و سفر ه مردم را جارو کشیدن و از طرفی آباد کردن پول ملی و قدرت خرید خلق اله شدیدا کم کر دن و هر آنچه که در این مقوله می گنجد.
علی برکت ا...
الله اکبر مرگ بر امریکا انگلیس استعمارگران
اقای راغفر یک مشت بیسواد و دگم با مدارک دکترا و حوضوی مملکت را به جایی رسانده ان د که نه راه پیش دارند ونه راه پس همان جو ری که گفتید مملکت مستعد انفجار گرسنگان ا ست که فعلا با دروغهای رسانه ای و ادبیات تهدید سرکوب میشود
کجا مدرک دارند؟ دکترهایی که رنگ دانشگاه را ندیدند و بجای تحصیل فقط در انجمن اسلا می برای تبلیغات در دانشگاه بودند منظورتو نه؟ یا طلبه هایی که بیشتر از حوضه علمیه در انگلستان دوره ایران نابود کنی دیده ان د و ۲ ملیتی هستند ؟
نطام اخوند داری یعنی عقب گرد زدن و روز به روز فقیر شدن
وقتی کارشناسان ما سواد درست و حسابی ندار ند و واقعیات جامعه را درک نمی کنند همین است اقتصاد چرخه ای دارد که به هم متصل اس ت وقتی افزایش حقوق 15 درصد و افزایش تورم بالای 50 درصد باشد چیزی دیگری نمی توان گفت
وقتی انتخاب مدیران برمبنای جامهرروپیشونی باشه میشه این یعنی واضح بگم یک عده باحقه بازی ادای دینداری رو به حداعلا میرسونن وخیلی راحت فریب میدن ومیشن مدیر اما تو باطنشون فساد موج میزنه
پس آنهایی که میلیاردها دزدی و اختلاس می کنند می دانند که آخر مملکت به تاریکی می رسد برمی دارند و می روند
مردم که مهم نیستند.مجلس با حقوقهای کلان در راس امور باشد. اینها که از اقتصاد چیز ی نمیفهمند.