شکستند وکشتند تا مرغ را گران کنند!
با ثابت بودن و پایین بودن قیمت مرغ در ماههای قبل، تولیدکنندگان و ذی نفعان تولید مرغ دست به کار شدند؛ جوجههای یک روزه کشته شدند و تخممرغهایی که قرار بود چند روز بعد از آن جوجهای به دراید را شکستند تا قیمت مرغ اوج بگیرد.
در این ایام تقریبا هیچ عملکرد مثبت یا منفی موثری از ارگانهای دولتی مشاهده نشد که عواقب آن کار را امروز میبینیم. این روزها شاهد مرغ ۱۸۵۰۰ تومانی هستیم، مرغی که پنج ماه قبل بین ۱۱ تا ۱۲ هزار تومان قیمت داشت.
مرغ به عنوان آخرین حلقه مواد پروتئینی طرفداران زیادی داشت و مرغفروشان میگویند در آن روزها فروش مرغ در بوشهر حداقل چهار برابر امروز بود. قیمت مرغ که افزایش یافت طبق معمول نهادها و ارگانها کل زنجیره توزیع را رها کردند و به سمت مرغ فروشان گسیل شدند. آنها زنجیرهای که مرغ را بیش از ۵۰ درصد گران کرده بود رها کرده و به واحدهای صنفی گفتند ما قانونی که میگوید سود خرده فروشی مرغ ۱۰ درصد است را قبول نداریم و سود متعارف از نظر ما به ازای هر کیلوگرم، باید ۷۰۰ تومان باشد!
سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده دستورالعملی مبنی بر قیمتگذاری کالاها و خدمات صنفی تعیین کرده که بر آن اساس سود خرده فروشی مرغ ده درصد است.
مرغ فروشان میگویند که الان هم حدود ۸ تا ۹ درصد سود بابت هر کیلوگرم مرغ میگیرند اما بازرسان بر همان کیلویی ۷۰۰ تومان پافشاری میکنند. معلوم نیست این عدد ۷۰۰ از کدام قانون برآمده است؟
فرضا که سود هر کیلو مرغ باید ۷۰۰ تومان باشد و واحد صنفی ۱۰۰۰ تومان میگیرد -که ابدا این طور نیست و هیچ قانونی در هیچ جای کشور، استان، سازمان حمایت از تولیدکننده و مصرفکننده و یا ستاد تنظیم بازار مصوب نشده که یک عدد خاص برای سود خردهفروشی در نظر گرفته باشد- واقعا آیا مشکل قیمت بالای مرغ با برداشته شدن ۳۰۰ تومان از سود خرده فروش برطرف میشود؟ به نظر میرسد گسیل بازرسان ادارات و ارگانهای خاص برای جریمه خردهفروشان (بدون در دست بودن قانون) و علم کردن ۳۰۰ تومان اضافه برداشت از سود مرغ یک نوع نعل وارونه زدن است که تنها در بیلان کار این نهادها کاربرد دارد.
اما مرغ فروشان چه میگویند؟
آنها میگویند حاشیه سود مرغفروشی به حدی کم است که قاعدتا ما باید حتی هزینه پلاستیکی که مرغ در آن میگذاریم را هم از مشتری بگیریم زیرا سود هر مرغ طبق حرف سازمانهایی که بازرسی بر بازار میکنند هر کیلو ۷۰۰ تومان است و هر مرغ نهایتا ۱۲۰۰ تا ۱۴۰۰ تومان سود دارد. ما هر مرغ را در دو عدد کیسه پلاستیک میگذاریم و این کار هزینهای بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ تومان بر ما تحمیل میکند. یعنی حدود ۳۰ درصد سود ما بابت تامین پلاستیک مرغ از بین میرود.
به گزارش روابط عمومی اتاق اصناف مرکز استان بوشهر، یکی از متصدیان واحد صنفی مرغفروشی در رابطه با سایر هزینه هایی که متوجه مرغفروشیها است میگوید: هزینه ماهانه تامین دستکش یک واحد صنفی مرغفروشی به عنوان یک کالای مصرفی درحالحاضر ۱۴۰ هزار تومان است. یعنی خرده فروشیها به ازای هر جفت دستکش ۲۸۰۰ تومان هزینه میکنند. روزانه حدود دو و نیم جفت دستکش در مرغفروشیها استفاده میشود که حداقل ۷ هزار تومان هزینه در بر دارد.
البته دستکش ظرفشویی یا آشپزخانه هم مورد استفاده تعدادی از واحدهای صنفی خرده فروشی مرغ هست که قیمت یک جفت آن بین ۹ تا ۱۲ هزار تومان بوده و چون کار ما پیوسته است و مدام باید از آن استفاده کنیم دو روز و نیم در دست مان میماند یعنی در صورت استفاده از این نوع دستکش روزی ۴ هزار تومان هزینه میکنیم.
در این ایام که استفاده از ماسک اجباری است و هر بسته ماسک ۱۰۰ هزار تومان هزینه دارد هزینهای که یک مرغفروشی به ازای ماسک میدهد روزانه ۶ هزار تومان است.
هزینه برق یک واحد مرغفروشی ۲۸۰ تا ۳۰۰ هزار تومان و هزینه آب آن واحد هم ۵۰ هزار تومان است و در آخر هزینه اجاره یک مرغفروشی هم حداقل ۵۰۰ هزار تومان است.
آنها میگویند هر چند راهاندازی یک واحد خرده فروشی مرغ در محلات سرمایهای حدود ۴۰ میلیون تومان دارد (که این مقدار به نسبت راهاندازی سایر مشاغل بسیار کم است) اما به دلیل تنوع کالایی که میتوان وارد این کار کرد و اجناسی که میتوان در کنار مرغ فروخت نمیتوان از یک واحد مرغفروشی انتظار سود قابل توجهی داشت.
به عقیده مرغ فروشان اقلامی که میتوان در یک مرغفروشی عرضه کرد شامل ادویه، زردچوبه، آبلیمو، رب گوجه فرنگی، تخممرغ و دو سه قلم کالای دیگر است. این کالاها باید به لحاظ مقدار کم باشد و ارزانتر از واحدهای صنفی سوپرمارکت به فروش برسد تا مشتریهای جدید به واحد صنفی مرغفروشی جذب کند. این موضوع نشان میدهد که تنوع کالای یک مرغفروشی بسیار کم است و به همین دلیل نمیتوان بر سود سایر اقلام زیاد تمرکز کرد، پس درآمد سرشاری در این واحدهای صنفی نیست. هر سال هم در ایران با بحران مرغ مواجه میشویم.
در تابستان سال قبل مرغ به کیلوگرمی ۱۵ هزار تومان رسید و مرغ فروشان نمیتوانستند مرغ مورد نیاز مصرفکنندگان را تأمین کنند.
وضعیت فروش بلدرچین، شترمرغ، بوقلمون، کبک و... که در فریزر مرغفروشیها عرضه میشود نیز به دلیل بحران اقتصادی کشور و کوچک شدن سفره مردم بسیار کم شده است. واحدهای صنفی محلهای عرضه مرغ قبل از سال که مرغ ارزان بود به طور متوسط روزانه ۲۰۰ کیلوگرم مرغ میفروختند اما الان در بهترین شرایط ۸۰ کیلوگرم میفروشند؛ یعنی امروز فروش مرغ در هر واحد صنفی محله ای، به طور متوسط ۴۰ تا ۶۰ کیلوگرم در طی روز است.
در تماسی که با یکی از شرکتهای توزیع مرغ داشتیم این شرکت وضعیت توزیع مرغ را بسیار نامناسب توصیف کرد. آنها گفتند تا ماه قبل روزانه بیش از ۶ تن مرغ بین مرغ فروشان بوشهر توزیع میکردند اما الان روزانه کمتر از ۲.۵ تن مرغ توزیع میکنند.
متصدیان واحدهای صنفی مرغفروشی میگویند که تا ماه قبل روزانه ۴ بسته جگر مرغ میفروختند اما امروز حدود ۲۰ بسته میفروشند. جگر مرغ ارزان است و خانوادههایی که نمیتوانند مرغ بخرند، جگر مرغ میخورند. یعنی ۱۵ خانوادهای که قبلا مرغ میخوردند الان دارند کالای ارزانی مثل جگر و سنگدان مرغ تهیه میکنند.
در شرایطی که فروش خردهفروشیها به کمتر از نصف و فروش مرکز پخش به کمتر از ثلث ماههای قبل رسیده است و در شرایطی که فروش دل مرغ، بوقلمون و بلدرچین و سایر اقلام فریزری مرغ فروشان در حدی کم شده که نمیتوان روی فروش این اقلام حساب کرد چرا نهادها و ارگانهای مختلف همه روزه در حال فشار آوردن به بدنه بسیار نحیف مرغفروشیها هستند؟
همه متخصصان اقتصادی و کارشناسان امور بازار میدانند که وجود مرغفروشی به شکل امروزی آن نشات گرفته از وضعیت اقتصادی خانوارهای ایرانی است. بدون شک اگر اندکی وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود شاهد عرضه مرغ به صورت بستهبندی بهداشتی در هایپرمارکتها، فروشگاههای بزرگ و فروشگاههای زنجیرهای خواهیم بود و این رسته صنفی به خاطرهها خواهد پیوست.
درآمد مرغفروشیها از سایر اقلام چقدر است؟
متصدی واحد صنفی مرغفروشی باید رب گوجه فرنگی و آبلیمو را زیر قیمت سوپرمارکت بفروشد تا بتواند مشتری جدید جذب کند. زیرا توقع مردم این است که مرغفروشی این کالا را ارزان تر از سوپرمارکتها به دستشان برساند.
یکی از این متصدیان مرغ فروشی میگوید: هر شانه تخممرغ حدود هزار تا سه هزار تومان سود دارد که چون تخممرغ شکسته هم در هر شانه وجود دارد میتوان گفت که مرغفروشیها تقریبا هیچ سودی از فروش تخممرغ نمیبرند. ماهانه ۳ بسته رب میفروشیم و هر رب ۲۰۰۰ تومان سود و هر بسته رب ۷۲ هزار تومان سود دارد. هر خرده فروش مرغ روزانه ۵ شیشه آبلیمو میفروشد که هر شیشه ۲۰۰۰ تومان سود دارد. کالای فریزری هم سود ۱۲ درصدی دارد که فروش بالایی ندارد یعنی کل فروش هر ماه یک واحد صنفی از فروش کالاهای فریزری ۳ میلیون تومان است که ۴۵۰ هزار تومان سود دارد.
با این شرایط و شرح گفته شده و همچنین شرایط بازار لازم است که بیش از پیش به حال این صنف توجه شود، چرا که ادامه وضعیت کنونی به صلاح فروشندگان نیست و ممکن است به تعطیلی یک به یک این واحدها بیانجامد.
ارسال نظر