دلیل مهم بودن قیمت دلار سلیمانیه و دبی چیست؟
اگر پیگیر اخبار بازار ارز باشیم، احتمالا علاوه بر قیمت دلار در بازار غیررسمی تهران، قیمت دلار در برخی شهرهای خارج از کشور همچون دبی، استانبول، سلیمانیه، هرات و... هم به گوش ما خورده است.
قیمت دلار در سلیمانیه و دبی چه اهمیتی دارند؟ اصلا چرا باید در چنین بازارهایی ریال و دلار مبادله بشوند که قیمت ریالی آن در خبرها بیاید؟ شاید چنین اخباری برای نخستین بار وقتی داغ شد که اقای جهانگیری، دولت دهم را متهم کرد که در بازار استانبول و دبی ارز فروخته است. چرا بانک مرکزی باید در دبی و استانبول و... ارز بفروشد؟ برای پاسخ به این سوالات باید با دو مفهوم آشنا شد: نقش بانک مرکزی ایران در بازار ارز و کارسازی ارزی.
نقش بانک مرکزی ایران در بازار ارز
حفظ ثبات اقتصاد کلان از جمله اهداف بانکهای مرکزی در همه کشورهاست. با توجه به تاثیر نوسانهای بازار ارز در اقتصاد کلان، بانکهای مرکزی همواره ثبات بازار ارز را نیز از جمله اولویتهای خود قرار میدهند. در این چارچوب بانک مرکزی متکی بر ذخایر ارزی خود همواره بازار ارز را تحت نظر داشته و سعی در کاهش نوسان بازار دارد. به عنوان مثال در هنگام شوکهای فصلی افزایش یا کاهش تقاضای ارز، بانک مرکزی به منظور جلوگیری از نوسان قیمت، اقدام خرید یا فروش ارز میکند. باید توجه داشت که خالص ارز تزریق شده توسط بانک مرکزی در بازار در این چارچوب در بلندمدت صفر است و بانکهای مرکزی فقط در نقش نوسان گیر بازار عمل میکنند.
بانک مرکزی در ایران به مانند همه بانکهای مرکزی وظیفه بالا را باید انجام دهد؛ اما به موجب ساختار خاص تامین مالی دولت، بانک مرکزی ایران نقش مضاعفی را در بازار ارز ایفا میکند. بخشی از درآمدهای دولت ایران ناشی از فروش نفت است. ارز حاصل از فروش نفت، توسط بانک مرکزی در بازار عرضه میشود. در نتیجه خالص دخالت بانک مرکزی ایران در بازار ارز نمیتواند صفر باشد. این حجم از ارز، بخش قابل توجهی از ارز صادراتی کشور است. بر مبنای شماره ۹۹ فصلنامه نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی، در سال ۹۸ صادرات کشور ۵۹.۳ میلیارد دلار بوده که ۲۹ میلیارد دلار آن مربوط به صادرات نفتی بوده است. به دیگر بیان حدود ۵۰ درصد صادرات و تامین ارز کشور در سال ۹۸ مربوط به صادرات نفت بوده است. باید در نظر داشت که سهم ۵۰ درصدی صادرات نفت در سال ۹۸ در شرایط تحریم فروش نفت رقم خورده و سهم صادرات نفتی در سال ۹۶ (قبل از خروج امریکا از برجام و اعمال تحریم ظالمانه فروش نفت) نزدیک به ۷۰ درصد (۶۸.۵ میلیارد دلار از ۹۸ میلیارد دلار صادرات) بوده است. با توجه به سهم بزرگ صادرات نفتی و نقش پررنگ درآمد ارزی حاصل از آن در عرضه ارز، بانک مرکزی علاوه بر نقش تنظیمگری بازار ارز؛ نقش فروشنده عمده ارز را نیز بر عهده دارد.
بانک مرکزی ایران با وجودی که پرقدرتترین بازیگر بازار ارز است؛ اما به تنهایی نمیتواند قیمت ارز را تعیین و تثبیت کند. در برهههای تاریخی متعدد بانک مرکزی به رغم تمایل سیاست مداران از تحمیل یک قیمت خاص (مثلا قیمت ۴۲۰۰ تومانی برای دلار در ابتدای سال ۹۷) به بازار ناکام بوده است. بخش مهمی از ارز مورد نیاز کشور توسط دیگر صادرکنندگان تامین میشود و سیاستگذاری بانک مرکزی در بازار ارز باید به گونهای باشد که بتواند در تکمیل نقش دیگر صادرکنندگان در بازار ارز، ثبات را در این بازار حاکم کند.
کارسازی ارزی
کارسازی ارزی را میتوان مجموعه فرآیندهایی نامید که ریال و ارز را به یکدیگر تبدیل میکند. این امر بهصورت معمول توسط بانک یا صرافی به مثابه بازیگر واسطه صورت میگیرد. کارسازی ارزی در کم هزینهترین حالت ممکن میتواند توسط یک بانک دارای شعب بینالمللی صورت پذیرد. به دلیل عدم فعالیت بانکهای بینالمللی در ایران چنین شیوهای در مبادلات خارجی ایران معمول نیست. کارسازی بانکی (از طریق شعب خارجی بانک ایرانی یا رابطه ی کارگزاری بانک ایرانی با یک بانک خارجی) و کارسازی صرافی شیوههای رایج کارسازی ارزی در ایران هستند.
تا پیش از دهه ۹۰ شیوه غالب کارسازی ارزی در ایران، کارسازی بانکی بود. در این چارچوب واردکنندگان ارز خود را از بانک میخریدند و صادرکنندگان نیز ارز خود را به بانک میفروختند. بانک مرکزی نیز به مثابه بزرگترین عرضهکننده ارز کشور، به بانکها ارز میفروخت. باید توجه داشت که در اینجا منظور از خرید و فروش ارز، مبادله اسکناس نیست؛ بلکه مبادله حوالههای ارزی است. به عنوان مثال بانک مرکزی پول فروش نفت را در بانکی در آلمان دریافت میکرد و میتوانست در قبال دریافت ریال از بانکهای ایرانی، این ارز را به هر حساب مدنظر آنها در دیگر بانکها منتقل کند و آنها نیز با استفاده از آن ارز، نیاز واردکنندگان را تامین کنند. با توجه به اینکه بانکها و بانک مرکزی مانع جدی برای جابهجایی پول در شبکه مالی دنیا نداشتند؛ عملا قیمت ارز در بازار بین بانکی ارز تعیین میشود؛ بدین معنا بانکها و بانک مرکزی به پشتوانه امکان جابهجایی پول در شبکه مالی دنیا، در تهران بر سر قیمت ارز چانه زنی و توافق میکردند و این قیمت عملا نرخ حاکم بر بازار ارز بود.
بانک مرکزی، صرافیها و تحریمهای دهه ۹۰
پس از تحریمهای مالی سال ۹۰ بانکهای کشور امکان حضور گسترده در شبکه مالی دنیا را ندارند و نمیتوانند به راحتی بین حسابهای مختلف در بانکهای گوناگون خارجی پول جابهجا کنند. همین امر برای بانک مرکزی نیز صادق است. در نتیجه عملا کارایی کارسازی بانکی مختل شده و بازار ارزی بین بانکی بیمعنی میشود. در این شرایط تبادلات مالی کشور به سمت شبکه کارسازی صرافی رفت. مستقل از تمام معایب مترتب بر این شیوه کارسازی (هزینه ی بیشتر انتقال پول، ریسک برگشت خوردن حواله، عدم امکان کار کردن با شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی، محروم شدن واردکننده از دریافت اعتبار اسنادی و...) هزینه ی حضور بانک مرکزی در این شیوه بسیار بیشتر است. در کارسازی بانکی، بانک مرکزی با چند بانک مشخص مبادله میکرد؛ اما در شرایط فعلی صدها صرافی مجاز و غیرمجاز کارسازی ارزی را انجام میدهند و بانک مرکزی امکان مبادله با همه آنها را ندارد. از دیگر رو رمز موفقیت بسیاری از این صرافیها در شرایط تحریم، عدم شفافیت عملکرد بوده که همین امر امکان رصد آنها توسط بانک مرکزی را دچار مشکل میکند. حال بانک مرکزی در شرایط تحریمی چگونه میتواند ارز حاصل از فروش نفت را بفروشد؟
با وجودی که تبادلات شبکه صرافی در سراسر دنیا پراکنده است؛ اما بخش قابل توجهی از مبادلات آنها در بازار ارز برخی شهرهای خارج از ایران متمرکز است. این شهرها از قدیم به واسطه تجار و صرافان ایرانی، محل تبادل ریال با دیگر اسعار خارجی بودهاند. تا قبل از شرایط تحریم حجم مبادلات آنها کم بود و از قیمت تعیین شده در بازار بین بانکی متاثر بودند؛ اما در شرایط تحریم و فروپاشی بازار بین بانکی ارز و افزایش حجم مبادلات در این بازارهای محلی، آنها خود به راهبر قیمت ارز تبدیل شدند. دبی، سلیمانیه، استانبول و هرات از جمله این بازارهای خارجی هستند. تجار و صرافان در خلا شبکه کارسازی بانکی، در این بازارها ارز مورد نیاز خود را تهیه میکنند. پس از تحریمهای مالی دهه ۹۰، بانک مرکزی نیز ارز خود را در این بازارها به فروش میرساند و عملا با کنترل قیمت ارز در این چند بازار (که از یکدیگر مستقل نیستند)، نقش خود به مثابه فروشنده و تنظیم گر بازار ارز را ایفا میکند.
با توجه به آنچه گفته شد، بهتر میتوان درک کرد که چرا قیمت ارز دبی و... برای ما مهم است؛ زیرا تراکم حجم حوالههای صرافان و تجار ایرانی در این شهرها بالاست و قیمت حواله ی این شهرها، وزن زیادی در بازار حواله دارد. در نتیجه قیمت ارز در این شهرها به مولفه تعیینکننده قیمت اسکناس در تهران بدل میشود(می دانیم که قیمت اسکناس در تهران در بسیاری از مواقع انعکاسی از قیمت بازار حواله است). در نتیجه فروش ارز توسط بانک مرکزی (به واسطه ی شعب و صرافی چند بانک دولتی) در این بازارهای خارجی، امری طبیعی است؛ زیرا مسیر بهتری برای تاثیرگذاری بر قیمت ارز و نوسانهای آن در شرایط تحریم در اختیار بانک مرکزی نیست.
ارسال نظر