کاهش فشار تحریم ها در گرو توجه به بورس
باید بجای نگاه به بیرون برای سرمایهگذاری در کشور و بنگاههای تولیدی، به ظرفیت و ظرفیت بورس توجه کرد و به فکر افزایش اعتماد مردم برای سرمایهگذاری در این بازار بود.
رشد بورس ایران چند وقتی است که مورد توجه اکثریت مردم قرار گرفته است و کورسوی امیدی برای آنان گشته تا از طریق خرید سهام و افزایش قیمت آن بخشی از فشار اقتصادی حاصل از تورم در کشورمان که حاصل بیتدبیری برخی از تصمیم گیران اقتصادی کشور در فضای تحریمهای ظالمانه امریکا است را تحمل نمایند.
در حالی که اکثریت افرادی که به عنوان تازه واردان این بازار لقب گرفتهاند کوچکترین دانش تخصصی در این زمینه نداشتهاند در ریزش اخیر بورس تهران دچار زیان شدهاند و رفتارهای هیجانی آنها به کل بازار سرایت کرد و باعث ایجاد صفهای فروش حتی در نمادهای ارزشمند و بنیادی بازار بورس گردید و به قول معروف خشک و تر را با هم سوزاند.
از نگاه دیگر در رشد بازار نیز باز شاهد این رفتارهای هیجانی در صفوف خرید سهم هایی که از لحاظ بنیادی بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله میشدند بودیم و حتی تحلیل تکنیکال نیز به واسطه وجود این نوع رفتارها اعتبار خود را در بازار از دست داده و علی رغم ورود پول به بازار در چندماه گذشته، تعادل بورس به دلیل اینکه معامله گران تازه وارد در روزهای مثبت در صف خرید و در روزهای منفی در صف فروش قرار میگرفتند به هم خورده است.
این رفتار هیجانی به نوعی زنگ خطر برای بورس ایران و سهامداران آن تلقی میشود زیرا بازار سرمایه در ایران یک بازار ناکارا میباشد و از خصوصیات بازارهای ناکارا این میباشد که قیمت سهام در بازار منعکسکننده ارزش واقعی آن نمیباشد و کوچکترین اظهارنظر از سوی دولتمردان و نمایندههای مجلس و یا تصمیمات و قوانین غیرکارشناسی این بازار را دستخوش نوسانهای مثبت و منفی میکند و با بالا بردن ریسک سیستماتیک بازار باعث آسیب سهامداران و فرار پول از این بازار به بازارهای موازی نظیر ارز، سکه و طلا، خودرو و مسکن میشود.
در روزهای ریزش بورس این جمله کلیدی را از برخی از مسئولان اقتصادی کشور به کررات شنیدیم که سهام داران با انتخاب سهام بنیادی و تشکیل سبد سهام میتوانستند در اصلاح بازار زیان نبینند در حالی که بازار سرمایه ایران یک بازار ناکارا بوده و با دخالتها و اظهارنظرهای مسئولان در خصوص مردد بودن در واگذاری سهام پالایشی یا خودرویی در غالب صندوقهای ETF دوم و سوم، طرح مالیات بر عایدی سرمایه، لغو ETF پالایشی و عرضه بلوکی آن، طرح گشایش اقتصادی و یا فروش اوراق سلف نفتی به نوسانات بازار دامن زد.
البته در کنار موارد نام برده در بالا، مشکلات عدم ظرفیت مناسب هسته معاملات و قطعیها و تاخیرات ناشی از آن، آزادسازی مرحله دوم سهام عدالت، و تصمیمات لحظهای سازمان در دو تایمه کردن بازار، کاهش نصاب سرمایهگذاری در سهام صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت وکاهش اعتبار کارگزاریها نیز باعث بروز رفتارهای هیجانی از سوی سهام داران حقیقی در بازار بورس شد و نتیجه آن چیزیی جز کاهش شدید ارزش سبد سرمایه گذران حقیقی و زیان سهام داران تازه وارد و ایجاد حس بیاعتمادی به مسئولان و سیاستهای آنها نیست.
بجا است در سالی که به فرمایش رهبر انقلاب سال جهش تولید نامگذاری گریده است، بجای نگاه به بیرون برای سرمایهگذاری در کشور و بنگاههای تولیدی، به ظرفیت و ظرفیت بورس توجه کرد و به فکر افزایش اعتماد مردم برای سرمایهگذاری در این بازار بود و از این ظرفیت برای برون رفت از فشار تحریم و افزایش تولید ملی استفاده کرد.
ارسال نظر