سوپرمن واقعی درگذشت
لئون آهارونیان مدیرعامل شرکت حملونقل بینالمللی "ستی" و بنیانگذار و رئیس هیات مدیره شرکت فرآوردههای گوشتی "آندره" در سن ۹۰ سالگی درگذشت.
آهارونیان از پیشکسوتان صنعت حملونقل بود که موفق شد با تاسیس و راهاندازی شرکت ستی، سنگینترین و حجیمترین بارهایی را که تا پیش از آن فقط توسط فورواردرهای خارجی در کشور حمل میشد، جابجا و حمل کند، کاری که تا آن زمان در توان هیچ شرکت ایرانی نبود
او که از ایرانیان ارمنیتبار بود در سومین دوره اهدای نشان کارآفرینی امینالضرب اتاق تهران در دی ماه ۹۷ با دریافت لوح و نشان امینالضرب مورد تجلیل قرار گرفت و وقتی پشت تریبون ایستاد، گفت: سوپرمن واقعی من هستم.
بخشی از زندگی نامه آهارونیان
در سالهای گذشته در بسیاری از کشورهای جهان عملیاتهای ویژهای برای جابهجایی سازههای صنعتی، خانههای مسکونی بزرگ و... از منطقهای به منطقه دیگر با کیلومترها فاصله صورتگرفته که به «جابهجاییهای غولآسا» مشهور شده است؛ عملیاتی که بدون شک اگر روزی در ایران بخواهد صورت بگیرد باید حتما به شرکت ستی سپرده شود، شرکت حمل و نقلی که بیش از ۶۰ سال قدمت دارد و بسیاری از پروژههای عظیم حمل و نقل تجهیزات را در کشور برعهده داشته است و سالهای بسیاری است مدیریت آن با لئون آهارونیان است.
او در ۲۶ آبان سال ۱۳۰۹ در روستای هفتوان شهرستان سلماس به دنیا آمد. پدرش هنگام اشغال ایران در جنگ جهانی به مراغه رفت و همراه یکی از دوستانش رستورانی در آنجا راهاندازی کرد ولی با تشکیل حکومت خودمختار پیشهوری در تبریز (سال ۱۳۲۴) به تهران بازگشت و غذاخوریای در پایتخت باز کرد. لئون و دیگر اعضای خانواده در کار مغازه به او کمک میکردند.
مادرش در تابستان بستنی درست میکرد و مشتریهای بسیاری داشت. همچنین همراه با دو کارگر دیگر به پخت سوپ و انواع غذاها میپرداخت و لئون هم از ۱۵ سالگی موظف بود ساعت شش صبح، مسافتی سهکیلومتری را با دو چرخه به نانوایی برود تا برای ساندویچی پدرش، نان تهیه کند. پدر لئون اهمیت بسیاری به کار میداد و دوست داشت فرزندانش از کودکی مسئولیتپذیر باشند و از همین رو در تابستان یک رستوران فصلی برای آنها در روستای ییلاقی اوشان راهاندازی میکرد. همه اینها باعث شده بود که دوران جوانی لئون ترکیبی از درس، کار، ورزش و شکار باشد. دوچرخهسواری ورزش مورد علاقهاش در دوره دبیرستان بود. او همچنین از جوانی تا ۸۰ سالگی به شکار میرفت و در نهایت کلکسیون بزرگش را به موزه طبیعی ایروان هدیه کرد.
لئون آهارونیان پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۳۱ در هنرسرای عالی (دانشگاه امیرکبیر فعلی) پذیرفته شد. او تا سال ۱۳۳۴ جزو دانشجویان متوسط و غیرسیاسی بود. دوره سهماهه کارورزی را در کارخانه قند شازند کرج گذراند. با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تعدادی از آشنایان و دوستان تودهای ارمنی او زندانی، تبعید یا کشته شدند. پس از پایان تحصیل با گرفتن کفالت از سربازی معاف شد. در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۵ در آزمایشگاه خاکشناسی بنگاه مستقل آبیاری وزارت کشاورزی با ماهی ۴۸۰ تومان استخدام شد؛
این آزمایشگاه با همکاری سازمان خواروبار جهانی تاسیس شده بود. در این اداره ۸ کارشناس خارجی کار میکردند. آهارونیان در سال ۱۳۳۶ به عنوان معاون این اداره منصوب شد. مهندسان تازهاستخدام، پس از موفقیت در امتحان زبان با خرج سازمان فائو به مدت یک سال برای تکمیل تخصص به امریکا یا هلند فرستاده میشدند. او همراه با سه ایرانی دیگر در اواخر سال ۱۳۳۹ به مرکز فائو در رم و پس از چند روز به مرکز پژوهش کشاورزی در شهر دانشگاهی واگنیگن هلند رفت. آن زمان دولت هلند ماهی ۵۰۰ فلورن (واحد پول آن زمان هلند) به دانشجویان پرداخت میکرد. او پس از دو ماه خانوادهاش را به هلند منتقل کرد و آنها در یکی از روستاهای نزدیک دانشگاه مستقر شدند. البته اقامت خانواده در این کشور چندان طول نکشید زیرا یک سال پس از دوره آموزش او به ایران بازگشت.
او در سال ۱۳۳۵ ازدواج کرد، همسرش بلا در شرکت حمل و نقل ستی که متعلق به پدرش بود کار میکرد. ابل رومستان مرد اهل کار و صنعت بود، او علاوه بر شرکت حمل و نقل یک معدن سرب، یک هتل به نام ریتس، شرکت فروش بلیت هواپیما و ترخیص کالا از گمرکداشت و در اداره این مجموعهها از کمک خانوادهاش بسیار بهره میبرد. در این سالها لئون علاوه بر کار در اداره، با تاسیس یک آزمایشگاه کوچک، به دنبال درآمد اضافی بود. او یکی از اتاقهای خانهشان را به آزمایشگاه تبدیل کرد و مدت چندانی طول نکشید که توانست مشتریهای زیادی پیدا کند و درآمدش چند برابر حقوق کار اداریاش شود.
همچنین در کنار همه این فعالیتها پدر همسرش از او خواسته بود تا برای کمک به اداره شرکتهای خانوادگی به آنها بپیوندد. آهارونیان در سال ۱۳۴۱ به درخواست او ابتدا عصرها در این مجموعه فعال شد و حسابهای مالی را رسیدگی میکرد و در همین بین هم بود که متوجه سوءاستفادههایی از سوی شرکای پدرزنش شد و جلوی آنها را گرفت. او در سال ۱۳۴۷ پس از ۱۲ سال از کار دولتی استعفا داد و به صورت تماموقت در شرکت ستی مشغول به کار شد. در همان سالها قراردادی با شرکت میتسوبیشی بست تا دستگاههای گازسوز تولید برق را از بنادر جنوب کشور به محل ساخت نیروگاه انتقال دهند. آنان ۱۳۰۰ کیلومتر مسیر را برای انتقال بار به مناطق شمالی کشور طی میکردند و گاهی خود هم رانندگی میکرد. شرکت ستی طی قراردادی با شرکتهای فرانسوی و آلمانی، چهار دستگاه و دو ژنراتور با وزن هریک ۱۴۰ و ۱۱۰ تن خرید تا تجهیزات سد سفیدرود و نیروگاه آبی را از جنوب کشور به منجیل انتقال دهند. این محموله با وزن تریلی و بوژی حدود ۲۵۰ تن میشد.
شرکت ستی، نخستین شرکت ایرانی حمل و نقل بود که توانست وسایل حمل بارهای سنگین را از یک شرکت فرانسوی خریداری (نقد و وام) و وارد ایران کند. او بعد از انجام پروژه سد سفیدرود همین کار را برای شرکت ایتالیایی سادلمی هم که در جنوب کشور مشغول ساخت سد بود انجام داد. پس از این کارها هنگامی که قرارداد ذوب آهن و کشیدن لولههای گاز از جنوب کشور به شوروی امضا شد، یکسوم از قرارداد لولهکشی به یک شرکت فرانسوی واگذار شد و آنان نیز انتقال ۴۲ هزار تن لوله و ۲۰ هزار تن تجهیزات کارشان را به شرکت ستی سپردند. علاوه براینها در آن سالها این شرکت حمل تجهیزات لازم برای راهاندازی نیروگاه ۷۰۰ مگاواتی اهواز (شرکت تکنوپروم روسیه)، تجهیزات پستهای انتقال برق در غرب کشور (سه شرکت آلمانی) و... را هم برعهده داشتند و در مهمترین قرارداد هم شرکت زیمنس آلمان به مدت ۳۵ سال انتقال کلیه محمولههایش در ایران را به این شرکت واگذار کرد. شرکت ستی باتوجه به قراردادهای خارجی که در آن سالها موفق به امضا و انجام آنها شد، خیلی زود رشد چشمگیری کرد و طی چند سال دهها تریلی و وسایل حمل کالاهای سنگین خریداری کرد.
سهامهای شرکت جابهجا شد
همزمان با توسعه و رشد کار شرکت ستی، رومستان پدر همسر لئون آهارونیان که پا به سن گذاشته بود تصمیم گرفت سهامش را بفروشد؛ در آن زمان لئون تنها ۱۱ درصد سهام شرکت را در اختیار داشت و ۲۲ درصد سهم بیشتر خریداری کرد. ۳۴ درصد سهام هم متعلق به مادر همسرش بود و در نهایت ۳۳ درصد دیگر سهام را هم آلفرد آیسه که اصالتی لبنانی داشت و صاحب کارخانه سیتروئن (تولیدکننده ژیان) بود، خریداری کرد. تا آن زمان شرکت ستی دارای ۲۰ دستگاه تریلی بود ولی جاری شدن خون تازه در رگهای شرکت باعث شد آنها ۲۰ دستگاه جدید تریلی و ۴۰ دستگاه کامیون خریداری کنند. آیسه در سالهای بعد از انقلاب سهام خود را به برادر همسرش کوریون نرسان فروخت و باتوجه به اینکه او هم به اروپا رفت سهامش در اختیار دولت قرار گرفت و دولت هم در سال ۱۳۶۸ آن را به آلفرد مهرابیان فروخت.
درسالهایی که شرکت ستی قراردادهای خارجی و داخلی بسیار بسته بود در برخی از نقاط مرزی کشور برای تخلیه و بارگیری ساختمانهایی راهاندازی و زمینهایی خریداری کردند، به عنوان نمونه در خرمشهر زمینی به مساحت ۱۵۰ هزار متر مربع خریداری و در شهر مرزی جلفا و اهواز دفتر تاسیس کردند. آنها برای توسعه کارهایشان توانستند از فرانسه یک وام یک میلیون دلاری (با بازپرداخت سهساله) دریافت و تجهیزات بهروزی از جمله بوژی خریداری کنند.
در سال ۱۳۵۴ بین ایران و شوروی قراردادی منعقد شد که براساس آن، شوروی متعهد شد، ۵ سیلوی ۶۰ هزار تنی غله برای ایران بسازد. کار انتقال سیمان و تجهیزات به شهرهای مورد نظر به شرکت ستی واگذار شد. همچنین به پیشنهاد شرکت تکنوکروم روسیه شرکت جدیدی با عنوان آیساب برای انجام پروژه نیروگاه ۸۰۰ مگاواتی اصفهان راهاندازی شد که ۲۵ درصد سهام آن نیز به لئون آهارونیان واگذار شد. علاوه براینها او از سهامداران و اعضای هیئت مدیره شرکت مهندسی گارنیران بود این شرکت در اواسط دهه ۵۰ در منطقه لواسان ۳۵۰ هزار متر زمین برای ساخت ویلا خریداری کرد. در مناقصه بینالمللی، یک شرکت شهرسازی آلمانی برای اجرای این طرح برنده شد ولی با پیروزی انقلاب پروژه متوقف شد و با مصوبه دولت در سالهای اول دهه ۶۰ بخشی از آن، جزو زمینهای موات شد ولی مدیران شرکت مدرکی برای مقابله نداشتند. آنها پس از ۲۰ سال مراجعه به دادگاه، توانستند سند مالکیت خود را بگیرند.
حضور در جبهههای جنگ تحمیلی
با پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی یکی از نیازهای اساسی کشور جابهجایی تجهیزات نظامی و... به مناطق جنگی بود و بخشی از این کار را به صورت رایگان شرکت ستی برعهده گرفت. اعطای کامیونها و تریلرهای شرکت برای انتقال تجهیزات سنگین نظامی مانند تانک، هاورکرافت و... به مناطق مختلف جنگی بخشی از خدمات این شرکت به جبهههای نبرد بود. لئون آهارونیان در سالهای بعد از پیروزی انقلاب باتوجه به موقعیت اقتصادی و حضور در شورای خلیفهگری ارامنه (از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۵ عضو شورای بود)، فعالیتهای اجتماعی و صنفی خود را هم گسترش داد.
او در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ برای دو دوره ریاست سندیکای شرکتهای بینالمللی حمل و نقل را برعهده داشت و فعالیتهای خیریه بسیاری در حوزههای آموزشی، بهداشتی و... انجام داد. او به یاد مادرش در محله مجیدیه تهران کودکستانی ساخت و در سال ۱۳۷۲ آن را افتتاح کرد. همچنین تشکیل اتاق بازرگانی مشترک ایران و ارمنستان (۱۳۷۲)، برقراری اولین خطوط هوایی بین ایران و ارمنستان (۱۳۶۹)، برگزاری نمایشگاههای مرتبط بین ایران و ارمنستان و از همه مهمتر برقراری ارتباط بین مقامهای دولتی، امنیتی و مذهبی ایران و ارمنستان از جمله کارهایی بود که لئون آهارونیان برای دوستی و نزدیکی بیشتر مردم و دولتهای ایران و ارمنستان انجام داد. در سالهای گذشته در بسیاری از ارتباطهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، مذهبی و... بین مقامهای دولتی و خصوصی ارمنستان با ایران و برعکس، حضور آهارونیان چشمگیر و زمینهساز بوده است.
ارسال نظر