فروش موبایل، ۲ ظهر به بعد
فروش موبایل در ساعات صبحگاه متوقف شد. وارد هر مغازهای که بشوید، قبل از به زبان آوردن برند و مدل گوشی مورد نظرتان یک جمله میشنوید: «ساعت ۲ به بعد بیایید» فروشندگان حالا به دقت قیمت دلار را رصد میکنند و تا قبل از بسته شدن بازار ارز، گوشیهایشان را نمیفروشند.
از ورای انبوه خودروهایی که شلخته و درهم گاز میدهند، عابران بیانضباط و بساط دستفروشهایی که پلاکها و درها را استتار کردهاند، تابلوی سفید اما چرک و کهنهای به چشم میآید که رویش نوشته: بزرگترین مرکز خرید رایانه و موبایل خاورمیانه!
این عنوان به ظاهر اغراقآمیز درست سر یک پیچ زیر پل حافظ نصب شده است. مردم اما اینجا را با عنوان «علاالدین» میشناسند. گاریهای دستفروش، هندزفری، قاب موبایل، گلس و هر خرت و پرتی که فکرش را کنید، میفروشند.
بزرگترین مرکز خرید موبایل خاورمیانه اما، راهروهای تنگ و کثیفی دارد که پر از ته ماندههای سیگار و رد خاکستری کفش هاست. راهروهایی با موزیکهای کهنه و شکسته که با کارتنهای پر و خالی جلوی مغازهها، تنگتر شدهاند.
اینجا فروش موبایل متوقف است. وارد هر مغازهای که بشوید، قبل از به زبان آوردن برند و مدل گوشی مورد نظرتان یک جمله میشنوید: «ساعت ۲ به بعد بیایید» فروشندگان حالا به دقت قیمت دلار را رصد میکنند و تا قبل از بسته شدن بازار ارز، گوشیهایشان را نمیفروشند.
توضیحشان این است که نوسان تند اسکناس امریکایی جرات خرید و فروش را سلب کرده است و در این بازار راکد و خراب، فروش که هیچ، سرمایه و داراییشان به تار مویی بند است و سقوط شدید ارزش ریال با کوچکترین بیمبالاتی شغل و زندگیشان را به باد میدهد.
مغازهداری که حوالی راهروی طبقه همکف مغازه دارد، میگوید گوشی سامسونگ A۷۰ که یک گوشی میان رده و نسبتا ارزان است از هفته گذشته تا امروز با نوسان دلار حدود ۳ میلیون تومان گرانتر شده است.
و با تاکید ادامه میدهد: « شما باشید در این وضعیت، گوشی میفروشید که هفته بعد نتوانید همان را بخرید؟! … دلار زندگی همهمان را نابود کرده است. هیچ کدام ما، از کاسب و فروشنده بگیر تا مشتری در این تحریمها زندگی نکردیم! »
شبکه «شاد» بساط دلالی موبایل راه انداخت
راهروها و پلههای علاالدین این روزها کمتر مشتری به خود میبیند. فروشندگان میگویند: « رفت و آمد طبقه اول را نبینید. آنها همه آشنا و از کسبههای محل و دستفروشان هستند.»
از طبقه دوم به بعد که بیشتر ابزار و تجهیزات گوشی میفروشند و تعمیرکاران مستقر هستند، یکباره تمام رفت و آمد طبقه اول ریزش میکند و تقریبا بیشتر مغازهدارها بیکار نشستهاند.
آنها میگویند که قبل از خروج امریکا از برجام و جهش قیمتها، وقت سر خاراندن نداشتهاند اما حالا روزهایی است که حتی یک قاب ناقابل موبایل هم نمیفروشند و دست خالی به خانه میروند.
اینجا فروشندههای زیادی از خودکشی کودک بوشهری متاثر هستند. تقریبا هرکسی که میخواهد درباره کاهش قدرت خرید مشتریها حرف بزند، پای محمد یازده ساله را وسط میکشد که به خاطر نداشتن موبایل خودش را حلقآویز کرده است.
فروشندهها میگویند که شبکه شاد بساط سوداگری موبایل راه انداخته است و به کاغذهایی اشاره میکنند که بالای قفسه تعدادی از گوشیها چسبانده شده و نوشتهاند: «گوشیهای با قابلیت نصب شاد»
آنها توضیح میدهند که ارزش واقعی این گوشیها نصف آن قیمتی است که فروش میروند و بالا بودن تقاضا برای گوشیهای ارزان دانشآموزی، موجب شده است که سوداگران این موبایلها را با قیمتی بالاتر به خرده فروشها عرضه کنند.
به گفته اهالی علاالدین گوشیهایی که قابلیت نصب اپلیکیشن آموزش مدارس را دارد، حداقل ۳ تا ۳.۵ میلیون تومان قیمت دارد اما ارزش واقعی این گوشیها بسیار پایینتر است.
فروشندهای گوشی سامسونگ A۰۱ را نشان میدهد و میگوید قیمت واقعی این گوشی فقط یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است اما درحالحاضر ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان فروخته میشود.
با این حال خانوادههای تهرانی برای خرید ارزانترین گوشیها هم قدرت خرید ندارند و کسبه علاالدین میگویند تقاضا برای خرید گوشیهای دست دوم حداقل ۴۰ تا ۵۰ درصد بیشتر از سال گذشته شده است.
برندهای ناشناخته جایگزین برندهای بزرگ شدند
پسر جوانی که در یک حجره ۳-۴ متری پشت پرده پلاستیکی ضخیمی نشسته است، میگوید اوضاع فروش آنقدر وخیم است که اجاره مغازه با دخل همخوانی ندارد و امسال مغازه کوچکتری اجاره کردهاند.
به گفته اهالی علاالدین، اجاره مغازهها از ماهیانه ۲۰ میلیون تومان شروع میشود و تا حدود ۵۰ میلیون تومان میرسد که بیشترین اجاره متعلق به مغازههای بزرگی است که در آستانه ورودی قرار دارند و به قول کسبه «پاخور»شان خوب است.
این مغازهها بیشتر در تملک کاسبانی است که ادعا میکنند نمایندگی فروش برندها هستند. آن هم درست وقتی که امریکا شدیدترین تحریمها را علیه اقتصاد ایران اعمال کرده و تقریبا هیچ برند خارجی اینجا، حضور رسمی ندارد.
واکنش فروشندگان علاالدین به این ادعای همکارانشان، یک جمله خلاصه و مختصر است: «نمایندگی فروش خالیبندی است» فروشندهای که یک تبلت مشکی در دست دارد و سخت مشغول بازی کار ریسینگ است، توضیح میدهد که درحالحاضر فقط برندهای چینی در بازار ایران ماندهاند.
این در شرایطی است که قبل از تحریم سونی، اچ.تی.سی، ال.جی، بلکبری و نوکیا و … همه و همه در ویترین مغازهها به وفور پیدا میشد.
مغازهدار دیگری که طبقه سوم پاساژ لابهلای لوازم و تجهیزات کوچک و بزرگ گم شده است، میگوید که قبل از تحریم برندهای بزرگ در ایران نمایندگی داشتند اما حالا بازار پر از برندهای ناشناس و کوچکی است که کپی نسخههای اصلی موبایل هستند و در چین مونتاژ میشوند برندهایی مانند مارشال، بلو، تکنو …
به گفته او گوشیهایی هم که با عنوان گوشی ایرانی به بازار آمدهاند، همین وضعیت را دارند. گوشیهایی که با برندهای ارد، نوین سان و … ولی تک و توک در مغازههای علاالدین به چشم میخورند.
ریزش ۸۰ درصدی مشتریان آیفون
پرچمداران و گوشیهای لوکس بیمشتری شدهاند. این جمله را فروشندهای میگوید که مغازه بزرگ و دو نبش دارد و ادامه میدهد که «آیفون بیشتر از ۸۰ درصد مشتریهای ایرانیاش را از دست داده است و با این وضعیت دلار، خود من فروشنده موبایل هم جرات ندارم آیفون دستم بگیرم! »
مغازهداران دیگر هم حرف او تایید میکنند و میگویند ارزانترین گوشی امریکایی در ایران ۱۶ میلیون تومان قیمت دارد و طبیعی است که در این وضعیت اقتصادی، کمتر کسی بالای ۱۶-۱۷ میلیون تومان برای گوشی هزینه میکند. از این گذشته به خاطر تحریم هیچ کدام از برندها به مشتری ایرانی خدمات نمیدهند.
یکی از مغازهداران میگوید: « گوشی داریم ۵۰-۶۰ میلیون تومان قیمتش است. تا پارسال با این پول میشد پراید خرید. تاچ ال.سی.دی پرومکس بشکند باید ۱۲-۱۳ میلیون تومان پیاده شوید… با این وضعیت چه کسی با چه درآمدی است که این چیزها برایش مهم نباشد؟ فقط ۴ درصدیها هستند نه عموم مردم.»
مغازهدارهای علاالدین این روزها دل نگران وضعیت واردات گوشی و انبارهایشان هم هستند. آنها توضیح میدهند که با توقف واردات چمدانی موبایل و ریجستری نشدن این گوشیها، واردکنندگان رسمی گوشی را بسیار گرانتر از بهای واقعی میفروشند.
از آن سمت تیره شدن روابط سیاسی ایران و امارات موجب شده که این روزها بیشتر گوشیها از چین و ویتنام به ایران برسند. با این حال با تشدید تحریمها و مشکلات نقل و انتقال پول و همچنین احتمال محدودیتهای ارزی بیشتر برای واردکنندگان، مغازه داران نگران هستند که بازار علاوه بر گرانی، با کمبود کالا هم مواجه شود.
ارسال نظر