انتظار ریزش بیشتر قیمت دلار را داشته باشیم؟
دلار چندین هفته پرتلاطم را پشت سر گذاشت و سرانجام پس از مشخص شدن نتایج انتخابات امریکا سقوط آزاد تا ۲۳ هزار تومان را تجربه کرد.
بسیاری ریزش اخیر نرخ ارز را قابل پیشبینی عنوان کرده و اما علامت سوال بزرگ پیش روی فعالان اقتصاد ادامه یا توقف روند ریزشی دلار است. اثرگذاری این مسئله بر همه بازارها از سهام گرفته تا مسکن مورد ارزیابی قرار گرفته است.
آنچه در ادامه آورده شده صرفا حاصل شهود نگارنده است. این موضوع برای تمامی بازارها دارای اهمیت است. در مطلبی طی هفتههای گذشته به همجهت بودن احتمالی نوسان دلار با بورس و سایر بازارهای دارایی اشاره شده بود (سمت و سوی بورس و دلار در کوتاهمدت). همچنین طی مطلبی بورسان به بررسی آینده بازار مسکن پرداخته بود (رکود ملکی در راه است؟).
دلار امسال را با نرخهای حوالی ۱۶ هزار تومان آغاز کرد و نرخ مسیر صعودی را در پیش گرفت. از اوایل اردیبهشت با توجه به اتفاقاتی که در سطح کلان رخ داد و همچنین افت شدید صادرات غیرنفتی کشور به دنبال اثرات کرونا بر تجارت داخلی و جهانی هدف ۲۰ هزار تومانی دلار مشخص بود. در هفتههای نخست تیر دلار وارد ۲۰ هزار تومان شد. گرچه تصور سقف ۲۲ تا ۲۳ هزار تومانی تا انتخابات امریکا وجود داشت اما ناگهان تلاطم پولی شدید در اقتصاد کشور به دنبال سیاستهای اشتباه اقتصادی دلار افسار پاره کرد. در ماههای بعد نیز خبر کارشکنیهای ادامهدار ترامپ برای بازگرداندن تحریمهای سازمان ملل هیجان مضاعفی به اقتصاد کشور تزریق کرد و بازار ارز در کمال ناباوری نرخهای نزدیک به ۳۳ هزار تومان را نیز تجربه کرد.
دلار چگونه ۳۰ هزار تومان شد؟
ترازنامه ماهانه بانک مرکزی تا پایان شهریور نیز افتضاحی که در اقتصاد کشور طی نیمه نخست رخ داده بود را عیان کرد. میزان پول (هسته مذاب نقدینگی کشور) به حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده بود که سهم بیش از ۲۰ درصد را از کل نقدینگی کشور نشان میداد (بیشترین مقدار از مهر ۹۲). از طرفی آمار صادرات غیرنفتی در تنگنای درآمدهای نفتی نیز از فاجعهای که بر اقتصاد کشور در نیمه نخست آوار شده بود حکایت داشت. در ۵ ماه نخست امسال صادرات غیرنفتی کشور تنها ۱۰.۸ میلیارد دلار بود که نسبت به مدت مشابه سال گذشته افت نزدیک به ۴۰ درصدی را نشان میداد. روی موجهای هیجانی اخبار سیاسی و تحریمهای متوالی امریکا بر بدنه ضعیف اقتصاد ایران، تلاطم پولی و ریزش درآمد ارزی و تشدید بیاعتمادی داخلی به سیاسیون باعث شد که دلار در سطوح باورنکردنی قرار گیرد.
پیشبینی مسیر آینده دلار
لازم بود علت ریزش سنگین ارزش ریال در برابر سایر ارزها طی نیمه نخست امسال توضیح داده شود تا در ادامه بتوان تصویری از آینده ارائه داد. میتوان گفت تلاطم پولی که از سایر بازارها مانند بورس به ارز و طلا شارژ شده بود در حال فروکش است و احتمالا سرعت گردش پول در بازار داراییها نیز کاهش پیدا کند و به دنبال آن شاهد کاهش سهم پول از کل نقدینگی کشور باشیم. در مطلب گذشته با عنوان «سه خبر مهم برای بازار ارز» نیز به افزایش چشمگیر صادرات غیرنفتی در مهر اشاره شده بود. حالا نیز اخبار از کنار رفتن ترامپ به عنوان یکی از بهانههای اصلی شروع تلاطم سه سال اخیر در اقتصاد کشور خبر میدهد. بر این اساس شاید تنها عاملی که در برابر نزول محسوس دلار از نرخهای کنونی سرنوشت برجام در کوتاهمدت و ادامه بیاعتمادی به سیاسیون در میانمدت است. ادامه بیاعتمادی به سیاسیون میتواند همچنان میزان خروج سرمایه از کشور را بالا نگه دارد.
به صورت شهودی باید گفت اگر اتفاقاتی نظیر تلاطم سنگین پولی اقتصاد کشور و تنگنای ارز غیرنفتی رخ نداده بود شاید دلار در نرخ ۲۰ تا ۲۲ هزار تومان به انتخابات امریکا میرسید و در ادامه روی موج اخبار مثبت سیاسی مسیر نزولی را در پیش میگرفت و اصلاح شاید ۲۰ درصدی را تجربه میکرد و در ادامه منتظر تصمیمات سیاستمردان کشور میایستاد. بر این اساس باید گفت بخش زیادی از صعود دلار در ماههای اخیر موقتی بود و اثرات آن نیز بهتدریج از اقتصاد کشور در حال حذف شدن است (البته اگر مورد جدیدی رخ ندهد).
بر این اساس همانطور که همتی، رئیس بانک مرکزی در پست روز گذشته اینستاگرام خود اعلام کرد نرخهای اعلامی فعالان بازارها برای کف نرخ دلار اعتباری ندارد. در نتیجه احتمالا نرخهایی که بازارهای مختلف و صاحبان دارایی برای دلار مطرح میکنند بیش از آنکه پیشبینی مبتنی بر تحلیل باشد از آرزوها و سوگیری در پی اتفاقات کوتاهمدت اخیر است. فارغ از اینکه درست و غلط برای اقتصاد کشور چیست با همین اتفاقات اخیر اگر رویداد تازهای رخ ندهد همچنان از نگاه نگارنده انتظار ریزش ادامهدار دلار میسر است و این رویه تا آغاز مذاکرات با امریکا و مشخص شدن سرنوشت برجام ادامه خواهد داشت. اما مهمتر از آن رفتار سیاستمردان و واکنش آنها به بیاعتمادی موجود در سطح جامعه است که تنها از موارد اقتصادی ناشی نمیشود که میتواند تمامی انتظارات را تغییر دهد. البته به صورت طبیعی با گذر زمان در اقتصاد تورمی و با رشد نقدینگی کشور، کف مورد انتظار نرخ دلار نیز بالاتر خواهد آمد. بار دیگر تاکید میشود آنچه در بالا اشاره شد حاصل شهود نگارنده بوده است و طبیعتا میتواند نظرات مخالفی نیز در این خصوص مشاهده شود.
ارسال نظر