اختصاصی گسترش نیوز:
دولت ناکارآمد و بخش خصوصی کارآمد
دولت کارآمد، افسانهای است که دلباختگان دولت همواره برای دعوت این نهاد به مداخله و سرک کشیدن در ساحت زیست عمومی، آن را برای همگان بازگو میکنند. کافیست با واقعیات اقتصادی زندگی کنیم تا تخیلی بودن این افسانه را دریابیم.
این انگاره نه تنها نادرست است، بلکه به شکل مضحکی غلط است. بعضی اوقات حامیان هزینههای بزرگ دولت مدعی میشوند که دولت کارآمدتر است چراکه نیازی به سوددهی ندارد! در برخی از اوقات میگویند دولت نیاز به هزینه کردن در صنعت تبلیغات دارد و گاهی اوقات میگویند که دولت میتواند ارزانتر از بخش خصوصی وام بگیرد چراکه مالیاتدهندگان را به عنوان پشوانه در اختیار دارد!
واقعیات حسابداری و اقتصاد نشان میدهد که حتی با احتساب سود، تبلیغات و هزینهی بیشتر برای وام، بخش خصوصی به مراتب کارآمدتر از بخش دولتی است. صنایع ملی انگلستان غولهایی بیمار بودند که اعانههای مالی دولتی را میبلعیدند (البته که همچنان شرکتهایی نظیر راه آهن در انگلستان که به قولی «خصوصی» شدهاند، همچنان تصمیماتشان تحت کنترل بوروکراتهای دولتیست و مالکیت بدون حق تصمیمگیری واگذار شده است) هنگامی که خصوصی شدند، به شرکتهای سودآوری تبدیل شدند که به جای جمعآوری اعانه و کمکهای دولتی، مالیات پرداخت میکردند.
دولت، پول مردم را ریسک میکند
سرمایهگذاران خصوصی بیشتر مراقب هستند چرا که پول خودشان در شرایط خطر و ریسک است. بخش عمومی، مربوط به ربع پایانی چهارگانهی میلتون فریدمن است: آنها «پول دیگران» را برای شخص «دیگری» خرج میکنند. بخش خصوصی رقابتیست و باید بودجهشان را به شکل رقابتی نیز، به دست بیاورند. باید برای جلوگیری از سرمایهگذاری غیرمولد و زیانده، کشش تقاضا در آینده را پیشبینی کنند. پروژههای خصوصی به دنبال راههایی برای محدود کردن هزینهها، اشتغال کارآمد افراد و پایبندی هرچه بیشتر به طرح و برنامهی زمانی است.
پروژههای دولتی به هزینههای سرسامآور و کارکنان بیش از اندازه، (با بازده بسیار کم) نیاز دارند و به سالها عقبماندگی از برنامه مقرر معروف هستند. پروژههای خصوصی در پاسخ به سیگنالهایی که از بازار دریافت میکنند عمل میکند؛ چراکه تحت فشارهای تجاری قرار دارند. هدف تولید کالاهاییست که تقاضا در آینده را تأمین میکند و سودآوری دارد. در پروژههای خصوصی، فرد باید با تبعات تصمیم خودش زندگی کند ولی در پروژههای دولتی، یک بوروکرات هرگز با نتیجه مستقیم تصمیمگیری خود (به خرج مردم)، زندگی نمیکند و هزینه تصمیمات او بر دوش مردم گذاشته میشود: یک زمین بزرگ برای انجام اشتباهات طولانی و پرتکرار!
پروژههای انتخاباتی
در مقابل پروژههای دولتی تحت فشارهای سیاسی قرار دارند. آنها اغلب با اهداف انتخاباتی انجام میشوند. وسعت و مکان پروژههای انتخابشده در اکثر موارد به گونهای است که امنیت سلایق گروهها و محلات مختلف را تأمین کند، به این امید که این کار به حمایتهای انتخاباتی منجر شود و باید بدانید که هیچکدام از این رفتارها باعث نمیشود که مخارج دولت بهینه شود.
به سادهترین شکل ممکن باید بگویم، بخش خصوصی پول خودش را ریسک میکند و دولت پول شما (مالیات و تعرفهها و عوارض و...) را ریسک میکند. خودتان قضاوت کنید که کدام یک بهتر خرج میکند!
پروفسور مدیسین پیریه
استاد دانشگاه رویال کالج
ارسال نظر