اختصاصی گسترش نیوز:
افزایش جمعیت چه ربطی به گرسنگی دارد؟
برای سالها بسیاری از متخصصین معتقد بودند که جمعیت جهان به شکل خطرناکی افزایش خواهد یافت. مانند یک بمب ساعتی. و دیر یا زود همه ما در اثر گرسنگی تلف خواهیم شد. در زمانی نه چندان دور، این پیشگویی همهجا پخش شد و در پی آن اتفاقات نامتعارفی به وقوع پیوست که درباره آنها توضیح میدهم:
اما جالب اینکه آن پیشگوییها تحقق نیافت و ما هنوز زنده هستیم و بر اثر گرسنگی جان خود را از دست ندادهایم. چه اتفاقی افتاد که بعضی از باهوشترین انسانها تا این اندازه دچار اشتباه شدند؟
داستان ما از دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز میشود که جمعیت جهان به سه میلیارد نفر بالغ شده بود و این موضوع بسیاری را به وحشت انداخت که چگونه دنیایی با چهار، پنج و یا حتی شش میلیارد نفر میتوانست غذای خودش را تامین کند؟ بسیاری از متخصصان در زمینه رشد سریع جمعیت و خطرات آن در فقر و گرسنگی توضیحاتی دادهاند. معروفترین اثر در این زمینه کتاب بمب جمعیت به قلم پل الریک استاد زیستشناسی دانشگاه استنفورد بود.
پیشبینیهای الریک به نظر منطقی بودند و رشد جمعیت واقعا بسیار سریع بود و به نظر نمیرسید که رشد عرضه غذا بتواند پاسخگوی نیاز آینده باشد. عملا پایان بدی در انتظار همه بود. الریک، هند را به عنوان کانون مطالعاتی خود در نظر گرفت. وی اطمینان داشت که هند به هیچ وجه، قادر به تامین غذای جمعیت خود نخواهد بود و به نظر او وضعیت آنها به قدری بد بود که دیگر امیدی به نجاتشان نبود و ما حتی نباید به فکر کمک به آنها باشیم.
میلیونها نسخه از کتاب الریک به فروش رسید و ترس از افزایش جمعیت مد روز شد و همه رسانهها آن را تبلیغ میکردند. سیاستمداران آن را باور کردند و موجی از فعالیتهای سیاسی اجتماعی در پی آن آغاز گشت و حتی به فرهنگ عامه مردم راه پیدا کرد. فیلم بیسکوییت سبز با بازی چارلتون هستون، آیندهای آخرالزمانی را به تصویر میکشید، جهانی با جمعیت بسیار زیاد که در آن مردم از جیرهبندی غذایی عجیب و غریب قادر به بقا بودند که معلوم میشد از بقایای سایر انسانها تهیه شده است.
اما این پایان ماجرا نبود. کتاب الریک او را تبدیل به یک سلبریتی کرد. او بیش از بیست بار در برنامه شوی امشب جانی کارسون شرکت کرد و کمکم وضعیت کمی عجیب شد.
ما باید نرخ مرگ و میر و زاد و ولد را برابر کنیم که فقط دو راه دارد. یا نرخ زاد و ولد را کاهش دهیم یا نرخ مرگ و میر را افزایش دهیم و سپس مسئله جدی شد. بعضی کشورها دست به اقدام زدند. دولت هند با هدف کنترل جمعیت، دست به عقیمسازی میلیونها نفر زد. چین سیاست تک فرزندی پیشه کرد و داشتن بیش از یک فرزند در این کشور غیر قانونی اعلام شد. مقامات چین قادر به سقط بارداری غیر مجاز بودند. این سیاست نه در جهت حقوق زیستی کودک بود و نه توجهی به حقوق مادران داشت.
اما جمعیت کنونی جهان حدود هشت میلیارد نفر است. ما از گرسنگی تلف نشدیم. پس چه اتفاقی افتاد؟ مردی به نام نورمن برلاگ از راه رسید. شاید اسم او به گوشتان نخورده باشد. اما به نوعی او یکی از بزرگترین انسانهای تاریخ است. نورمن زیستشناسی بود که نژاد جدیدی از گندم به وجود آورد که حتی در بدترین شرایط اقلیمی تا چهار برابر پربازدهتر از هر نوع دیگر گندم بود. نورمن گندم خود را به هند برد و در عرض چند سال نه تنها هند به اندازه مصرف جمعیت خود گندم تولید کرد بلکه حتی به صادر کننده آن نیز تبدیل شد. حتی در سال ۱۹۶۸ ملی هند تمبری ملی برای جشن گرفتن انقلاب گندم خود منتشر کرد.
این یعنی دقیقا همان سالی که الریک کتاب بمب جمعیت را منتشر کرد که در آن ادعا میکند هند هرگز قادر به تامین غذای خود نخواهد بود. نوآوری نورمن آنچنان سریع گسترش یافت که مشکل مورد اشاره الریک را پیش از خشک شدم جوهر نوشته او حل کرد. بر خلاف پیشبینیها گندم نورمن باعث تقویت جدی عرضه غذای جهانی شد. به شکلی که از رشد کلی جمعیت هم پیشی جست.
این جهش فوقالعاده صنعت کشاورزی به نام انقلاب سبز نیز شناخته میشود و مسئول خنثیسازی بمب جمعیتی خواهد بود. نورمن برنده جایزه نوبل شد و به عنوان کسی که میلیاردها انسان را از خطر گرسنگی نجات داد شناخته شد. متخصصینی که بمب جمعیتی را پیشگویی کرده بودند مدلهایشان حتی نزدیک به پیشبینی تغییرات شگفتآور انقلاب سبز هم نبود. و به همین خاطر پیشگویی آنها که همه ما از گرسنگی خواهیم مرد اشتباه از آب در آمد.
پروفسور فرانک یانگ
دانشگاه اوهایو
ارسال نظر