کسب درآمد دولت در خیابان فردوسی

چند سالی است که نحوه فروش ارز، ثبات قیمت ارز و تنظیم بازار ارز به یکی از معضلات بزرگ کشورمان مبدل شده و سهواً یا عمداً به یک بحران ملی تبدیل گشته که دولت ها با وعده تنطیم بازار و تک نرخی کردن قیمت ارز، رأی مردم را کسب ولیکن بعد از سرکار آمدن، نه تنها به وعده های داده شده در این خصوص عمل نمیکنند بلکه این بحران را بعنوان یک فرصت و بهانه در جهت کسب درآمدهای سرشار برای خود حفظ میکنند تا از این طریق بانک مرکزی را به صرافی بزرگ برای دولت مبدل کرده و دهها یا صدها میلیون دلار را روزانه یا بطور هفتگی در بازار آزاد به نرخی بسیار بالاتر از نرخ دولتی فروخته و هزاران میلیارد تومان کسب درآمد کنند.

در دوران مدیریت سابق و اسبق بانک مرکزی هر روز شاهد توزیع و فروش ارز دولتی در بازار آزاد بودیم و عواقب را هم به عینه دیدیم اما پس از انتصاب جناب آقای دکتر همتی بعنوان رئیس کل بانک مرکزی دیگر از ارز فروشی علنی چندان خبری نبود و آقای همتی بارها اعلام کرده بود که توان تنظیم بازار ارز را دارد اما فشارهای بیرونی و دخالتهای بی جای دولت، دست و بال ایشان را بسته و اجازه مدیریت صحیح را به ایشان نمیدهند که بنده به ایشان حق میدهم زیرا بارها آقای روحانی اظهار نموده که قیمت ارز دست دولت است و من میتوانم بگویم امروز قیمت تا فلان عدد پایین بکشند!! یعنی ایشان تصمیم گیرنده است و رئیس جمهور و دوستانی که نزدیک به حلقه ریاست جمهوری هستند اجازه مدیریت صحیح به رئیس بانک مرکزی نمیدهند و ایشان از همه طرف تحت فشار است که این روابط دولت و دولتمردان و نحوه کشورداری شان جای تأسف و شرمندگی و بعضاً گریه دارد.

آقای همتی بارها گفته که نرخ ارز پایین خواهد آمد و ظواهر امر و اتفاقات رخ دادۀ داخلی و بین المللی هم مؤید این موضوع است و همین انتظار مردم جهت کاهش نرخ ارز موجب شده تا بازار سکه و ارز از تب و تاب همیشگی بیافتد و بساط دلال بازی جمع شود. اما ظاهراً دولت از آرامش بازار ارز خیلی خشنود نیست و از اینکه بخشی از درآمدهای سرشارش که از بازار ارز حاصل میشده از بین رفته ناراحت است و شدیداً بدنبال فرصتی است تا این بازار را رونق و مردم را بسمت بازار آزاد ارز بکشاند.

بگو مگوهای روزهای اخیر مقامات ارشد ایران و آمریکا و عدم پذیرش بایدن در رفع کامل تحریمهای اقتصادی اعمال شده برعلیه کشورمان باعث شده تا از نظر روانی قیمت دلار طی یکی دو روز گذشته حدود ۲ هزار تومانی افزایش یابد و همین که دلار افزایش یافت، دولت از این فرصت استفاده کرد و دلار فروشی در بازار فردوسی را توسط عوامل خود آغاز کرده و در این ایام کرونایی که به همه مردم ایران تأکید میشود از خانه خارج نشوید و یا پروتکلهای بهداشتی را بدرستی رعایت کنید، هزاران نفر را بطور وحشتناکی جلوی صرافی های خود کشانده تا به هر نفر ۲ هزار دلار و آنهم چیزی حدود ۱۰۰۰ تومان زیر قیمت بازار آزاد یعنی حدود ۲۴ هزار و پانصد تومان ارز بفروشد که متأسفانه مردم هم بصورت فشرده و بعضاً بدون ماسک با هم درگیرند تا برای گرفتن ارز دولتی از همدیگر پیشی بگیرند که در این راستا متأسفانه بین برخی از خریداران، چاقوکشی هم شده است.

آیا این اوضاع اسفبار و خجالت آور در شأن ایران و ایرانی است؟ چرا دولت برای کسب درآمد و منافع سرشار خود با جان و آبروی مردم بازی میکند؟ چرا دولت با اعمال و رفتار ناصحیح و عملکردهای غلط خود زمینه را برای شیوع بیماری کرونا مهیا و جان مردم را برای ۲ الی ۳ میلیون تومان به خطر میاندازد؟ اگر در مقابل هر عامل فروش ارز چند نفر ناقل بیماری کرونا باشند و با یک عطسه، چند نفر دیگر را آلوده و هر یک از مبتلایان نیز خانواده ای را آلوده و بیمار کند، چه عواقبی در انتظار مردم خواهد بود؟ چرا دولت نان خود را داخل خون مردم میزند و میخورد؟ عملکرد دولت کاملاً غلط و بنوعی خیانت به مردم است که به هیچ عنوان قابل دفاع نیست و کسب درآمد دولت در خیابان فردوسی آنهم به قیمت شیوع کرونا بی انصافی محض میباشد.

هر چند که میدانم دولت محترم همچون گذشته، انگشت اتهام خود را بسوی اینجانب و سایر منتقدین خواهد گرفت و دیگران را به برهم زدن نظم بازار و تهمت به دولت متهم خواهد کرد اما صراحتاً خدمتتان عرض میکنم که مسبب تمامی این نابسامانی هایی که این روزها شاهد آن هستیم بالاخص پشت پردۀ گرانی سکه و دلار که بطور قطع در روزهای آینده کاهش خواهد یافت، دولت است و بس، و از دست جناب آقای همتی و بانک مرکزی هم چندان کاری برای کنترل این دولت (یعنی دولتِ حرف گوش نکن) برنمی آید. اما چنانچه همین دولت بخواهد فی الواقع میتواند با سیاستهای درست و عملکردِ صحیح خود در کوتاهترین زمان قیمتها را کاهش، بازارها را کنترل و اوضاع را سر و سامان دهد.

مخلص کلام اینکه چنانچه دولت محترم در سیاستها و روشهای خود تغییر اساسی ایجاد نکند و باز هم بخواهد با همین فرمان و با همین سکان، "کشتی دولت دوازدهم" را فرماندهی و آنرا در این دریای پر تلاطم هدایت کند بطور قطع کشور را از رکود مطلق وارد فاز خطرناک بحران خواهد کرد. پس تا دیر نشده باید از بحران فاصله بگیرد و طرحی نو دراندازد و با مردم رو راست باشد تا کارها بنحو مطلوب پیش رود و برای کسب درآمد بیشتر با جان و مال مردم بازی نکند.

ضمناً بعید میدانم که اروپا هم بتواند منافع ایران را در راستای "برجام" تضمین کند پس برای بهسازی و رشد و توسعۀ اقتصاد کشورمان و پیشبرد اهداف ایران، فقط و فقط باید روی خودمان و حمایت مردم عزیزمان حساب کنیم ولا غیر.