آشنایی با اقتصاد رفتاری
مهشید داداشزاده - کارشناس ارشد بازار سهام
یکی از مهمترین مباحث در تئوریهای اقتصادی، انسان اقتصادی و ویژگیهای رفتاری اوست.
اقتصاد بهعنوان علمی انسانی، برای پیشبینی و سیاستگذاری، نیازمند شناختی مناسب از رفتار انسان در تصمیمگیریهای اقتصادی است. اقتصاد نئوکلاسیکی بعد از جاناستوارت میل با قبول برخی اصول، مانند حداکثرسازی نفع شخصی و رفتارعقلایی، بررسیهای انسانشناسانه را نادیده گرفته و عدهای از اقتصاددانان این فروض انعطافناپذیر را علت برخی ناکامیهای اقتصاد در زمینههای عملی دانستهاند. اقتصاد رفتاری در تلاش است این موارد را پوشش دهد.
اقتصاددانان رفتاری باور دارند تصمیمهای پیچیده اقتصادی انسانها آنقدرها ساده نیست که با معادلات ریاضی و فرضِ عقلانیت اقتصادی قابلدرک باشد. این علم معتقد است تصمیمات مالی نتیجه رفتار عقلانی نیست، بلکه محصول انگیزههای غیرمنطقی مصرفکنندگان و سرمایهگذاران است. اقتصاد رفتاری، دانشی است که با ترکیب علم اقتصاد و دستاوردهای علوم روانشناسی میکوشد رفتارها و تصمیمهای اقتصادی ما را بهتر توصیف و تحلیل کند.
دانیل کانمن، یکی از متخصصان اقتصاد رفتاری و سایر اندیشمندان این حوزه معتقدند اقتصاد یعنی «مطالعه رفتار اقتصادی انسان». آنها اعتقاد داشتند ما بیشازحد بر اقتصاد و کمتر بر انسان تاکید میکنیم. یک تعریف ساده از مطلوبیت نهایی و عقلانیت اقتصادی بهراحتی بازگوکننده اثر رفتار انسان روی اقتصاد است.
مطلوبیت در راستای توضیح این موضوع مهم است که چطور و چرا افراد و اقتصادها تصمیم دارند به رضایت حداکثری در معاملاتشان، باوجود کمبود منابع موجود دست یابند. مطلوبیت نهایی؛ یعنی انسانها هنگام تصمیمگیری در میان گزینههای مختلف میکوشند مجموع مطلوبیت برای آنها افزایش یابد. بهعنوانمثال، اگر مصرف ۵ واحد میوه برای ما X واحد مطلوبیت ایجاد میکند، فرض بر این است که مصرف ۱۰ واحد برای ما به اندازه دو برابرِ X مطلوبیت ایجاد کند.
هنگامیکه از عقلانیت اقتصادی حرف میزنیم منظور این است که انسانها، مطلوبیت را به همان شکلی که اقتصاددانها تعریف کردهاند، محاسبه میکنند و بر همان اساس نیز تصمیم میگیرند. پس وقتی میگوییم رفتارهای اقتصادی انسانها عقلایی نیست، منظورمان این نیست که رفتارهایشان نادرست است، بلکه منظور این است که عقل و منطق و خرد انسانها، با آن عقل اقتصادی که اقتصاددانها فرض میکنند، تفاوت دارد. در واقع دانش اقتصاد رفتاری نشان میدهد انسانها آنطور که در علم اقتصاد کلاسیک پیشبینیشدهاند، تصمیم نمیگیرند و تصمیمات آنها تحتتاثیر مسائل زیادی است که گاها با خطا نیز مواجه میشود.
اقتصاد رفتاری، دانشی است که با روش علمی در فضای روانشناختی فاکتورهای مربوط به احساسات و اجتماع را در تحلیل فهم بازارها و عوامل اقتصادی به کار میگیرد. این علم میگوید نهتنها ما همه روزه اشتباه میکنیم، بلکه دائم در حال تکرار آن اشتباهات در انتخابها و معاملات خود هستیم و این رفتارهای پر خطای ما تصادفی و بیمفهوم نیستند، بلکه آنها روشمند و قابل پیشبینی هستند. ما با کمک اقتصاد رفتاری میتوانیم خطای عملکردی ذهن خود را بهتر بشناسیم. بعضی از پدیدههایی که در تصمیمگیری اقتصادی اثر میگذارند عبارتند از:
۱ -حجم عظیمی از اطلاعات
یک سرمایهگذار وقتی میخواهد دارایی را برای سرمایهگذاری انتخاب کند، در برابر اطلاعات زیادی از جمله خبرها، تحلیلها، سیاستگذاریها و ترند شدن سرمایهگذاری روی آن قرار دارد. تنوع زیاد میتواند گیجکننده باشد و دریافت اطلاعاتی واقعی که باعث میشود تصادفی انتخاب کند.
۲ -وفاداری به سرمایهگذاری قبلی
حتی اگر بهترین گزینه سرمایهگذاری موردنظر تحلیلگران باشد، معمولا سرمایهگذار تمایل دارد به نوع ریسکپذیری خود وفادار باشد. او از ترس ایجاد اشتباه مجدد و زیان احتمالی تمایلی به تغییر تجاری ندارد.
۳ -ریسک گریزی یا آزمونوخطا
سرمایهگذار ترجیح میدهد از ضرر دوری کند و سودی بهدست آورد. اغلب سرمایهگذارانی که برای نخستینبار در سرمایهگذاری با شکست مواجه شدهاند در مرحله دوم حتی باوجود بهترین گزینههای سرمایهگذاری پیشرو، اقدام به سرمایهگذاری نمیکنند و بر اثر آزمونوخطا میزان ریسکپذیری خود را کاهش میدهند.
ارسال نظر