انتظارات بورس از دولت آینده
یک تحلیلگر، انتظارات بازار سرمایه از دولت آینده از جمله عدم برداشت پول از بورس، لزوم طی کردن دوره آموزشی، برنامه برای بحران فعلی؛ کسری بودجه و بحران فروش اوراق را اعلام کرد.
مهدی سوری درباره انتظارات بورسی از دولت آینده اعلام کرد: انتظاراتی که از رئیس جمهور آینده وجود دارد درخصوص دیدگاهی است که دولت باید نسبت به بازار سرمایه داشته باشد. از سوی دیگر اقدامات فوری برای کنترل وضعیت و بحران فعلی بازار سرمایه و مهم تر از دو موضوع مذکور، اقدامات اساسی است که باید در اقتصاد انجام شود تا اوضاع تورم، نقدینگی و تولید بهبود پیدا کند و به تبع آن اوضاع بازار سرمایه نیز بهتر شود.
نوع نگاه به بازار سرمایه، شناختن ظرفیت ها و درجه اهمیت بازار سرمایه بسیار مهم است. در فعالیت های انتخاباتی نامزدها خیلی متوجه ظرفیت بازار سرمایه نبودند. درصورتی که این بازار میتواند رای غیرحزبی زیادی برای آنها جذب کند. اوایل نامزدها صحبت های کلی کردند و بعد از برخی تحلیلگران مشورت گرفتند و در روزهای آخر متوجه اهمیت بازار سرمایه شدند. امید است دولت آینده متوجه اهمیت و نقش بزرگ بازار سرمایه در اقتصاد بشود.
دولت نباید به دنبال برداشت پول از بازار سرمایه باشد
بازار سرمایه پویا میتواند جور بسیاری از مخارج و هزینه هایی که دولت باید جای دیگر هزینه کند را بکشد. سطحی ترین و نگاه اشتباه این است که دولت ها به چشم تامین مالی و رفع کسری بودجه به این بازار نگاه کنند. درصورتی که نگهداری درست میتواند بسیاری از هزینه کردهایی که دولت برای تولید انجام می دهد را انجام ندهد و بتواند تولید پویاتری داشته باشد. برای مثال وام های تکلیفی که دولت بر عهده بانک ها میگذارد و اجازه خلق نقدینگی می دهد، لازم نیست انجام شود و میتواند برای کنترل تورم از دو جهت، یکی برای بهبود شرایط تولید و یکی هم از نظر کنترل خلق نقدینگی کمک کند.
سال ها تصمیم برباین بود که تولید شکوفا شود که این مهم می تواند از طریق مسیر بازار سرمایه رخ دهد. بنابراین دولت ها باید این نگاه را داشته باشند که نه تنها نباید از بازار سرمایه پول برداشت کنند بلکه نباید سهام شرکت های دولتی را در هیچ قالبی در تابوی اصلی بورس بفروشند. سهام این شرکت ها باید بصورت بلوکی به فروش برسد. زمانی که دولت به سهام فروشی مستقیم روی تابلو اقدام می کند و پول را از بازار سرمایه خارج می کند، باعث میشود یک بازیگر پر قدرت که فقط فروشنده است و می تواند تعادل هر بازاری را برهم بزند، شکل بگیرد.
دولت درمورد بورس آموزش ببیند
بنابراین نخستین درخواست، نگاه به بازار سرمایه است. دولت حتی می توانند قالب بسته های حمایتی را با به رسمیت شناختن سازمان بورس، تعریف کند که بازار رونق داشته باشد و به دولت برای ایجاد اشتغال، کنترل نقدینگی، تامین نقدینگی برای شرکت های تولیدی و... کمک کند. از سوی دیگر اگر لازم است دولت درمورد بازار سرمایه آموزش ببیند. سیاست مدارها دو سال قبل نیازی نبود درمورد بورس چیزی بدانند. زیرا بخش بسیار کوچکی از جامعه درگیر این بازار بود اما اکنون بازار بزرگ شده و سیاست مدار باید بورس را بشناسد.
دولت فکری به حال بحران فعلی بازار سرمایه کند
انتظار می رود دولت به کنترل بحران فعلی کمک کند و دخالتی در بازار سرمایه نداشته باشد. زیرا میتواند مسیر را منحرف کند. از دولت جدید هم انتظار می رود برای بهبود شرایط و کنترل سطح رضایت عمومی مردم ، اقدامات حمایتی را از طریق سازمان بورس و با رسمیت شناختن استقلال آن انجام دهد. اگر دولت منابع لازم برای انتشار اوراق تبعی با قیمت ثابت یک ریال به اندازه شناوری کل سهام بازار سرمایه را در اختیار سازمان بورس بگذارد، منافع آن بیشتر از پول هایی است که در بخش های مختلف اقتصاد هزینه می کند. بنابراین در بحران فعلی از دولت انتظار حمایت می رود اما نباید خط و مشی کلی تعیین یا در جزییات دخالت کند. از سوی دیگر وقتی بازار به شرایط معمول برگشت دولت باید عقب بکشد.
باید بررسی شود چه باید کرد تا تورم کنترل شود، اقتصاد پویا داشت، تولید بهبود پیدا کند و به تبع آن اقتصاد و در نهایت بازار سرمایه شرایط بهتری پیدا کنند. سهامداران می توانند از دو محل سود کسب کنند یا از طریق تورم و افزایش نقدینگی که این سود واقعی نیست یا از محل پویا شدن و افزایش تولید و بهره بری شرکت ها که سود واقعی است.
دولت فکری به حال کسری بودجه و بحران فروش اوراق کند
باید دید چرا نمی توان تولید پویا داشت و تمایل سرمایه گذاران برای ورود به بخش های تولیدی تا این حد پایین است؟ زمانی که در یک اقتصاد به واسطه قیمت گذاری های دستوری، سود دلالی از سود تولید بیشتر باشد هرچقدر هم اقدامات نظارتی انجام شود، تولید شکوفا نخواهد شد و پول ها تمایل دارند به بخش دلالی جذب شوند. باید قیمت گذاری دستوری، ارز ۴۲۰۰ تومانی با یک برنامه مشخص حذف شود. تولید که پویا شود معضل بیکاری، کمبود منابع ارزی و شرایط تورم بهتر می شود.
باید برای کسری بودجه دولت فکر اساسی شود. دولت با تزریق پول در جاهای نادرست دچار کسری بودجه شد که برای تامین آن یا در جیب بانک ها دست کرد یا در جیب بازار سرمایه و یا اوراق منتشر کرد. اوراق برای دولت بعدی بدهی ایجاد می کند و دولت بعدی مجبور است برای تامین آن به اندازه مبلغ سررسید با اضافه سود اوراق قبلی، اوراق منتشر کند و این می تواند در نهایت به ورشکستگی کل اقتصاد بینجامد. دولت آینده باید برای افزایش درآمدها و کاهش هزینه ها فکر اساسی کند و شرایط اوراق را بحرانی تر نکند.
الفاتحه