|

در گفتگوی گسترش نیوز با فعال صنایع‌ دستی مطرح شد:

شغلی سودآور برای مادران خانه‌دار

بابک انالو گفت: یکی از مشکلات جدی جامعه ما مادران شاغلی هستند که در فرآیند بارداری و زایمان و بزرگ کردن فرزند یا شغل خود را از دست می‌دهند یا انجام توامان هردو کار، توان و انرژی آنان را تحلیل می‌برد و از پرورش مطلوب فرزندان باز می‌مانند.

اقتصاد شغلی سودآور برای مادران خانه‌دار

فرصت‌ها و ظرفیت‌ها و البته مهم‌ترین چالش‌ها و مشکلات پیش روی صنایع‌ دستی کشور چیست؟ برای بررسی ابعاد مختلف موضوع با یکی از فعالان و باتجربه‌های صنعت صنایع دستی و صنعت چوب به گفتگو نشستیم. با گسترش‌نیوز همراه باشید.

baback analou(1)

باور فرهنگی نادرست

بابک انالو اظهارکرد: «متاسفانه اغلب مردم صنایع‌ دستی را آن‌طور که باید و شاید مهم نمی‌دانند. بیشتر آنها، صنایع‌دستی به لوازم آشپزخانه و سبدهای حصیری و نهایتاً فرش تقلیل می‌دهند. گستره صنایع‌دستی یا صنایع محلی بسیار وسیع است و در دیدگاهی جامع و کلان؛ از صنایع کوچک غذایی گرفته تا البسه و لوازم چوبی و سفالی و چرم و فلزات و جواهرات و شیشه و بسیاری حرفه‌های دیگر را شامل می‌شود. متاسفانه به دلیل نگاه غیرخلاقانه به صنایع‌دستی تمام این صنایع در حال فراموش‌شدن هستند و آخرین تکنیک‌ها و به موازات آنها، آخرین استادکارها از دست می‌روند و به فراموشی سپرده می‌شوند».

فرصتی اقتصادی برای مادران خانه‌دار

وی افزود: «یکی از مشکلات جدی جامعه ما مادران شاغلی هستند که در فرآیند بارداری و زایمان و بزرگ کردن فرزند یا شغل خود را از دست می‌دهند یا انجام توامان هردو کار، توان و انرژی آنان را تحلیل می‌برد و از پرورش مطلوب فرزندان باز می‌مانند. ساخت و تولید صنایع‌دستی می‌تواند راهکاری معقول و اقتصادی برای رفع یا حداقل تقلیل این معضل بزرگ باشد. قبل از هر چیز باید گفت بخش عمده‌ کار در خانه یا در کارگاه‌های کوچک واقع در نزدیکی خانه انجام می‌شود».

انالو ادامه داد: «مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌هایی که پس از بازنشستگی، وقت بدون‌ برنامه زیادی دارند، نیروهای بسیار مغتنمی هستند. در بیان فواید بسیار این موضوع همین بس که؛ تاسیس و رونق‌ صنایع‌دستی می‌تواند فرصت‌های شغلی بسیاری را به وجود آورد و در بلندمدت از جابه‌جایی‌ جمعیتی (در جست‌وجوی کار) جلوگیری کند».

برنامه درسی بازنگری شود

این کارشناس صنایع‌دستی اظهار کرد: «امروزه در دانشگاه‌ ها رشته‌هایی مثل صنایع‌دستی و طراحی صنعتی وجود دارند اما متاسفانه توجه مسئولان آموزش عالی نسبت به اهمیت این رشته‌ها بسیار پایین بوده و عملاً برنامه‌ریزی منسجمی برای بهبود عملکرد دانشجویان فارغ‌التحصیلان وجود ندارد. از طرف دیگر لازم است که برنامه درسی این رشته‌ها بازنگری شود و امکانات مناسب کاری مهیا شود تا این رشته‌ها اهمیت واقعی خود را در بازار به‌دست آورد. در بسیاری از رشته‌های مرتبط به هنر، آنچه واقعاً مهم است تجربه عملی است. دانشگاه‌ها باید دارای کارگاه‌های مجهز و مخصوص برای کسب تجربه توسط دانشجویان باشند؛ یا لااقل دانشجویان بتوانند همانند دانشجویان پزشکی مدتی از تحصیل خود را خارج از دانشگاه و در محیط واقعی کار و تولید بگذرانند تا تجربه لازم را به‌دست آورند».

بابک انالو در ادامه اذعان کرد: «اقدام مهم دیگر به تاسیس مجموعه‌ای از تعاونی‌ها جهت مدیریت فرآیند تولید، شامل سفارش، تامین مواد اولیه و تحویل گرفتن و کنترل کیفیت محصول نهایی مربوط می‌شود. در این شرکت‌های تعاونی باید بر اساس نیازسنجی‌های قبلی، محصولات موردنیاز مشخص شود و براساس نیاز، مواد اولیه لازم تامین شود و در اختیار تولیدکنندگان قرار گیرد. همچنین نواقص و عیوب لوازم تولید و ماشین‌آلات از طریق همین تعاونی‌ها برطرف شود. فرآیند کنترل کیفیت و پرداخت دستمزد نیز از طریق همین تعاونی‌ها صورت پذیرد.

سفارتخانه‌ها و اتاق‌های بازرگانی کمک کنند

وی در بخش بعدی سخنان خود به موضوع بازاریابی برای صنایع دستی پرداخت و گفت: «برآورد بازار صادراتی کشورهای خارجی سخت‌تر است؛ چراکه طراحی و تولید باید بر اساس سلیقه و میل مشتری در بازار هدف انجام شود. برای رسیدن به این هدف باید تحقیقات گسترده روی نیازها و سلایق کشورهای خارجی و به ‌خصوص کشورهای همسایه انجام شود تا بر اساس نیازهای واقعی آنها، محصولات متناسب، طراحی و تولید شود. موسسات متفاوتی از سفارتخانه‌ها گرفته تا اتاق بازرگانی و تاجران و بازاریابان خصوصی می‌توانند در این راه کمک کند. همچنین استفاده از برخی امکانات معمول مانند نمایشگاه‌ های اکسپو و دایر نمودن، مراکز فروش دائمی در کشورهای دیگر می‌تواند به موفقیت این ایده کمک کند».

به مشوق و جایزه نیاز است

این کارشناس در تشریح بیشتر موضوع گفت: «ایجاد مشوق‌ها برای رشد، معافیت، فستیوال، جشنواره و مسابقات مختلف هم نقش مهمی بازی می‌کند. در این راستا اقدامات زیادی برای سوق دادن، جمعیت و رشد مستمر حوزه لازم است. مواردی مثل معافیت‌های مالیاتی، حمایت‌های بیمه‌ ای و مانند آن. همچنین از طریق جشنواره‌ها و مسابقات مختلف، فعالان این عرصه در تمام کشور می‌توانند کنار هم جمع شوند تا شاهد دستاوردهای یکدیگر باشند و زبان مشترک پیدا کنند تا بتوانند از تجربیات یکدیگر استفاده کنند».

وی افزود: «همچنین در نظر گرفتن جایزه خاصی در رشته‌های مختلف که مانند جایزه سیمرغ تبدیل به یک استاندارد کیفی برای فعالان این عرصه شود دارای اهمیت است. با تثبیت اعتبار این جایزه می‌توان مسابقات بین‌المللی برگزار کرد تا جایزه در بلندمدت به شاخصی کیفی و بین‌المللی برای صنایع کوچک غیرکارخانه‌ای تلقی شود و داشتن آن به ‌مانند داشتن جوایز مطرح معماری و سینمایی، بر داشتن سطح معینی از توانایی و خلاقیت برای دارنده جایزه دلالت داشته باشد و برای او معافیت‌ها و برخورداری‌های مضاعف به بار آورد».

سهم اندک ایران از بازار فرش

انالو در تشریح سهم کنونی ایران از بازار گفت: «فرحناز رافع، مدیر شرکت ملی فرش، حجم جهانی بازار فرش دستباف را چیزی در حدود ۸۰۰ میلیون دلار برآورد کرده است. از این مقدار، کمتر از ۱۰ درصد سهم ایران است و برای همین حجم تولید تقریباً ۲۰۰ هزار نفر بافنده مشغول به کار هستند. حدود ۲۰۰ هزار نفر هم در بخش‌های وابسته از تولید مواد اولیه گرفته تا فروش، مشغول به کار هستند. این درحالی‌ است که متاسفانه بازار فرش دستباف به ‌نوعی قلمرو اختصاصی کشور ما بوده و امروز بیش از ۹۰ درصد آن از اختیار ما خارج‌ شده است. با اندکی ساماندهی این رشته (به ‌نحوی‌که سهم ایران از بازار جهانی حداقل به ۵۰ درصد برسد) احتمالاً متصدیان این رشته به بالای ۲ میلیون نفر خواهد رسید و این یعنی اشتغال‌ زایی برای یک ‌میلیون و ۶۰۰ هزار نفر تنها در رشته فرش».

تحلیلگر بازار صنایع دستی در ادامه خاطرنشان ساخت: «حسین نوروزی، دبیر اتحادیه تولیدکنندگان مبلمان حجم کل بازار جهانی مبلمان را معادل ۱۶۰ میلیارد دلار اعلام کرده است. سهم ایران از این بازار چیزی در حدود ۳۰ میلیون دلار است که حتی به یک درصد هم نمی‌رسد. این درحالی‌ است که امروز نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر به‌ طور مستقیم در کارگاه‌های صنایع چوب فعال هستند و احتمالاً نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر دیگر نیز به ‌صورت غیرمستقیم متصدی تولید مواد اولیه و فروش و زمینه‌های وابسته هستند. نیاز به تذکر مجدد نیست که بالا بردن سهم ایران از بازار جهانی چه حجم عظیمی از اشتغال و درآمد ایجاد می‌کند. تولیدکنندگان فعلی در صنایع چوب نیز به دلیل نابسامانی بازار در بهترین حالت با ۱۰ تا ۲۰ درصد راندمان در حال فعالیت هستند و عمده کارگاه‌ها و کارخانه‌ها تعطیل کامل یا نیمه‌تعطیل هستند».

کیفیت یا کمیت؟

بابک انالو گفت: «کشور چین با اختلاف نسبت به کشورهای دیگر بالاترین حجم تولید را در هر رشته و زمینه‌ای دارد. تولید در حجم بالا، گزینه مطلوبی برای صنایع کشور ما نیست؛ زیرا تقریباً هیچ زیرساختی وجود ندارد و به ‌هیچ ‌عنوان نیروی کارآزموده و مدیران شایسته در دسترس نیستند که بتوانند حجم صادرات و تولید کشور ما را از نظر صادرات جهانی به مقدار قابل‌توجهی برساند. گزینه‌ مناسب‌تر، برای کشور ما با توجه به پراکندگی جمعیت و نبود زیرساخت و امکانات نسبتاً پایین، تلاش برای نیل به کیفیت بالاتر است. برای مثال یک قالیچه تمام ابریشم باکیفیت بالا و بافت ریز می‌تواند به ‌اندازه ده قالیچه پشمی متوسط، قیمت داشته باشد. این در حالی است که فضا و نفرات موردنیاز در حد یک قالیچه پشمی است و صرفاً به مهارت فرد بافنده و زمان بیشتری نیاز است».

کدخبر: 188183 شاپور پشابادی

ارسال نظر

 

آخرین اخبار