در سالگرد نطق تاریخی بورس چقدر در ضرریم؟
درست یک سال پیش بود که رئیس جمهور وقت اعلام کرد که مردم همه چیزتان را به بورس بسپارید. حالا در یک سالگی آن نطق تاریخی، سهامداران چقدر در ضرر هستند؟
درست یک سال پیش یعنی در ۱۶ مرداد ۱۳۹۹ بود که روحانی رئیس جمهور وقت که حالا چند روزی است جای خود را به آیت الله رئیسی داده است، طی سخنانی در آیین بهرهبرداری از طرحهای ملی وزارت نفت گفت: با شرایطی که بورس دارد صندوقهای ما میتواند فعالتر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایهگذاری و به ثمر رساندن باید کم کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخشتر است.
روحانی گفت: با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.
در آن زمان شاخص کل تنها یک روز بود که به ابرکانال دو میلیون واحدی وارد شده و بر روی سطح دو میلیون و ۳۴ هزار و ۱۹۲ واحد قرار گرفته بود. بعد از آن و تا ۱۹ مرداد ماه هم شاخص کل صعود کرد و به سقف دو میلیون و ۷۸ هزار واحد هم رسید، اما به یک باره از این تاریخ به بعد اصلاح سنگین بورس آغاز شد.
در یک سالگی جمله معروف، چقدر در ضررایم؟
هر چند که بسیاری معتقدند شاخص کل شاید سنجه مناسبی برای محاسبه سود و یا ضرر در بورس نباشد، اما به هر حال میتواند تقریبی از میزان ضرر یا سود را نشان دهد.
امروز ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ تا لحظه نگارش این متن شاخص کل بر روی سطح یک میلیون و ۴۱۳ هزار و ۷۵۶ واحد قرار دارد؛ بنابراین در این یک سال حداقل سهامداران در ۳۰ درصد ضرر میباشند.
داستان پسرک واکسی تکرار شد
این داستان ضرر سهامداران دوباره ما را به یاد داستان پسرک واکسی می اندازد. در میان اساتید بورس، داستانی به نام پسرک واکسی معروف است که به رشد وحشتناک بورس نیویورک در سال ۲۰۰۸ اشاره میکند که بی شباهت به داستان بورس ایران در یک سال اخیر نیست.
استاد کارینا یکی از معامله گران حرفهای بازار بورس آمریکا این داستان را این گونه تعریف میکند:
"سال ۲۰۰۸ بود که در یکی از خیابانهای فقیرنشین نیویورک در حال قدم زدن بودم. این عادت فصلی من بود، گاهی کمکهایی به افراد نیازمند میکردم. به ناگاه پسرکی واکسی را در آن طرف خیابان دیدم... نزد او رفتم برای واکس زدن کفشهایم. روی صندلی لم داده بودم و در حالی که سیگار میکشیدم از پسرک پرسیدم: درآمدت چطور است؟ راضی هستی؟ پاسخ داد: بد نیست. خدا را شکر. کمی پسانداز دارم. در حدود ۵۰۰ دلار. میخواهم سهام بخرم تا سرمایهام بیشتر شود. این روزها همه دارند سهام میخرند. لحظهای به فکر فرو رفتم. کارِ واکس کفشهایم تقریبا تمام شده بود. ایستادم و یک اسکناس ۱۰۰ دلاری به پسرک دادم. در پاسخ به من گفت: آقا من این همه پول خرد ندارم. لبخندی زدم و گفتم: بقیهاش مال خودت. فقط قول بده که فعلا سهام نخری! و در حالی که نگاهش به رفتنم خشک شده بود از او دور شدم. فردای آن روز تمام سهمهای خود را فروختم و ریزش سنگین سهام از هفته بعد شروع شد و من بسیار خوشحال بودم که توانسته بودم علائم این ریزش را از زبان یک پسرک واکسی دریافت کنم. نکته آن است که قیمتها تحت تاثیر پول پسرک واکسی یعنی آخرین پولهایی که به بازار وارد میشوند به شکلی موقت و گولزننده بالا میروند و نفسهای آخر را میکشند. یکی از نشانههای انتهای یک روند صعودی همین است که مردم عادی به شدت برای ورود به بازار اشتیاق دارند و احساس میکنند از پول بیشتر جا ماندهاند و رشدهای چشمگیری در آینده در انتظار آنهاست."
چقدر این داستان پسرک واکسی برای سهامداران آشنا است.
برای جبران کسری بودجه از مردم استقراض کردیم!
به هر حال حالا در سالگرد یک سالگی جمله معروف دیگر روحانی رئیس جمهور نیست و وی در آخرین گفتگوی خود با مردم در ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ درباره مسئله کسری بودجه گفت: ما از بانک مرکزی و پایه پولی استفاده نکردیم و از مردم قرض گرفتیم، به موقع هم با سودش پس میدهیم!
گویا رهبر فرزانه انقلاب هم همین تاکید رو داشتند یکطرفه بررسی نکنید
بنام پروردگاربخشایشگرو مهربان.داستان پسر ک واکسی توسط یکی ار معامله گران حرفی باز ار بورس آمریکا بنام استاد کارینا برای من بسیار مفید وآموزنده بود که امیدوارم هم ه بتوانداز این داستان عبرت بگیرند ونیز بدیگران یاد آوری کنندکه باید مراقب باشند به دام سود جویان دولتی و غیر دولتی قرار نگیرند