در گفتوگوی گسترش نیوز با یک جامعه شناس مطرح شد:
همه چیز درباره تجاری سازی نوستالژی ها!
یکی از شگفتی های سرمایه داری، فروش زمان به مثابه کالاست. اقتصاد بازار می تواند میل به خاطرات خوش کودکی را به کالا به شما بفروشد و خاطرات نوستالژیک گذشته را برای شما تداعی کند.
نوستالژی ها نقش بسزایی در یادآوری روزهای خوش و بی دغدغه سال های کودکی و نوجوانی دارند. کالاهای متفاوتی از جمله کتاب های درسی، انواع خوراکی ها، اسباب بازی ها و حتی یک موزیک و فیلم نیز نوستالژی به حساب میآیند. اما امروزه این موارد فارغ از یادآوری خاطرات خوش گذشته در چرخه کسبوکار و اقتصاد کشورمان نیز وارد شده است. همه ما کتابهای بازنشر شده دهه شصت و هفتاد با همان جلد و مطالب و البته لوکستر و فانتزیتر را در مراکز فروش کتاب دیدهایم. رستوران هایی که انواع ساندویچ ها را با نان بولکی و به اسم ساندویچ دهه شصت به فروش می رسانند، آتاری ها با همان بازیها اما با کیفیت امروزی و مدرن تر، و انوع و اقسام خوراکیهای خاطرهانگیز با همان بستهبندی اما در قالبی لاکچری تر، همه از مصادیق تجاری شدن نوستالژی است که گاه به شکل عجیبی احساسات افراد را برای خریدن آنها ترغیب میکند. خبرنگار حوزه اقتصاد اجتماعی گسترش نیوز درباره تجاری سازی نوستالژی ها با محمدعلی الستی جامعه شناس به گفتگو پرداخته است که در ذیل مشروح این گفتگو را از نظر می گذرانید؛
گرایش های روحی و روانی، تضمینی برای فروش نوستالژی
الستی ضمن متذکر شدن در باب استفاده از گرایشات روانی انسانها برای سودآوری در تجارت گفت: نوستالژیها یک گرایش روانی در انسان است.به طور کلی در بحث سرمایهداری تجاری تمرکز بر روی افزایش تقاضا و همچنین تولید نیاز است. بدین معنا که بازار که محل تقاطع عرضه و تقاضاست و محلی است که قرار است به تقاضاهای مردم پاسخ داده شود به محل افزایش تقاضا و تولید آن تبدیل میشود و طبیعتا برای تولید تقاضا باید به گرایشهای روحی و روانی انسان توجه شود تا بتوانند فروش یک برند را بالا ببرند. از هر کالا و خدماتی که بتواند در افراد برای خرید کالا انگیزه ایجاد کند، برای برانگیختن نیاز و تقاضا استفاده میشود. استفاده از موارد مختلف از جمله نوستالژیها نیز از این دست موارد است.
تجارتی که غیراخلاقی بنظر نمیرسد!
این جامعهشناس ارتباطات در ادامه افزود: شاید بعضی موارد در برخی از کشورها مانند استفاده از جاذبه زنانه غیراخلاقی باشد که این نکته نه تنها در کشورهای مذهبی بلکه در کشورهای غربی سکولار و لاییک نیز به عنوان استفاده ابزاری از زن منع شده است و یا استفاده از کودکان در تبلیغات تا بقیه کودکان همزادپنداری میکنند و علاقهمند میشوند به استفاده از آن محصول. برای مثال زمانی که یک کودک از یک اسباب بازی استفاده میکند یا خوراکی را میخورد کودکان دیگر همزادپنداری میکنند و میخواهند محصول در دست آن کودک در تبلیغات را داشته باشند و یا ادای آنها را در میآورند. بنابراین برای اینکه کالایی به فروش برسد در بسیاری از کشورها استفاده از کودکان در تبلیغات غیرمجاز شناخته شده است. همه این موارد استفاده از گرایشات روانی انسان است که نوستالژی ها در این میان غیراخلاقی بنظر نمیرسند. کسی احساس نمی کند که استفاده ابزاری از افراد صورت گرفته است یا مبانی اخلاقی و دینی به خطر افتاد و یا از کودکان سواستفاده شد. الستی یادآور شد: به همین دلیل طبیعتا فروش نوستالژی ها امروزه به شکلی مجلل کمخطر است و منع و محدودیت قانونی هم ندارد طبیعی است که افراد زیادی برای تجارت از آن استفاده کنند.
زنده شدن خاطرات کودکی به هر قیمتی!
محمدعلی الستی درباره استقبال مردم نسبت به خرید این بازتولیدها گفت: قطعا از یک سنی به بعد عوامل نوستالژیک برای افراد بسیار جذاب است و این به دلیل خاطرات خوشی است که برای انسان ها زنده می شود حتی اگر این محصولات با هر مبلغی به فروش برسند.
نوستالژی، آغازگر گردش مالی یا عامل استمرار آن؟
این جامعهشناس درباره موقتی یا دائمی بودن این کسبوکارهای نوظهور با باطن قدیمی گفت: معمولا اینکه شخصی عامل رویآوریش به یک محصول صرفا یک گرایش روحی و روانی باشد و سپس به وسیله پاسخگویی به سایر نیازهایش این امر مورد حمایت و تقویت قرار نگیرد باعث میشود که این فروش نتواند به مدت زیادی ادامه پیدا کند. برای مثال فرض کنید که اگر یک بیسکویت دوران کودکیمان را ببینیم ممکن است تنها بار اول در نظرمان جذاب بنظر برسد اما آیا همیشه مورد استفاده قرار میگیرد؟ استمرار در خرید این نوستالژیها این تبلیغات نوستالژیک نمیتوانند مستمر و دائمی باشند اما میتوانند شروعکننده خوبی باشند.
به طور مثال، به استناد یک نام قدیمی برخی از شرکتها وجود دارند که نام تجاری خود را برحسب نام شرکتی که ۵۰ یا ۶۰ سال پیش وجود داشته نامگذاری میکنند و بسیاری از مردم به نیت اینکه همان شرکت قدیم است و آن نام افراد را به یاد آن شرکت میاندازد محصول شرکت مذکور را خریدای می کنند اما این محصول طبیعتا یک کارکردی دارد که اگر مثبت باشد و نیاز موردنظر مردم را به طور مطلوبی پاسخ دهد دیگر این نوستالژی نیست که باعث میشود افراد به سراغش بیایند بلکه نوستالژی آغاز به کار این فروش را منجر شده است و سپس با کیفیت مناسب محصول، مشتری جذب کالا میشود و مطلوبیت و عامل گردش اقتصادی تفویض شده است. بنابراین صرفا استفاده از نوستالژی نمیتواند یک ابزار تبلیغاتی مناسب و دائمی باشد.
گزارش از افسانه سالاری
ارسال نظر