چرا یارانههای پنهان باید حذف شوند؟
طی چند روز گذشته خبری مبنی بر برگزاری احتمالی رفراندوم برای حذف یارانههای پنهان و آشکار منتشر شد؛ هر چند هنوز جزییاتی این تصمیم روشن نیست اما به نظر میرسد که این رویکرد با چالشهای جدی روبرو باشد.
چندی پیش خبری در خصوص حذف یارانههای پنهان و آشکار در فضای مجازی منتشر شد؛ در این خبر یکی از اعضای کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس، از طرح تقاضای رفراندوم به منظور حذف یارانههای آشکار و پنهان در مجلس خبر داده بود؛ هر چند که وجود اراده برای ساماندهی نظام یارانهای میتواند امیدوارکننده باشد اما اگر تمام ابعاد و زوایای نحوه اجرای آن مورد بررسی قرار نگیرد، مشکلات زیادی را در پی خواهد داشت.
چرا یارانههای پنهان باید حذف شوند؟
حذف یارانههای پنهان یکی از موضوعاتی است که سالهای اخیر مورد بحث بسیاری از کارشناسان بوده اما تاکنون اقدام مثبتی در این جهت انجام نشدهاست. در این روزها لزوم حذف یارانه پنهان و واقعیسازی قیمت حاملهای انرژی بیش از پیش احساس میشود. شاید در نگاه اول چنین سازوکاری و پایین نگه داشتن قیمت به نفع مردم به نظر برسد و حذف آن به معنی گرانشدن باشد؛ اما آیا واقعا این طور است؟
شاید یک مثال به خوبی پاسخ این سوال را به تصویر بکشد؛ یک خانواده ثروتمند دارای چند خودرو است و در مقابل خانواده دیگری هیچ ماشینی ندارد؛ در نتیجه خانواده ثروتمند از این یارانه یا همان قیمت پایین بنزین، بهره بیشتری میبرد. در صورتی که هیچ نیازی بدان ندارد و خانوادهای که هیچ خودرویی ندارد و احتمالا به یارانه نیاز هم دارد، از آن بیبهره است و یا مثال دیگر قبض برق ثروتمندان است که در این چند وقت سر و صدای زیادی هم به پا کرد.
در نتیجه یارانههای پنهان به اسم فقراست؛ اما به مقصد اصلی نمیرسد و ثروتمندان هستند که از آن بیشترین بهره را میبرند؛ از سوی دیگر تخصیص غیرهدفمند این یارانهها، کسری بودجه و در نتیجه تشدید تورم را به دنبال دارد؛ نتیجه تورم نیز بیشترین نمود خود را در زندگی اقشار ضعیف جامعه نشان میدهد.
عدم بهرهوری صنایع، سرانه مصرف انرژی بالا، قاچاق و ... از جمله دیگر آثاری است که یارانههای پنهان با خود به همراه داشتهاست. از این رو حذف یارانههای پنهان موضوعی است که حتما باید در دستور کار قرار بگیرد؛ اما پرسش اساسی این است که زندگی اقشار ضعیف با این تصمیم چه خواهد شد؟
کارشناسان در پاسخ به این سوال راهکارهایی ارائه میدهند؛ یارانه نقدی، برقراری درآمد پایه همگانی، بازار متشکل انرژی و ... از جمله راهکارهای پیشنهادی کارشناسان است که هر کدام به نحوی منجر به حذف یارانههای پنهان و بهرهمندی و بهبود معیشت دهکهای پایین درآمدی میشود.
در مجموع، اصلاح یارانههای نه یک انتخاب بلکه با توجه به کسری بودجه شدید دولت و تورم بالا، یک اجبار است. با همه این اوصاف، تصمیم به برگزاری رفراندوم برای حذف یارانههای پنهان، میتواند شرایط کنونی را پیچیدهتر و اجرای این سیاست را با تهدیدهایی روبرو سازد.
رفراندوم؛ شمشیر دولبه
باتوجه به خبر جدیدی که میگوید برای حذف یارانهها رفراندوم برگزار شود، دو نتیجه خواهیم داشت؛ یا مردم به رفراندوم پاسخ مثبت خواهند داد و یارانههای پنهان حذف میشود و یا پاسخ مردم، منفی خواهد بود. اما در شرایط فعلی هر دو تصمیم نتیجه خوبی به دنبال نخواهد داشت که در ادامه به علت آن خواهیم پرداخت.
اگر پاسخ غالب مردم به رفراندوم مثبت باشد که بعید هم به نظر میرسد، یارانههای پنهان حذف میشود؛ اما آیا باقی افراد که مخالف این تصمیم بودهاند، از دلیل این تصمیم آگاه هستند و آیا همه مردم میدانند که چرا یارانههای پنهان باید حذف شود؟ اصلا اگر یارانههای پنهان حذف شد، چه چیزی جایگزین آن خواهد شد؟ آیا قرار است وجه نقد حاصل از حذف یارانه در اختیار مردم قرار بگیرد؟ اگر قرار است این اتفاق بیافتد، چه کسانی آن را دریافت خواهند کرد؟
اینها سوالاتی است که هنوز هیچ پاسخی برای آنها ارائه نشده و هیچ اقناعسازی صورت نگرفتهاست؛ سوال مهمتر این است که آیا اصلا همه مردم میدانند که در چه رفراندومی شرکت میکنند و نتیجه رایشان چه خواهد بود؟ در واقع باید گفت هنوز هیچ روشنگری در اینباره صورت نگرفته و هیچ جزییاتی هم در مورد اینکه پس از حذف یارانههای پنهان چه راهکاری جاگزین خواهد شد، منتشر نشدهاست.
از سویی دیگر نیز اگر پاسخ افراد منفی باشد، دو نتیجه را شاهدیم؛ یا مجلس مجبور میشود و شرایط اقتصاد ایجاب میکند که این یارانهها حذف شوند که در نتیجه این امر، دوباره اعتماد مردم فرو میریزد؛ چرا که تصمیم برخلاف نتیجه رفراندوم بوده است؛ و یا بر اساس نتیجه رفراندوم، یارانههای پنهان حذف نخواهد شد و چرخه باطل کسری بودجه و تورم ناشی از یارانههای پنهان ادامه دارد.
چه باید کرد؟
آنچه در حال حاضر روشن است، این است که یارانههای پنهان باید حذف شوند؛ اما این حذفشدن چه از طریق رفراندوم باشد و یا هر راه دیگری، نیاز به اقناع و آگاهسازی مردم دارد؛ مردم باید بدانند که قرار است به چه چیزی رای دهند و نتیجه تصمیمشان چه خواهد بود؛ قطعا در مورد مسالهای به این مهمی که سرنوشت اقتصاد کشور هم بدان گره خورده است، نمیتوان با تصمیمات ناگهانی، پیش رفت. هر تصمیم خطا در این حوزه میتواند فجایعی بزرگ در آینده اقتصاد کشور رقم بزند که شاید جبرانش به این راحتیها نباشد.
ارسال نظر