|

آیا زمان خریدن طلا فرا رسیده است؟

برای خریداران طلای داخل و خارج از کشور نوسان نرخ اونس جهانی اهمیت ویژه‌ای دارد. هر اونس طلا در همین لحظات اخیر بار دیگر ۱۸۰۰ دلار را فتح کرد و حالا همه منتظر ادامه نوسان قیمتی این فلز گرانبها هستند. طلای داخلی از دو عامل نرخ دلار و نرخ جهانی اثر می‌پذیرد و طبیعتا دید کافی نسبت به اتفاقات بازار جهانی برای تمام سرمایه‌گذاران یا فعالان بازار طلا دارای اهمیت دارد.

اقتصاد آیا زمان خریدن طلا فرا رسیده است؟

دلار فعلا روی ۲۷ ایستاده است و به عقیده برخی هیچ بعید نیست که با فشار عرضه بازارساز و امیدواری نسبت به مذاکرات افت بیشتری را تجربه کند. در نقطه مقابل عده‌ای نوسان دلار را به شدت تابع تصمیمات سیاسی در حوزه دیپلماسی بین‌المللی می‌دانند که برجام و احیای آن نقش به سزایی در این فضا دارد. در این بین کف بنیادی نرخ دلار از نگاه همین تحلیلگران فاصله چندانی با سطوح فعلی ندارد. طبیعتا اگر حجم زیادی ارز نفتی به دنبال احیای برجام به اقتصاد کشور تزریق شود می‌تواند افت بیشتر از انتظاری را برای دلار رقم بزند اما هر چه بیشتر سیاست سرکوب در پیش گرفته شود احتمال جهش زودتر و فراتر از انتظار دلار پس از یک دوره ریزشی وجود خواهد داشت.

اما همه این‌ها با فرض این است که ایران به درآمد نفتی خود دست یابد و برجام احیا شود اما همین حالا پس از وقفه طولانی در مذاکرات وین علامت سوال بزرگی در خصوص آینده برجام وجود دارد. گرچه بسیاری نسبت به احیای برجام خوشبین هستند و آن را قطعی می‌دانند اما زمان نقش مهمی در نرخ نهایی دلار ایفا می‌کند. فضای بازار ارز به وین و مذاکرات برجام گره خورده است و حتی اگر حالا توپ‌خانه ارزی بازارساز برای سرکوب نرخ پر باشد اگر در جناح سیاست خارجی اتفاق مثبتی رخ ندهد مدت زمان زیادی برای جبران افت روزهای اخیر دلار نیاز نخواهد بود. فعلا فضای دلار گنگ و مبهم است و شاید تا چند هفته آینده این ابهام از بازار برداشته شود.

اما سرمایه‌گذاری در طلا و سکه برای سرمایه‌گذار داخلی صرفا تحلیل بازار ارز نیست. گرچه به واسطه فضای تورمی در اقتصاد کشور و ریزش شدید ارزش پول ملی، طلا بی‌اعتنا به روند بازار جهانی آن، یکی از مکان‌های سرمایه‌گذاری جذاب پیش روی سرمایه‌گذاران داخلی به خصوص سرمایه‌گذاری سنتی بوده است. برای آنها که در بازار جهانی نیز معامله می‌کنند قطعا دارای اهمیت است که عاقبت طلا چه خواهد شد.

فعالان بازار طلای جهانی روزگار چندان دلچسبی را در سال‌های گذشته تجربه نکرده‌اند و بارها هدف‌گذاری‌های رویایی طلا در سیطره قدرت بانک‌های مرکزی شکست خورده است. حالا گرچه که نجواهای سیاست‌های انقباضی بانک‌های مرکزی تقویت شده است اما طلا بار دیگر به کانون توجه معامله‌گران بازگشته است. طی همین دو روز اخیر اونس رشد نزدیک به ۳ درصدی را تجربه کرده است. همان‌طور که برای ایرانیان طلا نقش بیمه‌ای را در برابر تورم بازی کرده است این موضوع در رفتار سنتی سرمایه‌گذاران طلا در بازار جهانی نیز مشاهده می‌شود. طلا با سیگنال‌های تورمی و نرخ بهره واقعی منفی یا در سایر نااطمینانی و نگرانی‌ها از بازار جهانی رشد می‌کند. بر این اساس در قدرت بانک‌های مرکزی، طلا همیشه کار دشواری را در پیش دارد زیرا بانک‌های مرکزی با محوریت فدرال رزرو امریکا حساسیت بالایی را روی تورم و همچنین نرخ بیکاری (به عنوان معیاری برای سلامت اقتصاد) نشان داده‌اند و طلا برای ثبت رکوردهای قیمتی تازه باید به جنگ بانک‌های مرکزی برود.

اما این بار انگار داستان فرق دارد. بانک‌های مرکزی سیگنال انقباضی داده‌اند و در حالی‌که تا همین چند هفته قبل عده زیادی از طلا ناامید شده بودند حالا اما سیگنال‌های تورمی از جبهه دیگری در حال هجوم است. به دنبال صعود نرخ انرژی مانند نفت و گاز و زغال سنگ در جهان شاخص‌های قیمتی تولیدکننده رشدهای عجیبی را به ثبت رسانده‌اند. شاخص نرخ تولیدکننده چین جهش خیره‌کننده‌ای (حدود ۱۱ درصد رشد سالانه) را داشته است که این بار نگرانی وجود دارد که با وجود تسلط کامل بانک‌های مرکزی بر سمت تقاضا اما مقاومت شاخص‌های نرخ مصرف‌کننده (شاخص تورم عمومی) به دنبال رشد شاخص نرخ تولیدکننده رشد کنند. شاخص نرخ مصرف‌کننده یا تولیدکننده میانگینی از قیمت‌کالاهای مصرفی یا تولیدی در کشورهای مختلف را سنجش می‌کند و نشانگری برای تورم عمومی محسوب می‌شود.

هنوز واژه گذرا (Transitory) بودن تورم پیش رو بر زبان سیاست‌گذاران پولی دنیا جاری است. همه می‌گویند زمستان پیش رو سرد است و بعد از آن نرخ انرژی احتمالا نزولی می‌شود و درنتیجه تب تورمی نیز فروکش می‌کند. اما اگر در ادامه زمستان پیش رو تابستانی گرم‌تر از همیشه را انتظار داشته باشیم و همچنان مصرف انرژی بالا بماند سرنوشت شاخص‌های تورمی چه می‌شود؟ اگر دولت‌ها از سیاست‌های محیط زیستی عقب بنشینند ممکن است مشکل حل‌شده به نظر برسد اما اگر واقعا چنین روزهای سردتر از همیشه در زمستان و گرم‌تر از همیشه در تابستان نتیجه همین تخریب محیط زیستی و سوخت‌های فسیلی باشد آیا استفاده بیشتر از سوخت‌های فسیلی خود بر شکاف دمایی نمی‌افزاید؟ آیا دولت‌ها به رشد قیمت‌ها در کوتاه‌مدت تن می‌دهند اما فضا را برای اقتصاد بازمی‌گذارند تا به جای بازگشت به استفاده بیشتر از سوخت‌های فسیلی، با انرژی‌های نو چالش پیش رو را کنار بزنند؟ اما این سیاست یعنی همان بالا ماندن قیمت‌های انرژی و احتمالا اثر تورمی و رشد نرخ طلا در بازار جهانی و در نتیجه آن در بازار داخلی.

همین احتمالات بالا شاید باعث شود که حداقل طلا در کوتاه‌مدت قدرتمند بماند تا در نهایت مسیر میان‌مدت خود را تعیین کند. شاید گفته شود که با انقباض سیاست‌های پولی بانک‌های مرکزی طلا این سطوح را تاب نمی‌آورد اما اگر سیاست پولی نتواند دردی از تورم احتمالی دوا کند (چون علت رشد احتمالی شاخص‌های قیمتی بالا بودن نرخ انرژی است و نه التهاب پولی سمت تقاضا) و در عین حال در این فضا حتی زمینه‌ساز رکود شود آیا بانک مرکزی مانند فدرال رزرو باز به سمت سیاست انقباضی حرکت می‌کنند؟

به صورت کلی اگر نرخ انرژی همچنان بالا بماند (سرمایی فراتر از انتظار زمستان امسال نیم‌کره شمالی زمین را درنوردد) و چاره‌ای بنیادی برای عبور از این فضا پیدا نشود شاید در چند ماه آینده ناگزیر اثر افزایش تورم را در شاخص نرخ مصرف‌کننده (CPI) ببینیم و همین موضوع یعنی همچنان استقبال بیشتری از طلا میان سرمایه‌گذاران شاهد خواهیم بود. باید منتظر بود تا مسیر آتی را قضاوت کرد.

منبع: بورسان
کدخبر: 208738

ارسال نظر

 

آخرین اخبار