|

در گفتگوی گسترش ‌نیوز با کارشناس بازار سرمایه بررسی شد:

سرمایه‌گذاری در بورس بهتر است یا ارزهای دیجیتال؟

سرمایه‌گذاری در سهام با سرمایه‌گذاری در رمزارز متفاوت است. ارزش‌افزوده رمزارزها مثل بنگاه‌های اقتصادی که سهامشان را می‌خریم، مشخص و قابل‌اندازه‌گیری نیست. در نتیجه این روند باعث می‌شود، سرمایه‌گذاری در رمز ارزها تبدیل به یک سرمایه‌گذاری بسیار پر ریسک شود.

اقتصاد سرمایه‌گذاری در بورس بهتر است یا ارزهای دیجیتال؟

در روزهای اخیر بازار سرمایه ‌ایران نوسانات شدیدی را تجربه کرد و عقب‌نشینی ۳۵ هزار واحدی شاخص کل را نیز شاهد بودیم. بورس در ایران روزهای متفاوتی را نسبت به سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ دارد و با رونق بازار ارزهای دیجیتال صحبت از رقابت به میان آمد. موضوع اصلی این هست که با وجود افت شدید بازار سرمایه آیا توصیه به سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال می‌شود؟ در این خصوص مهدی سوری کارشناس بازار سرمایه گفتگویی با گسترش نیوز داشت که در ادامه مشروح این مصاحبه را می‌خوانید.

سوری

چرا شاهد ریزش‌های شدید در بورس هستیم؟

چالش در بازار سرمایه به واسطه وضعیت عملکرد و تولید شرکت‌ها یا افق نیازهای جهانی و محصولاتشان نیست. تا جایی که به شرایط اقتصادی و وضعیت تولید شرکت‌ها بر می‌گردد. در حال حاضر شرایط مساعدی را داریم اما بخشی از مشکلات بازار سرمایه ناشی از بی‌اعتمادی مردم و عدم پیش‌بینی پذیری آینده است. این عدم پیش‌بینی پذیری از جانب دولت به فضای اقتصادی کشور و متعاقباً بازار سرمایه تزریق شده است. در حالی که شاهد هستیم، دولت‌مردان ما برای کارهای رسانه‌ای و گرفتن عکس یادگاری به اندازه کافی وقت دارند اما برای مسائل بنیادی اقتصادی مثل قیمت‌گذاری دستوری، ارز ۴۲۰۰ و فرمول محاسبه نرخ خوراک پتروشیمی‌ها زمان ندارند و همچنان بلاتکلیف مانده است. فضای بلاتکلیفی برای فعالین اقتصادی مساوی با ریسک است.

ریشه مشکلات فعلی اقتصاد چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار قصد داشته باشد یک واحد تولیدی راه بی اندازد، قاعدتاً نیاز به پیش‌بینی تا چند سال آینده را دارد که با وضعیت قوانین و مقررات آیا کسب‌وکارش سود ده است یا خیر؟ در حالی که دولت‌مردان ما هر لحظه ممکن است تصمیمات لحظه‌ای بگیرند که حاشیه سود یک صنعت یا یک کسب‌وکار را کم یا زیاد کند و در نتیجه عدم وجود نقشه راه و ثبات قوانین و مقررات ریسک زیادی به فعالین اقتصادی تحمیل می‌شود. در نتیجه افراد تمایلی به سرمایه‌گذاری در تولید ندارند. نه تنها بازار سرمایه بلکه کل فضای تولید کشور نیز با چالش جدی مواجه شده است. امنیت سرمایه‌گذاری در حداقل ممکن قرار دارد. خود دولت‌ها هم در این شرایط مشکل‌ساز شده‌اند، دولت‌هایی که توان اجرای یک سری طرح‌های محدود را دارند اما سطح وسیعی از طرح‌ها و وعده‌ها را تعریف می‌کنند و بیش از توان خود گام برداشته‌اند. به نوعی خرجشان از دخلشان بیشتر است. این شرایط ما را با کسری بودجه روبه‌رو کرده است و این کسری بودجه ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی است. دولت‌های ما دخل ندارند اما در خرج‌های خود از یکدیگر سبقت می‌گیرند.

دولت‌ها چگونه تعادل بازار سرمایه را بر هم زدند؟

دولت‌ها هر زمان توان تأمین مخارج را ندارند، از سرمایه موجود در بازارها استفاده می‌کنند. اگر پدری توان مدیریت خود را ندارد و از پس‌انداز فرزند خود استفاده کند، احساس ناامنی در فرزند به وجود می‌آید و فرزند دارایی خود را از پدر مخفی می‌کند. دولت‌ها به بازار سرمایه به شکل تأمین مالی نگاه می‌کنند. بازار سرمایه محل تأمین مالی شرکت‌ها است تا شرکت‌ها با اخذ سرمایه از سهامداران یک ارزش‌افزوده ایجاد کند و ارزش را به سهامداران برگردانند. زمانی که دولت پول از بازار سرمایه خارج می‌کند، ارزش ایجاد نمی‌کند که به سهامداران برگردد. در حالت ایده آل باید میان افرادی که وارد بازار می‌شوند و افرادی که خارج می‌شوند، تعادل وجود داشته باشد. اگر همانند سال ۹۸ و اوایل سال ۹۹ ورودی بیش از خروجی باشد، بازار به شدت بالا می‌رود. در صورتی که خروجی بیشتر شود بازارها به شدت پایین می‌آید.

برای رفع این مشکلات دولت‌ها چه راهکارهایی را اجرا کردند؟

در سنوات گذشته روند به این صورت بود که انتقال پول از بازار ثانویه به بازار اولیه ایجاد می‌شد و تنها روشی که برایش داشتند، عرضه اولیه بود. عرضه اولیه پول را به سهامداران اصلی شرکت‌ها می‌داد اما از آنجایی که هر عرضه اولیه منجر به تزریق پول جدید بازار می‌شد، معمولاً عرضه اولیه‌ها منجر به خروجی‌ بیشتر از ورودی نمی‌شدند و تعادل بازار را برهم نمی‌زدند.

همه ما دوست داشتیم، بازار سرمایه ما به سمتی برود که سرمایه بیشتر به بازار اولیه وارد شود و به تولید کمک کند و در نهایت ارزش خلق شده توسط شرکت‌ها به بازار برگشت داده شود. در حال حاضر نه عرضه اولیه و موضوعات دیگر جریان ورودی سرمایه‌گذاران را تقویت نمی‌کند. به این واسطه که ضریب نفوذ بورس در حداکثر قرار دارد و افرادی که در بورس ماندن منتظر هستند که زیان‌هایشان جبران شود و تمایل برای تزریق پول جدید ندارند. پس بازار حتی ظرفیت کافی برای انتقال پول به بازار اولیه را نیز ندارد. چه رسد به خروج پول توسط دولت در قالب فروش دارایی یا هر راهکار دیگر.

واکنش مردم به این موضوعات چیست؟

نگرانی مردم منجر شده است، تمایل به سرمایه‌گذاری نه تنها در بازار سرمایه بلکه در هر بازار دیگری کاهش پیدا کند. زمانی که مالیات برای خودروهای لوکس می‌گذاریم، هزینه زندگی اقشار ثروتمند در کشور را بیش‌تر از سایر کشورها می‌کنیم. در حال حاضر خودروی لوکس ۵ برابر قیمت‌های بین‌المللی در ایران فروخته می‌شوند، با این روند صاحبان پول را تشویق به خروج از کشور می‌کنیم. دولت قصد دارد، زیاد خرج کند و برای تأمین بودجه این مخارج به کسب‌وکارهای که سود دارند؛ نگاه می‌کنند. در صورتی که اگر افراد فعال اقتصادی اطمینان لازم برای کسب سود سرمایه‌گذاری نداشته باشند، تمایل به سرمایه‌گذاری از دست می‌رود. این موضوع تنها به بورس بلکه به کلیت اقتصاد در بلندمدت لطمه‌های جبران‌ناپذیری وارد خواهد کرد. مجموع این اتفاقات منجر به این می‌شود که ناپایداری در بازارهای مختلف شکل بگیرد. از نظر پارامترهای بنیادی هیچ مشکلی در بازار سرمایه وجود ندارد، به این شرط که شاهد ثبات قوانین و مقررات باشیم. شاید شرکتی در حال حاضر نظر بنیادی قوی و ارزنده باشد اما ممکنه با یک تغییر قانون توسط دولت ارزشش کاهش پیدا کند.

خیلی از سرمایه‌گذاران جذب بازار رمزارزها شدند، رقابت بازار بورس و رمزارزها را چگونه ارزیابی می‌کند؟

حرکت به سمت رمزارزها یک اتفاق ناگریز است. دنیا به سمت این فناوری حرکت می‌کند. تجربه مبارزه با جریان‌ها به ما نشان داده است که همه دنیا به سمت جریان حرکت می‌کند. به جای مقابله با این جریان بهتر هست که با فناوری همراه باشیم. در گذشته می‌گفتیم که رمزارزها مطالبه عمومی در دنیا است اما دشمنان پر قدرتی به نام دولت آمریکا و بانک‌های مرکزی دارد. دولت‌های بزرگ و بانک‌های مرکزی رمزارزها را به عنوان تهدید در نظر خواهند گرفت. چرا که به عنوان مثال اگر مبادلات تجاری با رمزارز انجام شود، دیگر آمریکا توان ندارد، با قدرت دلار کشوری مثل ایران را تحریم کند اما همین کشورهای بزرگ مثل آمریکای و بانک‌های مرکزی در نهایت این روند را پذیرفتند و تلاش کردند که برای رمزارزها چارچوب تعیین کنند. ایران هم در حالت کلان این واقعیت را باید بپذیرد.

سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال مناسب است؟

برای سرمایه‌گذاری در این حوزه باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه‌گذاری در اوراق با سرمایه‌گذاری با سهام متفاوت است. اوراق مناسب افرادی است که تحمل ریسک را ندارند اما سهام برای افرادی مناسب است که ریسک‌پذیر هستند. با همین استدلال سرمایه‌گذاری در سهام با سرمایه‌گذاری در رمزارز متفاوت است. ارزش‌افزوده رمزارزها مثل بنگاه‌های اقتصادی که سهامشان را می‌خریم، مشخص و قابل‌اندازه‌گیری نیست. در نتیجه این روند باعث می‌شود، سرمایه‌گذاری در رمز ارزها تبدیل به یک سرمایه‌گذاری بسیار پر ریسک شود. در همه دنیا هم این ریسک وجود دارد. ممکن افراد در رمزارزها سرمایه‌گذاری کنند و سود چند برابری به دست آورند اما این امکان نیز وجود دارد که ریزش شدید را تجربه کنند. خیلی‌ها در این بازار دارای خود را از دست دادند. در نتیجه باید با سرمایه‌ای در این بازار حضور داشته باشیم که اگر کل سرمایه را از دست دادیم، به شرایط اقتصادی و روانی زندگی‌مان ضربه وارد نشود. در ایران به‌واسطه تحریم و بحث محدودیت مبادلات مالی و ظهور کلاه‌برداری‌ها در فضایی که غیر شفاف ریسک‌هایی که ذکر شد، مضاعف است. پارسال پیشنهاد دادیم که صندوق‌های ریالی با پشتوانه رمزارز تشکیل شود تا دستکم با بخشی از رمزارزی که در داخل کشور تولید می‌شود، افراد به صورت ریالی آنها را خرید کنند.

رمزارز ملی این ریسک‌ها را کاهش خواهد داد؟

رفتن به سمت رمز ارز ملی با مختصات فعلی بیشتر به طنز شبیه است. زمانی که بیش از ۷۰ و ۸۰ درصد جمعیت کشور قصد خروج از کشور را داشتند، مدعی شدیم که هر کس در ایران سرمایه‌گذاری کند، به او اقامت می‌دهیم. حتی یک مورد هم این موضوع را شاهد نبود و شاید اگر به افراد پول هم بدهیم، اقامت ایران را نپذیرند. رمز ارز ملی به بر اساس یک پشتوانه‌ای از اعتماد باید ایجاد شود. زمانی دولت سکه را با نصف قیمت بازار می‌فروخت اما برخی از مردم برای این خرید اعتماد نداشتند. چطور ما انتظار داریم، این سطح از اعتماد برای رمزارز ملی ایجاد شود؟ پیشنهاد می‌کنم، مسئولی ماجراجویی نکنند. روند استاندارد و دنیا را رها کرده‌ایم و به دنبال ایجاد بدعت هستیم. قصد داریم خالق یکسری روال‌ها باشیم. نمونه این موضوع را در سهام عدالت شاهد بودیم. ۱۵ سال نمی‌دانیم، چگونه موضوع را جمع کنیم. مسئولین بهتره بجای وقت گذاشتن روی موضوعاتی که از ابتدا بی‌نتیجه بودن آن مشخص است، به موضوعات مهم‌تر کشور بپردازند. در حال حاضر در خوراک پتروشیمی‌ها، هزینه انرژی صنایع و در فرمول‌های مربوط به پالایشی‌ها ابهامات زیادی را داریم که بهتر این مسائل در اولویت بررسی شود.

 

کدخبر: 213441 رویا رئیسی

ارسال نظر