کارگران چقدر گوشت می خرند؟
شواهد آماری نشان میدهد که مشخصاً نیمه سال۱۳۹۷، از نظر شدت تورم، یک نقطه چرخش (turning point) برای اقتصاد ایران بوده است؛ بهگونهایکه نظام تورمی از یک تورم نسبتا ثابت بالا (در حدود ۲۰درصد) به یک تورم فزاینده تغییر وضعیت داده است.
«سرانه مصرف گوشت قرمز ایرانیها» شاخصیست که نشان میدهد هر فرد ایرانی به طور متوسط در سال چقدر گوشت قرمز مصرف میکند؛ طبق اعلام فائو در سال ۲۰۲۲ سرانه مصرف گوشت قرمز برای هر ایرانی ۶ کیلوگرم است. این دادهها نشان میدهد، سرانه مصرف سالانه کویت بیش از ۶۷ کیلوگرم برای هر نفر، امارات بیش از ۶۲ کیلوگرم و عربستان حدود ۵۴ کیلوگرم است. براساس این دادهها در فلسطین نیز میزان مصرف گوشت مردم ۲۲.۹ کیلوگرم در سال است.
آمارهای متاخرتر از پایین آمدن این شاخص در کشور تا مرز ۴ کیلوگرم در سال خبر میدهد؛ هر ایرانی به طور متوسط سالی ۴ کیلو گوشت قرمز مصرف میکند؛ این اعداد، متوسط مصرف کشوریست که از طریق میانگینگیری نرمالِ مصرفِ دهکهای درآمدی مختلف به دست آمده است و به معنای مصرف سرانه گوشت کارگران نیست. به این معنا که طبقات برخوردار (همان یک درصدیها) مصرف بسیار بالا دارند که متوسطگیری آن با مصرف بسیار پایین کارگران، نهایتاً عددی بین ۴ تا ۶ کیلوگرم در سال میشود. مصرف سرانه گوشت کارگران بسیار پایینتر از این ارقام است.
کارگران چقدر گوشت مصرف میکنند؟
اگر یک خانوادهی کارگری را ۴ نفر در نظر بگیریم، سرانه ۴ کیلویی یعنی این خانواده باید در سال ۱۶ کیلو گوشت بخرد، به عبارتی، ماهی تقریباً یک کیلو و ۲۵۰ گرم گوشت قرمز در سبد خرید خانواده.
به سراغ دو کارگر حداقل بگیر – یکی شاغل و دیگری بازنشسته- رفتیم تا صحت این ادعا ثابت شود. براتی (بازنشستهی کارگری) میگوید: ماههای پیاپی ما گوشت قرمز نمیخریم؛ هر ماه در نهایت چند کیلو گوشت مرغ میخریم و والسلام. مدتهاست که گوشت قرمز حذف شده؛ حتی گوشت چرخکرده هم این اواخر به خاطر گرانی کنار رفته.
یک کارگر حداقلبگیر شهرداری نیز با ماهی هفت میلیون تومان حقوق و دو فرزند محصل در خانه، بر روایت سالی ۱۶ کیلوگرم خرید گوشت قرمز مهر تایید نمیزند؛ او میگوید: در سال نهایتاً چهار تا پنج کیلو گوشت قرمز میخریم.
او میافزاید: مصرف گوشت ما (در صورت امکان) فقط مرغ است و گاهی، فقط گاهی ماهی. گوشت برای ما تبدیل به کالایی لوکس شده است. نه فقط گوشت که میوه و سبزیجات و پیاز کیلویی ۳۰ هزار تومانی هم لوکس شده و دانهای و با دقت خریداری میکنیم.
برای اینکه بدانیم، افول مصرف گوشت و مواد غذایی مغذی در سبد مصرف خانوارهای ایرانی به خصوص فرودستان تا چه حد نسبت به دهههای گذشته، افول کرده است به جدولی در صفحه ۵۰ شماره ۱۷ نشریه روند (نشریه علمی- تخصصی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران) رجوع میکنیم؛ این جدول که سرانه مصرف اقلام خوراکی را در ده سال از ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۲ نشان میدهد، از کاهش سرانه مصرف گوشت از ۱۷۰ کیلو در ۱۳۶۳ تا ۶ کیلو در ۱۴۰۰ خبر میدهد.
البته این کاهش از دهه ۶۰ آغاز شده، ۱۷۰ کیلو در ۱۳۷۲ در ده سال به ۷۸ کیلو رسیده، اما نقطه عطف و زمان اوج این کاهش در میانهی دهه ۹۰ شمسی است، و بالاترین شیب کاهش متعلق به سال ۹۷ است. شواهد آماری نشان میدهد که مشخصاً نیمه سال۱۳۹۷، از نظر شدت تورم، یک نقطه چرخش (turning point) برای اقتصاد ایران بوده است؛ بهگونهایکه نظام تورمی از یک تورم نسبتا ثابت بالا (در حدود ۲۰درصد) به یک تورم فزاینده تغییر وضعیت داده است.
تورم خوراکیها رکورد شکسته است
اما سال ۱۴۰۱ سال شتاب بیسابقهی شاخصهای تورمی است؛ در تاریخ اقتصاد مدرن ایران، فقط شش بار (در شش ماه) تورم نقطه به نقطهی بالای ۵۰ درصد داشتهایم که ۴ ماه آن در ۱۴۰۱ رخ داده است؛ در سال جاری، تورم نقطه به نقطه یا میزان افزایش قیمت در طول یکسالِ منتهی به ماه مشخص، به طور خاص در حوزهی خوراکیها، رکوردشکن بوده است. ماههای آبان و آذر و دی ۱۴۰۱، سه ماهی هستند که تورم نقطه به نقطهی خوراکی آنها بالاتر از ۶۰درصد بوده است، این شاخص در دیماه به نزدیک ۷۰ درصد رسیده است! در این شرایط عجیب نیست که میزان مصرف گوشت از ۱۷۰ کیلوی دهه شصت به ۶ یا ۴ کیلو رسیده است؛ در این اوضاع عجیب نیست که مصرف سرانهی گوشتِ «کارگران» به سالی دو کیلو یا کمتر رسیده و همانطور که آن کارگر سادهی شهرداری میگوید «نه تنها گوشت قرمز، بلکه سبزیجات و پیاز هم برای کارگران مواد غذاییِ لوکس شده است.»
وقتی کارگران برای کل خانواده در سال ۴ کیلو گوشت قرمز نمیخرند
هر ایرانی زمانی نه چندان دور، ماهی بیش از ۱۰ کیلو گوشت قرمز مصرف میکرده (۱۷۰ کیلوی سرانه سالانه را بر ۱۲ ماه سال تقسیم کنیم به همین عدد میرسیم)، ولی حالا، ماهی نیم کیلو هم مصرف ندارد! این یعنی اوجِ روندِ لوکسسازیِ یک کالای اساسی؛ اما مسئولان امر خلاف این را ادعا میکنند. دوازدهم بهمن ماه، حسین دماوندینژاد، معاون امور تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی – مقامی مسئول که باید بتواند اقلام اساسی مورد نیاز مردم در زمینه تولیدات دامی را با قیمت مناسب فراهم کند- ادعا کرده: «گوشت گوسفندی در دنیا کالای لوکس است، ولی در فرهنگ ما علاقه بسیاری به گوشت گوسفند وجود دارد. گوشت گوسفندی در کشور ما درگیر اقتضائات فصل است، ولی گوشت گوساله اینگونه نیست.»
فرامرز توفیقی (فعال کارگری) در این رابطه میگوید: چیزی که بیش از همه آزاردهنده است، اظهارنظرهای نسنجیده و نپختهی برخی مسئولان است؛ چطور ادعا میکنند گوشت گوسفندی در دنیا لاکچری است و در ایران، چون سنت مصرفی دارد، قیمتش بالاست! ایشان باید بدانند در ایران فقط «گوشت گوسفندی» گران نیست، گوشت گوساله و بز و گاو هم به همان شدت گران است، مردم چطور باید نیاز به گوشت قرمز را تامین کنند، از چه راهی؟ پیشنهاد میکنم معاون تولیدات دامی جناب وزیر، اول سری به بازار بزند و قیمتها را ببیند بعد اظهارنظر کند!
او ادامه میدهد: خط قرمز براساس استانداردهای جهانی، تامین پروتئینها و مواد غذایی ویتامیندار برای مردم به قیمت سهلالوصول و مناسب برای همه است، کاری که باید همین مقام مسئول در زمینهی تولیدات دامی انجام دهد. در خیلی از کشورها شیر از آب معدنی ارزانتر است، گوشت از خیلی از مواد غذایی دیگر ارزانتر است، میوه و سبزیجات هم همینطور. در بسیاری از کشورها، مصرف گوشت نه تنها لاکچری نیست بلکه جزو سادهترین خریدهای روزمره است. پس با این اظهارات بیپایه، فرار از مسئولیت نکنیم؛ به مردم میگویند گوشت گوسفند نخورید، به جایش چی بخورند؟ دیگر دوره نان و پنیر هم گذشته، پنیر کیلویی ۴۰۰ هزار تومان شده؛ به جای این حرفها، یک قدم، فقط یک قدم برای معیشت بردارند.
«یک قدم برای معیشت» یعنی مردم بتوانند سبزی و میوه را با خیال راحت بخرند؛ «یک قدم برای معیشت» یعنی گوشت قرمز به این سادگی از سفرههای فرودستان حذف نشود؛ وقتی کارگران برای کل خانواده در سال ۴ کیلو گوشت قرمز نمیخرند، جدول غذاییِ یک فرزند در حال رشدِ یک خانوادهی کارگری چه شکلیست، چطور پروتئینها و ویتامینهای مورد نیاز رشد تامین میشود؟!
ماالان دو سه ماهه گوشت نخریدم این آمار خ رید هم احتمالا خرید مرفهاست که تقسیم شده بین همه که میگن 4 تا6 کیلو سرانه ی مصرف گوشت تنها گوشت نیست که ما امسال اصلا ما هی هم نخریدیم با یه بچه ی 9 ساله ی در حا ل رشد و خیلی چیزای دیگه