قطر، دعوت رسمی و فرصتهای اقتصادی
قطر که از سال ۱۹۷۱ مستقل شد، شبهجزیرهای کوچک در منطقه غرب آسیاست که از سه طرف با خلیجفارس و از جنوب با شبهجزیره عربستان هممرز است. این کشور که به دلایل تاریخی هرگز ارتباط حسنهای با عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس (به جز عمان) نداشت، همواره روابطی دوستانه با ایران داشته و دارد که البته شاید سابقه آن به این برگردد که ایران خیلی زود استقلال این کشور را به رسمیت شناخت.
از همان تاریخ تا به امروز، همواره روابط سیاسی دو کشور در بالاترین سطح صلح بوده که بخشی از آن البته به دلیل وجود منافع مشترک بین دو کشور است. در تمام این سالها نیز سفرهای متعددی بین مسئولان دو کشور انجام شده که موضوع آنها بیشتر سیاسی و یا محدود به بخش انرژی بوده و کمتر توسعۀ تجاری مدنظر بوده است.
به هر حال باید دانست این شبهجزیره یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان است و در شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی با عددی بیش از ۳۵۳ میلیارد دلار، در زمره ۱۰ کشور اول جهان قرار دارد و در سرانه درآمدی نیز در ردههای بالا قرار گرفته است.
گرچه قطر در تمام سالهای کوتاه که از عمر آن میگذرد، همواره در حوزههایی مانند گردشگری، سرمایهگذاری بالایی داشته که شاید بهترین نمونه آن برگزاری جام جهانی فوتبال بود اما برخورداری از منابع عظیم نفت و گاز به عنوان پایه اصلی درآمدهای ارزی این کشور، قطر را به کشوری منحصربفرد در حوزه انرژی تبدیل کرده است. این کشور علاوه بر اینکه یکی از اعضای تأثیرگذار اوپک است، در برخورداری از منابع گازی در رده سوم جهان قرار دارد و در بخش صادرات گاز نیز جایگاه دوم را به خود اختصاص داده و حالا بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی مایع در جهان است.
در این بین، قطر روابط سیاسی حسنهای با ایران داشته و از طرفی با برخی از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که همواره با ایران تنش داشتهاند، چالشهای متعددی دارد. وجود مزر آبی ۲۵۰ کیلومتری بین دو کشور آن هم در خلیج فارس، وجود میادین گازی مشترک و البته قرابت فرهنگی و مذهبی بین دو کشور، همه ویژگیهایی است که این کشور را میتواند به یکی از شرکای اقتصادی ایران تبدیل کند به خصوص اینکه در حوزۀ انرژی منافع مشترک بسیاری دارند.
با این حال، تجارت قطر عموماً به شرق آسیاست و چینیها بزرگترین و معتبرترین مشتری محصولات این کشور هستند و در این سید ژاپن، کره جنوبی، هند و سنگاپور را نیز باید قرار داد. در این حوزه، تقریباً ایران با ۱۶۵ میلیون دلاری، تقریباً سهمی از تجارت این کشور ندارد. این نکته را نیز باید مدنظر داشت که این کشور در حوزۀ کشتیرانی و صنایع وابسته، ظرفیتهای بسیار زیادی دارد که با توجه به توان بالای ایران در این حوزه، فرصتهای خوبی را در اختیار خواهد گذاشت.
یکی از بهترین راههای ارزآوری از قطر، خدمات فنی و مهندسی است. این کشور به شدت در نیروی انسانی متخصص، نیاز به واردات دارد و این موضوع برای ایران که با تراکم نیروی دانشآموخته مواجه است و موضوع اشتغال تخصصی و مؤثر یکی از چالشهای جدی آن است، فرصتی مغتنم است که باتوسعۀ شرکتهای دانشبنیان داخلی و رساندن آنها به استانداردهای بینالمللی، به صورت هدفمند و منظم از این مسیر ارزآوری کند.
موضوع بعد اما صنعت غذاست. قطریها در این حوزه ذائقهای شبیه ایرانیها دارند و با توجه به مسلمانان بودن، به دلیل فقدان زمین مناسب کشت زراعی و باغی، در بخش تأمین غذای حلال بسیار به واردات وابستهاند. با توجه به اهمیت نزدیک بودن مرز جغرافیایی در صنایع غذایی، میتوان در این بخش نیز اقدامات جدی انجام داد و اگر این صنعت در استانهای مرزی انجام شود، قطعاً نتایج بهتری در پی خواهد داشت.
نکتۀ آخر اینکه اخیراً خبر دعوت رسمی امیر قطر از رئیس جمهور توسط وزیر امور خارجه اعلام شد؛ این یعنی قطر آمادگی کامل برای همکاری با ایران در بالاترین سطح را دارد و این فرصت بسیار مطلوبی است که رئیسی در کنار همۀ موضوعات امنیتی و سیاسی، مسئله اقتصادی را نیز در دستورکار قرار دهد به ویژه اینکه ایران به دلیل تحریمها، باید روابط اقتصادی خود را کشورهای منطقه به شدت افزایش دهد.
ارسال نظر