|

جعفر قادری، نماینده مردم شیراز در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با صمت:

باوجود یکدستی قوا، دولت کند است

اقتصاد باوجود یکدستی قوا، دولت کند است

یک نماینده مجلس درباره ناترازی‌های بودجه‌ای دولت می‌گوید: «می‌توان به‌نحوی نظام مالیاتی کشور را اصلاح کرد که تولیدکنندگان تشویق به تولید شوند و فعالیت‌های سوداگرانه تضعیف شود. مالیات بر مجموع درآمد افراد از جمله پایه‌هایی است که بنا بر تجربه بسیاری از کشورهای جهان، موفق و کارآمد بوده و هست. از آنجایی که این پایه مالیاتی همه درآمدهای یک فرد در یک سال مالی را شامل می‌شود، به‌شکل عادلانه‌تری ثروتمندان به پرداخت مالیات خواهند پرداخت و افراد فرودست نیز از این مسئله معاف می‌شوند.»

جعفر قادری، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی که دارای دکترای اقتصاد است، با اشاره به مولفه‌های گوناگون موفقیت یک دولت تصریح می‌کند: «دولت موفق باید بتواند تورم را کنترل کند و زمینه‌های توسعه اشتغال را گسترش دهد؛ ضمن اینکه باید رشد اقتصادی به میزان قابل‌دفاعی رسیده باشد تا بتوان آن را خروج از رکود یا دوره رونق نامید. دولتی موفق است که بتواند ساختارهای موجود را با اصلاح، تقویت و چنان بسترسازی کند که ما از وضعیت فشارهای فعلی و پیشین به یک وضعیت پایدار برسیم. این امر ممکن نخواهد شد؛ مگر اینکه ما بتوانیم ساختار اقتصادی‌مان را به‌نحوی سازماندهی کنیم که در مقابل کارشکنی‌های داخلی و خارجی، شوک‌هایی که به آن وارد می‌شود و فشارها مقاومت و تاب‌آوری داشته باشد.» آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفت‌وگوی صمت با این نماینده مجلس است.

این روزها بازار گمانه‌زنی درباره عملکرد قوه مجریه داغ است. برای ورود به این بحث، توضیح دهید از نظر شما یک دولت موفق چه ویژگی‌هایی دارد و در بخش اقتصاد چطور دولتی را می‌توان موفق ارزیابی کرد؟

خوشبختانه در پرداختن به بخش اقتصاد، ما با شاخص‌های اصلی مواجهیم که در تمام محافل، دانشگاه‌ها، دولت‌ها و مردم مشترک است؛ به‌عبارت دیگر در بخش اقتصادی بسیاری از شاخص‌های مهم به‌شکل کمی محاسبه می‌شوند که این موجب می‌شود ما بدون آنکه نیازی به غلوگویی باشد، عملکرد هر دولت یا مجموعه‌ای را بررسی کنیم.دو شاخص نرخ تورم و بیکاری، از مهم‌ترین شاخص‌ها در بررسی عملکرد دولت‌ها هستند. البته نرخ رشد اقتصادی، ضریب جینی، درآمد سرانه و دیگر شاخص‌ها هم بسیار مهم هستند، اما نرخ تورم بیانگر روند قدرت خرید مردم و نرخ بیکاری وضعیت درآمدهای حاصل از اشتغال جامعه را نشان می‌دهند که اهمیت‌شان را بیش از دیگر شاخص‌ها می‌کند. دولت موفق باید بتواند تورم را کنترل کند و اشتغال را افزایش دهد. ضمن اینکه باید رشد اقتصادی به میزان قابل‌دفاعی رسیده باشد که بتوان آن را خروج از رکود یا دوره رونق نامید. دولتی موفق است که بتواند ساختارهای موجود را با اصلاح، تقویت و چنان بسترسازی کند که ما از وضعیت فشارهای فعلی و پیشین به یک وضعیت پایدار برسیم. این امر ممکن نخواهد بود؛ مگر اینکه ما بتوانیم ساختار اقتصادی‌مان را به‌نحوی سازماندهی کنیم که در مقابل کارشکنی‌های داخلی و خارجی، شوک‌هایی که به آن وارد می‌شود و فشارها مقاومت و تاب‌آوری داشته باشد.

بارها دیده‌ایم که یک اقتصاد به‌دلیل تغییر نرخ نفت دچار مشکلاتی ویرانگر شده است. این روزها پیش‌بینی می‌شود مردم سرزمین‌هایی به‌دلیل خشکسالی و تغییرات اقلیمی مجبور به کوچ اجباری شوند. ضعف در مولفه‌هایی از این دست همگی بیانگر عملکرد غیرقابل‌دفاع دولت در آن زمان و مکان است. دولتی که نتواند خود و مردمش را در مقابل فشارها بیمه کند، یکی از وظایف ذاتی خود را به فراموشی سپرده است.

از دولت‌ها باتوجه به شرایط سال ۹۷ به بعد، چه انتظاراتی می‌رفت؟

به‌‌طور کلی انتظار عموم این است که قدرت خرید تضعیف نشود و شرایط اشتغال مهیا باشد. این مهم در شرایطی که تحریم‌های ظالمانه به کشور تحمیل شده، مانند گذشته ممکن نیست؛ هرچند از گذشته بارها تاکید شده بود که اقتصاد ایران، به‌ویژه‌ بودجه‌ دولت نباید وابسته به درآمدهای نفتی باشد. آن زمان شاید تصور نمی‌شد که روزی تحریم‌هایی مانند تحریم‌های دهه ۹۰ علیه ایران اعمال شود، اما از زاویه اینکه نرخ در بازار جهانی در نوسان است، درآمدهای نفتی در گروه ناپایدارها دسته‌بندی می‌شد، از نظر بسیاری از کارشناسان باید وابستگی به درآمدهای نفتی از بین می‌رفت.کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که تولید در کشور به سمت کالاها و خدماتی برود که غیرنفتی و ارزآور هستند؛ به‌بیان دیگر تلاش باید بر این مبنا باشد که تولید در ایران بیش از پیش متکی به داخل و درون‌زا باشد و در عین حال بازارهای دیگر بتوانند و بخواهند از محصولات تولیدی ما استفاده کنند. در این صورت نیازهای ارزی کشور تامین می‌شود و ما می‌توانیم به‌شکلی پایدار رشد اقتصادی را مشاهده کنیم. ایران امروز باید اقتصاد خود را مبتنی بر علم روز و صنایع دانش‌بنیان سازمان دهد تا ضمن عقب نماندن از رقبا، امکان تولید محصولات با ارزآوری بیشتر را داشته باشد؛ پس حرکت ما باید به‌سوی اقتصادی دانش‌بنیان و درون‌زا باشد که البته از فرصت‌های بیرون از خود نیز غافل نیست، اما تکیه خود را بر داخل گذاشته است.

درحال‌حاضر چه عاملی مانع رفع بی‌ثباتی‌ها در اقتصاد است؟

به‌باور من ناترازی‌ها در همه عرصه‌ها به وضعیت نامناسبی رسیده و باید دست‌اندرکاران امر، تا حالا بخشی از این عدم‌توازن‌ها را جبران می‌کردند. این روزها بیشتر از ناترازی‌های موجود در نظام بانکی و بخش پولی و عوارض آن صحبت می‌شود، در حالی که ما جدا از این ناترازی نگران‌کننده، در بخش انرژی و بودجه و دیگر بخش‌ها هم با انواع ناترازی‌ها مواجهیم. گفته می‌شود اکنون در حوزه تامین آب دچار مشکل هستیم و در مناطقی آب موجود کفاف نیازهای مردم و کشاورزی را نمی‌دهد. از سوی دیگر مشکلاتی در تامین انرژی وجود دارد و کمبود برق و گاز گاه کشور را به تعطیلی می‌کشاند.

در روزهای اخیر نیز شاهد تراز منفی تولید نسبت به مصرف بنزین بوده‌ایم؛ حال آنکه مسئولان دولتی از مدت‌ها پیش فرصت داشتند تمرکز حمل‌ونقل کشور بر جاده‌ها را از بین ببرند. این اقدام جدا از اینکه می‌توانست حمل‌ونقل ارزان‌تر و پایدارتر مانند حمل‌ونقل ریلی را هم توسعه بخشد، به کاهش مصرف بنزین هم منتهی می‌شد. متاسفانه با اینکه ایران کشوری با ظرفیت‌های متنوع است، نتوانستیم از این ظرفیت‌ها بهره ببریم. به هر روی این بخش‌ها بر هم موثر هستند و هر ناترازی می‌تواند به بخش‌های دیگر سرایت و اقتصاد و مردم را بیش از پیش دچار مشکل کند. باوجود ناترازی‌های متعددی که مشاهده می‌کنیم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم اقتصاد ما به یک توسعه پایدار برسد؛ به‌بیان دیگر یک اقتصاد برای اینکه در مسیر توسعه قرار بگیرد باید از شر بی‌ثباتی‌ها خلاص شود و خود را به وضعیت پایدار برساند. رسیدن به وضعیتی پایدار که اجازه نمی‌دهد شوک‌های پی‌درپی شرایط بازار را تغییر دهد، نیاز به برنامه‌ریزی اصولی و اجتناب از هرگونه ایجاد شوک دارد.

 اقداماتی مانند حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی یا افزایش نرخ بنزین (که شایعات فراوانی درباره آن شکل گرفته) تحمیل شوک به جامعه و اقتصاد نیست؟

اینها هم شوک هستند و به‌نظر می‌رسد استفاده از روش‌های تدریجی که با اقناع مردم همزمان باشد، به‌مراتب بهتر است. ضمن اینکه باید همه عوامل بررسی شوند. به‌هر روی در شرایط ناپایدار، شوک‌ها موثرتر از گذشته هستند، این در حالی است که وقتی پایداری رشد می‌کند ممکن است اثرات یک شایعه به اندازه یک شوک بر مردم و اقتصاد کارگر بیفتد. به همین دلیل دولت باید به‌دنبال منابع پایدار برای تامین هزینه‌هایش باشد و از طرف دیگر با اقداماتی ناگهانی نرخ کالاهای اساسی تغییر نکند.

مالیات به‌عنوان اصلی‌ترین منبع پایدار تامین هزینه‌های جاری دولت‌ها در جهان شناخته می‌شود. پایه مالیاتی «مالیات بر مجموع درآمد افراد» در مجلس به تصویب رسید، اما شنیده می‌شود برخی در شورای نگهبان معتقدند این پایه مالیاتی مصداق «سرک کشیدن» در زندگی مردم است. بدون چنین پایه‌های مالیاتی ما می‌توانیم منابع پایدار برای بودجه و البته اقدامات لازم برای رفاه اجتماعی را در دستور کار بگذاریم؟

واقعیت این است که بدون انجام اصلاحات اساسی در نظام مالیاتی کشور، اینکه مالیات همزمان با تامین هزینه‌های دولت، به توزیع درآمد و عدالت اجتماعی هم منجر شود، ممکن نیست. از جمله اقداماتی که در این راستا می‌تواند در دستور کار قرار بگیرد، این است که پایه‌های مالیاتی جدیدتری که منصفانه هم هستند تعریف شوند.در تعریف پایه‌های جدید مالیاتی همواره باید توجه شود که این پایه‌های جدید به‌نحوی باشند که بیشتر بر بخش مصرف متمرکز باشند تا تولید؛ به‌بیان دیگر می‌توان به‌نحوی نظام مالیاتی کشور را اصلاح کرد که تولیدکنندگان تشویق به تولید شوند و فعالیت‌های سوداگرانه تضعیف شود. مالیات بر مجموع درآمد افراد از جمله پایه‌هایی است که بنا بر تجربه بسیاری از کشورهای جهان، موفق و کارآمد بوده و هست. از آنجایی که این پایه مالیاتی همه درآمدهای یک فرد در یک سال مالی را شامل می‌شود، به‌طور عادلانه‌تری ثروتمندان به پرداخت مالیات خواهند پرداخت و افراد فرودست نیز از این مسئله معاف می‌شوند.هرچند باید به این نکته هم توجه شود که تامین پایدار منابع برای دولت، یک مسئله تک‌ساحتی نیست و دولت هم باید در خود تحولاتی ایجاد کند.

منظورتان چه تحولاتی در ساختار دولت است؟

هزینه‌های دولت، هزینه‌هایی است که جامعه می‌پردازد تا نهادی امنیت و نیازهای عمومی آنها را تضمین کند. هنگامی که شکافی میان هزینه‌ها و درآمدها ایجاد می‌شود که هر دو سوی این معادله در به‌وجود آمدن آن نقش داشتند، بدون اصطلاح دو طرف، مشکل به‌طور بهینه مرتفع نمی‌شود. مشکل این است که درآمدهای دولت به‌دلیل تحریم‌های نفتی، کفاف هزینه‌هایش را نمی‌دهد و کسری بودجه ایجاد می‌شود.در چنین وضعیتی طبیعی است که دولت دنبال منبعی پایدار برای تامین هزینه‌های خود بگردد که در این زمینه مالیات حتما بهترین گزینه ممکن است، اما دولت هم باید همت به خرج دهد و خود را چابک کند. سهم دولت در اقتصاد ایران زیاد است و این روند موجب می‌شود دائم هزینه‌های دولت (دست‌کم به اندازه نرخ تورم) بیشتر شود. پس هر پایه مالیاتی که تعریف شود، توان تامین این همه هزینه را ندارد. بدنه فعلی دستگاه اجرایی ایران ناکارآمد و سنگین است و ما باید این بدنه سنگین را سبک و چابک کنیم؛ در غیر این صورت چنان باید نرخ و پایه‌های مالیاتی افزایش پیدا کنند که دیگر کسب‌وکارها دچار رکود و تعطیلی شوند. پس دولت همزمان با اینکه به‌دنبال منابع پایدار می‌گردد، باید از هزینه‌های اضافی و حیف و میل منابع نیز خودداری کند.

این روزها ۲ سال از معرفی کابینه و آغاز به کار دولت سیزدهم می‌گذرد. کدام بخش از عملکرد دولت را برجسته و مثبت می‌دانید؟

نسبت به ۲ سال گذشته، روابط بهتری با همسایگان شکل گرفته که جای تقدیر هم دارد. ما پیش‌تر مشکلاتی جدی و حاد با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و چند کشور دیگر عربی داشتیم. خوشبختانه این دشمنی‌ها در چند ماه گذشته خاتمه یافت و وضعیت به سمت عادی شدن حرکت می‌کند. ضمن اینکه ما همواره با پاکستان یا ترکیه هم در مسائلی دچار مشکل بودیم که به‌نظر می‌رسد در این ۲ سال با این کشورها هم ارتباط بهتری نسبت به گذشته داریم.ضمن اینکه در این مدت دائم تاکید شد باید از ظرفیت شرق، یعنی به‌طور خاص کشورهای چین و روسیه هم برای اقتصاد خود استفاده کنیم. باتوجه به اینکه تحریم‌های ظالمانه شرایط را برای صادرات و همکاری با کشورهای اروپایی بسیار دشوار کرده، این تغییر جهت هم منطقی است؛ به‌ویژه لازم بود روسیه را که به‌دلیل اتفاقات اخیر در اوکراین، دچار تحریم شده و وضعیتی مشابه ایران در مقابل غرب دارد، به خود نزدیک‌تر کنیم تا بتوانیم از امکانات و ظرفیت‌های این اقتصاد نسبتا بزرگ برای پیشرفت خودمان بهره ببریم. هرچند هنوز از این ظرفیت به اندازه مطلوب استفاده نشده و انتظار بیشتری می‌رفت.

بخش مهمی از محصولات صادراتی ایران و روسیه مشترک است که موجب شده برخی نسبت به تداوم همکاری با این همسایه شمالی تردید کنند و این کشور را رقیبی برای اقتصاد ایران بدانند. روسیه کدام یک از بخش‌های اقتصاد ایران را می‌تواند تقویت کند؟

در همین ماجراهای تسلیحاتی مشاهده کردیم که روس‌ها نیازمند محصولات ایران هستند و هم ایران موفق شد پس از سال‌ها بخشی از نیازهای ناوگان هوایی نیروهای نظامی خود را تقویت کند. این همکاری‌ها ظرفیت افزایش دارند، اما تا اینجا هم مثبت بودند. ضمن اینکه روس‌ها در تامین دانه‌های روغنی و تعدادی از محصولات کشاورزی، در جهان سهم بزرگی دارند که اقتصاد ایران هم می‌تواند از آن بهره‌مند شود. همچنین در روسیه میزان تولید علم بالا است و ما باتوجه به جهت‌گیری به سمت اقتصاد دانش‌بنیان می‌توانستیم و باید از این ظرفیت‌ها بهتر بهره‌ می‌جستیم.

 افریقا و امریکای لاتین را شرکای خوبی برای ایران می‌دانید؟

به‌نظر من کشورهای افریقایی و امریکای لاتین حتما شرکای خوبی برای ما هستند. البته ایران از صادرات محصولاتش به همه بازارها دفاع می‌کند، اما به هر روی تحریم امریکا علیه ایران و دنباله‌روی اروپا این امکان را برای همه کشورها به‌طور یکسان فراهم نمی‌کند. کشورهای امریکای لاتین و افریقایی می‌توانند بازار مناسبی برای تولید ایران باشند و در طرف مقابل نیازهای ما هم می‌تواند ازسوی آنها تامین شود.

ونزوئلا اکنون یکی از مهم‌ترین مشتریان میعانات ایران است و در مقابل پودر آلومینیوم و اقلام موردنیاز ما را تامین می‌کند. ما می‌توانیم صنعت مسکن این کشور را همزمان با صنایع پالایشگاهی و پتروشیمی آن دگرگون کنیم و خودمان هم از مواهب آن بهره‌مند شویم، به همین دلیل من این روابط را مثبت و حتی ضروری می‌دانم.

 مشکلات دولت را در کدام بخش‌ها می‌بینید؟

به‌نظر من کاستی‌هایی وجود دارند که قابل‌کتمان نیستند. مهم‌ترین مشکل این است که دولت سیزدهم بسیار کند عمل می‌کند. دولتی که در هماهنگی کامل با نهادها و قوای دیگر قدرت را به‌دست گرفته باید با سرعت بیشتری مسائل را حل می‌کرد. البته قوه مجریه کارهایی انجام داده، اما سرعت اقداماتش کند است. انتظار از دولت این است که در ادامه برای بکارگیری مدیران و وزرا تعارفات را کنار بگذارد. بنا بر معیارهایی که در سوال نخست مشخص کردم هنوز کشور در وضعیت ناپایداری به‌سر می‌برد و شوک‌های داخلی و خارجی می‌تواند آن را متاثر کند. پس هنوز دولت هم با یک عملکرد قابل‌قبول فاصله دارد./ روزنامه صمت

کدخبر: 304610 امیرعباس آذرم وند

ارسال نظر

 

پربازدیدترین