صمت به بررسی نقش نوسان نرخ ارز بر اکوسیستم دانشبنیان پرداخت
نوسان ارز با دانشبنیانها چه میکند؟ / تخصیصی که رانت بهدنبال دارد
در حال حاضر، یکی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانشبنیان، نوسات ارزی دلار است، این نوسانات اگرچه بهطورمستقیم اثر خود را بر شرکتهای دانشبنیان ندارند، اما موجب میشوند که شرکتهای دانشبنیان در خرید مواد اولیه خود دچار مشکل شوند.
در حال حاضر، یکی از مشکلات پیشروی شرکتهای دانشبنیان، نوسات ارزی دلار است، این نوسانات اگرچه بهطورمستقیم اثر خود را بر شرکتهای دانشبنیان ندارند، اما موجب میشوند که شرکتهای دانشبنیان در خرید مواد اولیه خود دچار مشکل شوند. بههمیندلیل است که کارشناسان معتقدند، شرکتهای دانشبنیان برای افزایش تابآوری به تسهیلات و حمایتها، پیش از دانشبنیان شدن نیاز دارند. همچنین، خرید تجهیزات و سایر دستگاههای موردنیاز، این شرکتها را با مشکل روبهرو میکند، بهطوریکه دستگاهی که پیش از این نرخ ثابتی داشت، با نوسات ارزی افزایش نرخ ۲ تا ۳ برابری پیدا میکند و همین موضوع میتواند بار مالی زیادی را به شرکتهای تازهتاسیس وارد کند. صمت در این گزارش به اهمیت تاثیر نوسانات ارزی بر فعالیت دانشبنیانها پرداخت.
نوسان ارز با دانشبنیانها چه میکند؟
بسیاری از فعالان در اکوسیستم دانشبنیان معتقدند، افزایش نرخ محصولات و خدمات شرکتهای دانشبنیان راهکار مناسبی برای مقابله با آسیبهای نوسانات ارزی نیست؛ چراکه باعث محدود شدن مخاطبان شرکتهای دانشبنیان میشود. همچنین، شاید خرید مواد اولیه بهصورت ماهانه و یا سالانه انجام گیرد، اما نوسانات ارزی میتواند مشکلات زیادی را پیشروی شرکتهای دانشبنیان بگذارد. وجود تحریمها بهنوبهخود به اقتصاد شرکتهای دانشبنیان لطمه میزند و در حال حاضر و باتوجه به اینکه دلار دولتی به شرکتهای دانشبنیان اختصاص داده نمیشود، این امر مشکلات مالی زیادی را در مسیر توسعه شرکتهای دانشبنیان ایجاد میکند. گفتنی است، حمایت از شرکتهای دانشبنیان بهمعنای پرداخت وام و سایر امکانات به شرکتهای دانشبنیان نیست، اگرچه این بخش نیز موردنیاز شرکتهای دانشبنیان است، اما شرکتهای دانشبنیان نیازمند این هستند که دولت در واگذاری بخشی از کارها به این شرکتها اعتماد کند و کارهای محوله خود را به این شرکتها واگذار کند، آن هم شرکتهایی که مختص همین استان هستند و نه در سایر استانهای کشور. بازپرداختهای سنگین وامها برای شرکتهای دانشبنیان تازهتاسیس، بسیار سخت است و بهنظر میرسد اگر افراد هزینههایی اینچنینی داشتند، دیگر نیازی به گرفتن وام نداشتند.
نوسان ارز و شکست در مناقصهها
علیرضا عطاری، از دیگر فعالان اکوسیستم دانشبنیان در گفتوگو با صمت گفت: نوسانات نرخ دلار در بیشتر موارد موجب شکست شرکتهای دانشبنیان در مناقصهها میشود و این شرکتها در بیشتر پروژههای اقتصادی ضرر میکنند. همچنین، نوسان نرخ ارز در بحث واردات، ضررهای مالی بسیاری را به شرکتها وارد کرده است. در اغلب موارد، مابهالتفاوت نرخ حاصل از افزایش نرخ دلار، از جیب دانشبنیانها پرداخت شود. یک شرکت دانشبنیان هر قدر برای کسب سود و بهره اقتصادی از کانال تولیدات فناورانه تلاش کند، با این وضعیت نوسانات ارز و تخصیص ارزهای ترجیحی موفق نخواهد شد.
تخصیصی که رانت بهدنبال دارد
وی بااشاره به رانتخواری برخی شرکتهای بزرگ تولیدی که تنها نام دانشبنیان را یدک میکشند، گفت: متاسفانه بعد از نوسان شدید ارزی در چند سال اخیر، هیچگاه شاهد تکنرخی شدن ارز نبودهایم و این امر موجب افزایش رانت در نظام اقتصادی کشور شده است. بهعبارتروشنتر، تخصیص ارز ترجیحی که موجب چندنرخی شدن آن شده، شرایط را برای رانتخواری بهویژه آن دسته از شرکتهای دانشبنیانی که فقط نام دانشبنیان را یدک میکشند، نظیر ایرانخودرو فراهم میکند؛ نه آن شرکتهایی که مراحل استارتآپی را طی کرده و از دل دانشگاه بیرون آمدهاند.
بهگفته وی، برخی شرکتها که از عنوان «دانشبنیان» بهره میبرند، هیچ نشانهای از دانشبنیان بودن ندارند و تنها مونتاژکاران حرفهای هستند که در این اکوسیستم و به نام دانشبنیان فعالیت میکنند.
عطاری گفت: در کل، با شرایط فعلی نوسان ارز و روند تخصیص آن به شرکتهایی که اغلب مونتاژکار و در ظاهر تولیدی هستند، نمیتوان اتفاق خوشایندی را برای حوزه اقتصاد متصور بود، چراکه اختصاص یک مزیت به گروهی خاص، نظیر تخصیص ارز ترجیحی تنها آوردهای که دارد، ایجاد رانت است و شرکتهای دانشبنیان واقعی نمیتوانند به فعالیت تولیدی بهمعنای واقعی بپردازند، زیرا فضای رانتی منجر به خروج تولیدکنندگان واقعی از چرخه اقتصاد میشود.
وی با تشریح اهمیت اقتصاد آزاد در رشد و توسعه اکوسیستم نوآوری گفت: راهی جز ایجاد اقتصاد آزاد برای رهایی از مشکلات فعلی نیست. اقتصاد آزاد، اقتصادی است که در آن مالیات بهدرستی پرداخت شود و نرخ انرژی و گاز واقعی باشد و درآمدها هم براساس این نرخها، تعیین شود و با آن همخوانی داشته باشد. نرخ شاخصهای اقتصادی ما باید همسو با نرخهای جهانی پیش برود؛ چه درآمد مردم و چه هزینههای آنها؛ نه آنکه یکسویه باشد، یعنی فقط هزینهها مطابق نرخ جهانی افزایش یابد، اما درآمد به همان روال سابق عاید مردم شود.
بهگفته عطاری، واردات آزاد یکی از نشانههای اقتصاد آزاد است، در حالی که در ایران محصولات خریداریشده حتی چندین سال پشت درهای گمرک میمانند.
وی افزود: باتوجه به شرایط یادشده، فعالیت دانشبنیانی در کشور تقریبا جزو محالات است، زیرا اکوسیستم نوآوری و دانشبنیان تنها در اقتصاد آزاد میتواند شکوفا شود. علاوه بر این تداوم نوسانات فعلی و تخصیصهای بیحساب و کتاب دولت فعالیت اقتصادی پویا را در کشور ناممکن میسازد.
عطاری گفت: با افزایش نرخ ارز، امکان تامین محصولات هایتک (High-Tech) بهدلیل گران شدن، بهمراتب سختتر و گاهی ناممکن میشود. این مسئله فرصت ویژهای برای گروهی از شرکتهای دانشبنیان فراهم میکند که رقیب خارجی داشتهاند، اما مجال عرضاندام در مقابل آنها را نیافتهاند تا بتوانند با قیمتهای بهمراتب پایینتر (بهدلیل افزایش نیافتن هزینه نیروی انسانی و انرژی)، میدانداری کنند و بازار را دست بگیرند، همچنین مقاومت کارفرمایان در مقابل تامین داخلی چنین کالاهایی در این شرایط کمتر شده است و شرکتهای دانشبنیانی که محصولاتشان از درجه کیفی قابلقبولی برخوردار باشد، با سهولت بیشتری امکان تعامل با صنایع را خواهند داشت.
دست رقیبان خارجی بستهتر میشود، اما...
امین شجاع پیلهورد، رئیس یک شرکت دانشبنیان در زمینه ماشینآلات و تجهیزات پیشرفته معتقد است: اگر نگرش تکبعدی به فعالیت دانشبنیانها داشته باشیم، نظر برخی مسئولان درباره تاثیر نرخ ارز بر دانشبنیانها درست است؛ اینکه با افزایش نرخ ارز، نرخ تمامشده کالاهای وارداتی افزایش مییابند، امری واضح است. این روند شرایط را برای دانشبنیانها که کالای تولیدی دارند، هموار میکند و دستشان در رقابت بازتر میشود، اما واقعیت داستان، حول محور سناریوی دیگری میچرخد.
با این شرایط، تولید توجیه اقتصادی ندارد
وی در گفتوگو با صمت بیان کرد: واضح است که در دنیای درهمتنیده امروز، یک شرکت تولیدی صفر تا صد تولید یک کالا را برعهده ندارد؛ حال چه دانشبنیان باشد و چه نباشد. بنابراین، واضح است که بیثباتی اقتصادی و افزایش نرخ ارز تاثیر جدی بر فعالیتهای دانشبنیانها بهویژه در حوزه ماشینآلات میگذارد. از آنجایی که قیمتها با افزایش نرخ دلار در هر بخشی از تولید افزایش پیدا میکند، بهطورقطع دانشبنیانها برای کالاهای تولیدشده باید هزینه زیادی را صرف کنند و شاید در بسیاری موارد تولید، توجیه اقتصادی هم نداشته باشد. همچنین، زمانی که نرخ کالایی متناسب با نرخ دلار روز تعیین میشود، تثبیت نرخ جدید نیاز به چند ماه زمان دارد. در این فرآیند بیثباتی اقتصادی، در عمل خریدها و سفارشهای قبلی را با ضرر همراه میکند و باز هم از توجیه اقتصادی فعالیت در اکوسیستم دانشبنیانی میکاهد. وی افزود: در شرایط فعلی، تاریخ اعتبار خریدها یکروزه است، آن هم در شرایطی که موفق به خرید مواد اولیه شویم؛ در بسیاری موارد، مواد به ۲برابر نرخ روز فروخته میشود؛ در کل، دانشبنیانهایی که در زمینه ماشینآلات فعالیت میکنند، برای خرید نهاده و مواد اولیه با معضل جدی کمبود مواجهند. بهگفته شجاع، از آنجایی که دانشبنیانها در زنجیره تولید قرار دارند، اخلال در هر بخشی از این زنجیره به فعالیت آنها آسیب جدی میزند. بالا رفتن نرخ ارز برای دانشبنیانها توجیه اقتصادی ندارد و بیشتر آنها ترجیح میدهند در سکون بهسر ببرند تا پویایی. این فعال دانشبنیان گفت: بنابراین، تحلیل یکجانبه مدیران درباره تاثیر نرخ ارز بر مدیران صحت ندارد؛ چراکه باید فعالیت دانشبنیانها را اکوسیستمی دید و آنها را بهعنوان یک زنجیره در نظر گرفت.
نرخ ارز در نقطه اپتیمم
وی بااشاره به اهمیت نقطه اپتیمم نرخ ارز برای توسعه تولیدات و دانشبنیانها گفت: همواره نرخ ارز دارای یک نقطه اپتیمم است؛ فرض کنید مانند چندین سال پیش نرخ دلار هزار تومان باشد، در این شرایط تولید، توجیه اقتصادی مطلوبی ندارد، چراکه تولیدکننده داخلی افزون بر هزینههای تولید، باید هزینه تحقیق و توسعه و حقوق و مزایا را بدهد. در این شرایط، امکان رقابت با کالای وارداتی برای تولیدکننده داخلی وجود ندارد. بنابراین، راهی برای ایجاد اشتغال و توسعه فعالیت دانشبنیان باز نمیشود. در واقع، این نوع ایستایی در تولید بهدلیل نبود قابلیت کافی نیست، همانگونه که گفته شد، نرخ دلار بهقدری پایین است که اصلا توجیه اقتصادی برای تولید کالا باقی نمیماند، چراکه کالا با همان کیفیت، بلکه بالاتر و با قیمتی بسیار مناسبتر وارد میشود، نظیر چنین روالی را در برخی کشورهای حوزه خلیجفارس که ارزش پولشان از دلار بیشتر است، میتوان دید.
یخزدگی اقتصاد
شجاع افزود: در این شرایط، دلار باید به نقطه اپتیمم برسد، به این معنا که در نهایت، واردات و صادرات بهگونهای طراحی شوند که به کسب منافع ملی بینجامد. بهعبارت روشنتر، نرخ دلار باید بهنقطهای برسد که تولید در داخل بهصرفهتر باشد تا هم چرخ تولید بگردد و هم اقتصاد پویاتر باشد. بهاعتقاد من، افزایش نرخ دلار تاثیر زیادی بر فعالیت دانشبنیانها دارد و در شرایط فعلی بسیاری از دانشبنیانها در یخزدگی اقتصاد بهسر میبرند و در اصل توان قیمتگذاری و ادامه فعالیت ندارند.
سخن پایانی
با افزایش نرخ ارز، هزینههای تولید کالا توسط صنایع افزایش مییابد و بدونشک این نوسانات بیشترین آسیب را به این بخش از اقتصاد کشور وارد خواهد کرد. در مقابل، هرچه میزان وابستگی صنایع داخلی به خارج از مرزها کاسته شود، در این برهه آسیب کمتری را تجربه میکنند و حتی مجال افزایش رقابتپذیری و عرضه مناسبتر محصولات خود را در بازارهای داخلی و خارجی خواهند داشت.
شرکتهای دانشبنیان نیز از این قاعده مستثنا نیستند و بهعبارت بهتر، وابستگی آنها به مولفههای وارداتی یا ارز، مشخصکننده وضعیت اقتصادیشان خواهد بود. اما یکی از تفاوتهای بارز این شرکتها با دیگر مراکز تولیدی، فعالیت برای تولید محصولات و خدمات با سطح فناوری بالا (high-tech) است که این محصولات یا اغلب جزو کالاهای تحریمی هستند که امکان ورودشان به داخل کشور فراهم نیست یا بهدلیل سطح فناوری بالای تولید آنها، با قیمتهای گزافی وارد میشوند. در حقیقت، این شرکتها بهواسطه استفاده از ابزارهای دانشی، مواد اولیه نهچندان باارزش را تبدیل به کالای با ارزشافزوده بالا میکنند. تولیدات فناورانه خاص با ظرفیت محدود، اما ارزشافزوده فراوان، وجه تمایز این شرکتها در برابر دیگر مراکز تولیدی است که محصولات معمولی و با تیراژ انبوه را روانه بازار میکنند.
ارسال نظر