عملکرد شرکت های بورسی در دولت سیزدهم | راهکار پزشکیان چیست؟
بررسی عملکرد شرکتهای بورسی در دولت سیزدهم نشان میدهد که حاشیه سود عملیاتی شرکتها کاهش یافته و هزینههای تولید و هزینههای مالی و مالیاتی نیز افزایش یافته است. این نشان میدهد که اقدامات دولت سیزدهم در حمایت از تولید و بازار سرمایه به نتیجه مطلوب نرسیده است.
در دوره کار دولت سیزدهم، یکی از گروههایی که بیشترین ناراضیها را به خود جلب کردند، بورسیها بودند. این سهامداران که وارد تراکمترین بخش اقتصاد کشور شده بودند، نه تنها نتوانستند با سایر بازارها رقابت کنند، بلکه بعضا با ضرر معاملات خود را ترک کرده و از بازار خارج شدند. اما چرا با این همه تلاش و سرمایهگذاری، بازدهی مورد انتظار آنها در این دوره به دست نیامد؟
روایتی از حاشیه سود عملیاتی
یکی از پارامترهایی که تحلیلگران بازار سرمایه به آن میپردازند، مقایسه حاشیه سود شرکتها و صنایع با سنوات گذشته آنها باشد. پارامتری که تاثیر تمام عوامل بیرونی را منعکس میکند و نشان میدهد قوانین کلان یا تصمیمات مدیریتی توانسته شرکت را در ریل صعودی قرار دهد یا خیر. حال آنکه با بررسی شرکتهای بزرگ صنایع مختلف درمییابیم که حد فاصل سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، تقریبا حاشیه سود همه شرکتها کاهش پیدا کرده است.
همچنین با بررسی سایر شرکتها پی میبریم که حاشیه سود عملیاتی تمام صنایع بهطور متوسط ۵ درصد کاهش پیدا کرده است. پر واضح است که هزینههای شرکت بیشتر از درآمدش افزایش پیدا کرده است؛ یعنی قوانینی نظیر افزایش نرخ خوراک هزینهها را افزایش داده و قوانینی مانند پیمان سپاری ارزی و قیمتگذاری دستوری مانع از رشد درآمد به اندازه هزینهها شده است.
هزینه مالی و مالیاتی چطور پیش رفت؟
به ۳ دلیل، هزینههای مالی و مالیاتی شرکتها را مورد بررسی قرار میدهیم: اولا این پارامتر را میتوان پارامتری موثر در هزینههای تحمیلی دولت به صنایع قلمداد کرد. ثانیا در هزینههای مالی و مالیاتی در حاشیه سود عملیاتی شرکتها محاسبه نمیشود و عدم بررسی آن تورشهای احتمالی را برای تحلیلگران ایجاد میکند و ثالثا این پارامتر به خوبی نشان میدهد که دیدگاه دولت به شرکتهای بورسی چگونه بودهاست؟
سوال اینجا است که آیا دولت کسری بودجه خود را با دست درازی در جیب شرکتها جبران کرده و یا حتی، آیا نرخ بهره افزایش یافته است؟ پس با بررسی هزینههای مالی و مالیاتی در کنار حاشیه سود عملیاتی، میتوان روند صنعت، شرکت و همچنین عملکرد دولت را تا حدی ارزیابی کرد.
در آخر صنعت سیمان را نیز مورد بررسی قرار میدهیم؛ چرایی آن نیز به عرضه این محصول در بورس کالا برمیگردد که باعث شده قیمتگذاری دستوری تا حدی روی این صنعت بی اثر شود. این موضوع نشان میدهد که تنها حدف یک پارامتر مخرب، میتواند حال صنایع را خوب کند.
با توجه به موارد فوق میتوان نتیجه گرفت که هزینههای شرکتها بیش از درآمدشان رشد یافته است و از سوی دیگر هزینههای مالی و مالیاتی شرکتها رشد فاجعهباری را تجربه کردند؛ اتفاقی که شرکتهای کوچک و متوسط را در آستانه ورشکستگی قرار میدهد و شرکتهای بزرگ را نیز با مشکلات عدیدهای روبهرو میکند.
در نهایت به نظر میرسد حداقل، میراث بورسی دولت سیزدهم میراث خوبی نبوده و ادامهدهنده آن میتوانست بورس و شرکتها را کامل نابود کند.
بورس با ادبیات دستوری احیا نمی شود
علیرضا زندیان با تاکید بر لزوم توجه به موضوع حقوق صاحبان سهام در بازار سرمایه، گفت: بازار سرمایه بازار شفافی است و باید برای هدایت نقدینگیهای سرگردان به این بازار، تدابیری اتخاذ شود چرا که تقویت بورس، مانع از دلالی کاذب در بازارهای خودرو، مسکن، ارز و طلا میشود.
استفاده از ظرفیت صندوقهای سرمایهگذاری
نماینده مردم بیجار گروس در مجلس با اشاره به شعار سال ۱۴۰۳ مبنی بر جهش تولید با مشارکت مردم گفت: اگر برنامهریزی دقیق و کارشناسی انجام شود میتوان اعتماد از دست رفته را به بازار سرمایه بازگرداند و با استفاده از این ظرفیت، بخشی از تامین مالی تولید را انجام داد حتی با استفاده از ظرفیت صندوقهای سرمایهگذاری سرمایههای خرد مردم را نیز به بازار سرمایه و نهایتا بخش تولید هدایت کرد.
وی تصریح کرد: حمایت دولت از تولید و فراهم آوردن شرایط برای کاهش نرخ هزینهها و بهای تمام شده شرکتهای تولیدی بورسی، نقش مهمی در افزایش سود شرکتها دارد.
نقش مهم آموزش در تقویت فرهنگ سهامداری
زندیان با بیان اینکه اطلاع رسانی و آموزش در تقویت فرهنگ سهامداری نقش دارد، گفت: بازار سرمایه بازار حساسی است حتی باید به روش اطلاعرسانی برای فعالان بازار درباره تصمیمات اقتصادی نیز توجه و عدالت رعایت شود.
ارسال نظر