خبر خوش برای کارگران | تکلیف مسکن کارگری روشن شد
اگر دولتها به مسکن اهمیت دهند، پس از 4 یا 8 سال، میتوانند پیشرفتهای چشمگیر و موفقی در این زمینه را ایجاد کنند که از اهمیت حیاتی برخوردار است.
حمید نجف جزئیات طرح خود برای احداث مسکن ارزان برای کارگران را شرح داد و اظهار کرد: انتظار کمترین از دولتها این است که بر اساس قانون اساسی، اقدامات عملی برای ساخت مسکن برای جامعه را انجام دهند.
وی افزود: درست است که نسبت به ساخت مسکن مهر و طولانی شدن روند ساز و سازها و عدم فراهم بودن امکانات و زیرساختهای لازم در این طرح انتقاداتی مطرح میشود ولی معتقدم که در دولت نهم و دهم علیرغم همه چالشها و مشکلات یک حرکتی در این خصوص شکل گرفت و خروجی آن دولت را نسبت به دولتهای بعد مثبتتر میدانم.
این کارشناس حوزه کار درباره راهکار خانهدار شدن کارگران و اقشار کم درآمد گفت: یکی از پیشنهادات این است که زمینهای اطراف کارخانهها و شهرکهای صنعتی را برای ساخت مسکن کارگران اختصاص بدهیم و تعاونیهای مسکن را ایجاد کنیم.کارخانهها نیز بر روند ساخت و ساز و اختصاص زمین نظارت کنند تا به نتیجه برسد و بانک مسکن نیز به کارگران وام بدهد.
این کارشناس حوزه کار با بیان اینکه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت راه و شهرسازی به طور مشترک میتوانند کار ساخت مسکن کارگران را پیش ببرند، اظهار کرد: درحال حاضر استفاده از ظرفیت تعاونی های مسکن میتواند به عنوان یک راهکار مطمئن و مقرون به صرفه دنبال شود.
اختصاص زمین رایگان و مشارکت در ساخت
نجف راهکار پیشنهاد دیگر خود برای ساخت مسکن ارزان کارگران را اختصاص زمین رایگان و مشارکت در ساخت دانست و گفت:در دولت سیزدهم بسیاری از کارگران و اقشار محروم و کم درآمد با اختصاص زمین رایگان و در قالب طرح مشارکت در ساخت توانستند صاحبخانه شوند. از طریق مشارکت در ساخت انبوهساز یا سازنده مسکن کارگر را می سازد و در مقابل یک واحد برای خود برمی دارد و بسته به تراکم یا مجوزی که شهرداری صادر میکند میتوان تعداد طبقات مجاز را بیشتر کرد.
به گفته وی شاید کارگران نتوانند با اندوخته و سرمایه اندک خود مسکن بسازند ولی اگر زمین ارزان و رایگان در اختیار آنها قرار گیرد از طریق مشارکت سازندگان میتوانند صاحبخانه شوند.
این کارشناس حوزه کار متذکر شد: باید بپذیریم فاصلهای که در طول ۸ سال دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث ساخت و عرضه مسکن به وجود آمد موجب شد تا بسیاری از پروژههای مسکن از جمله مسکن مهر با تاخیر در تحویل یا عدم تکمیل مواجه شود و این مساله بر افزایش قیمت مسکن و اجارهبها و تورم این بخش از اقتصاد تاثیر بگذارد در حالی که کمترین انتظاری که از دولتها میرود این است که بر اساس قانون اساسی در خصوص ساخت مسکن،ابتکار عملی از خود نشان بدهند.
نجف تصریح کرد: در دولت سیزدهم نیز تلاش بسیاری صورت گرفت تا واحدهای باقی مانده مسکن مهر تکمیل و تحویل شود و طرحهایی مثل واگذاری زمین رایگان به خانوارها در پیش گرفته شد.
عقبنشینی ۴.۲ میلیون خانوار از طرح مسکن دولتی
عقبنشینی ۴.۲ میلیون خانوار خانهندار از طرح مسکندولتی بهرغم «استقبال اولیه» آنها برای ثبتنام، به معمای غیرقابل باوری تبدیل شده که مسوولان دولتی تا الان پاسخی به آن ندادهاند.
اندکی بیش از ۵ میلیون خانهاولی از سراسر کشور طی دو سال گذشته، مجوز سبز از وزارت راه و شهرسازی برای پیشخرید مسکندولتی دریافت کردند به این معنا که متقاضیان مشمول طرح مسکنملی شدند، اما فقط ۱۴.۸درصد آنها یعنی زیر ۷۵۰هزار نفر، مبلغ اولیه نقدی برای پیشخرید خانهها را پرداخت کردند. عقبنشینی ۴.۲ میلیون خانوار خانهندار از طرح مسکندولتی بهرغم استقبال اولیه آنها برای ثبتنام، به معمای غیرقابل باوری تبدیل شده که مسوولان دولتی تا الان پاسخی به آن ندادهاند اما کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس توانستند با دسترسی به دادههای واقعی این طرح، جواب این پارادوکس را پیدا کنند.
گزارش از نتایج مطالعات تازهای که در مرکز پژوهشهای مجلس درباره طرح ساخت یک میلیون مسکن در سال» -طرحی که از سال ۱۴۰۰ شروع شد- انجام شده، حاکی است: ناسازگاری شرایط اولیه ورود به طرح با وضعیت اکثریت دهکهای کمدرآمد و خانوارهای در فقر مسکن،بهای سنگین دریافت کلید مسکندولتی بر اساس نسبت مجموع آوردهنقدی و اقساط وام با درآمد سالانه سه دهک اول و همچنین نامشخص بودن موقعیت واحد مسکونی، مشخصات واحد و قیمت قطعی آن هنگام ثبتنام و حتی بعداز روند ثبتنام از جمله دلایلی است که باعث ریزش تقاضای مسکندولتی شده است. بهای رسیدن دهک اول خانهندار –کمدرآمدترین خانوارهای کشور که فاقد مسکن هستند- به مسکندولتی با قیمتهای ۱۴۰۲ برابر است با ۱.۶ برابر درآمد سالانه این گروه و برای دهکهای دوم و سوم نیز معادل کل درآمدشان.
خرج سنگین خرید خانه دولتی در شرایطی است که طبق آمار رسمی، وزن هزینه اجاره در سبد هزینه زندگی سه دهک اول زیر ۵۰درصد است. به این ترتیب، برای فقرای مسکن، صرفه در اجارهنشینی است تا خرید خانه دولتی. این نابرابری شدید بین بهای مسکن دولتی و توان خانهدارهای مخاطب طرح، بزرگترین باگ طرح مسکن ملی است.
انصراف از مسکن دولتی
بررسی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد، سیاستهای حوزه مسکن دولتی طی حدود نیم قرن گذشته موفقیت چندانی در حل مشکلات گروههای کمدرآمد و اقشار کمبرخوردار در تامین مسکن دولتی بهدست نیاورده است و این امر منجر به استقبال محدود از برنامههای مسکن دولتی شده است. بهطوری که از حدود ۷ میلیون متقاضی ثبتنام شده در طرح نهضت ملی مسکن، ۵ میلیون نفر در بررسیهای اولیه و ۱.۸ میلیون نفر در بررسیهای نهایی حائز شرایط دریافت مسکن ملی شدهاند.
اما نکته قابلتوجه این است که از ۱.۸ میلیون متقاضی حائز کلیه شرایط، صرفا ۷۴۰هزار نفر یعنی تنها ۱۵درصد مشمولان خانه اول در این طرح مشارکت کردند و مبلغ اولیه را به حساب مسدودی خود وارد کردند. یعنی کمتر از یک میلیون نفر از افراد واجد شرایط دریافت مسکن دولتی امکان تامین مالی برای دریافت مسکن را داشته و سایر متقاضیان بنا بر دو عامل عمده یعنی عدماستطاعت مالی و عدمجذابیت واریز وجهی را انجام نداده و در واقع از شرکت در این طرح انصراف دادهاند. در واقع بیش از ۴ میلیون خانوار از مشمولان مسکن دولتی در فاصله ثبتنام تا واریز پول ریزش کردند و تنها ۱۴.۸درصد از خانهندارهای مشمول توان ورود به طرح مسکن دولتی را دارند.
علت مشارکت زیر ۱۵درصدی مشمولان خانه اولی در طرح نهضت ملی را باید در۶ باگ موجود در این طرح جستوجو کرد که بر اساس بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس این ۶ باگ و ایراد را تشریح شده است.
محروم ماندن دهکهای اول از مسکن ملی
اولین و در واقع مهمترین باگ در این طرح را باید در نسبت ناسازگاری درآمد و توان مالی خانوارهای کمدرآمد با طرح مسکن دولتی جستوجو کرد. عدماستطاعت مالی کمدرآمدها بهویژه در سه دهک اول از جمله مهمترین عوامل موثر بر عدماستقبال از طرح مسکن ملی بهشمار میرود. این عدماستطاعت ناشی از کاهش درآمدهای حقیقی یعنی رشد کمتر درآمدها نسبت به تورم، متاثر از جهشهای ارزی و تورمی به دلیل تحریمهای ظالمانه و شرایط کرونا بوده است. علاوه براینکه متقاضیان امکان تامین آوردههای هر سه ماه ۴۰ میلیون تومانی و در واقع پرداخت پول نقد تا سقف ۵۰۰ میلیون تومان طی ۲ سال را ندارند، با افزایش مبلغ تسهیلات که منجر به افزایش اقساط تسهیلات شده؛ عملا دهکهای پایین که بخش غالب جامعه هدف طرح مسکن ملی را تشکیل میدهند، علاوه بر عدمتوان پرداخت سهم آورده متقاضیان، توان پرداخت اقساط را هم ندارند.
بنابر استانداردی که هبیتات برای تامین مسکن کمدرآمدها تعیین کرده، باید حدود ۳۰درصد درآمد به هزینه مسکن اختصاص پیدا کند، اما در شرایط فعلی طرح مسکن دولتی اقشار سه دهک اول باید به ترتیب ۱۶۰درصد، ۹۰درصد و ۷۱درصد از درآمد سالانه خود را برای پرداخت خرید مسکن دولتی صرف کنند، این در حالی است که این اقشار کمتر از ۴۰درصد از درآمد خود را به پرداخت اجارهبها اختصاص میدهند و این باعث میشود مستاجری برای اقشار کمدرآمد نسبت به خانه دولتی بهصرفهتر باشد.
داشتن سابقه ۵ ساله سکونت متقاضی در شهر مورد تقاضا صرفا بر اساس داشتن ۵ سال بیمه تامین اجتماعی دومین باگ در طرح مسکن دولتی است که منجر به عدماستقبال از این طرح شده است. در واقع بهجای پذیرش اجارهنامه و استشهاد محلی صرفا داشتن «بیمه» از شرایط اصلی شرکت در طرح مسکن دولتی است، این در حالی است که بخش بزرگی از متقاضیان در دهکهای پایین درآمدی بهدلیل نداشتن شغل ثابت و مناسب تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار ندارند و این باعث میشود کسانی که شاید بیش از ۱۰ سال در یک شهر سکونت دارند مشمول این طرح در محل زندگی خود نشوند.
ثبتنام اینترنتی بهعنوان سومین باگ طرح مسکن دولتی، منجر به محرومیت اقشار کمدرآمد روستایی و مناطق محروم از این طرح بهدلیل ضعف و نبود اینترنت یا نداشتن سواد کافی شده است. نداشتن اسناد هویتی، سواد،عدمدسترسی به منابع اطلاعرسانی و اینترنت مانع از برخورداری برابر حقوق شهروندی برای روستاییان و مناطق محروم برای ثبتنام در طرح مسکن ملی شده است.
این طرح پیشنهادی که در کنار کارخانجات مسکن برای کارگران ساخته شود طرح زمان شاه فقید بود و اجرا هم شد. نمونه بارز ان، شهرک حکیمیه تهرانپارس که در کنار صنایع دفاع ساخته شد. و این طرح فارغ از شعار پوچ، ما برای شما مسکن میسازیم بود. روحش شاد.