منتظر انقلاب مالی در اقتصاد ایران باشید
رمزریال عنوان ارز دیجیتال ملی ایران است که توسط بانک مرکزی به عنوان شکل دیجیتالی ریال ارائه شده است. این پول دیجیتال که بر بستر فناوری دفترکل توزیعشده (بلاکچین خصوصی) توسعه یافته، قرار است معادل الکترونیکی اسکناسهای رایج باشد. در این مقاله، جنبههای فنی و اقتصادی رمزریال و نحوه عملکرد آن تشریح میشود. همچنین رمزریال با ارزهای دیجیتال ملی سایر کشورها مانند یوان دیجیتال چین، روپیه دیجیتال هند و یوروی دیجیتال اروپا مقایسه شده و در نهایت تأثیرات احتمالی آن بر زندگی مردم، کسبوکارها و حریم خصوصی مالی افراد مورد بررسی انتقادی قرار میگیرد

معرفی رمزریال و مفهوم ارز دیجیتال ملی
ارز دیجیتال ملی که به اختصار CBDC (Central Bank Digital Currency) نامیده میشود، شکل الکترونیکی پول رسمی یک کشور است که مستقیماً توسط بانک مرکزی صادر و پشتیبانی میگردد. رمزریال نیز نسخه دیجیتال ریال ایران است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران آن را به عنوان پول قانونی دیجیتال معرفی کرده است. ایده اولیه راهاندازی رمزریال در اواخر سال ۱۴۰۰ خورشیدی مطرح شد و پس از مدتی برنامهریزی و آمادهسازی زیرساختها، پروژه ارز دیجیتال ملی ایران به صورت آزمایشی کلید خورد. در شهریور ۱۴۰۱ (سپتامبر ۲۰۲۲)، بانک مرکزی فاز پیشآزمایشی رمزریال را با مشارکت محدودی آغاز کرد و حدود یک میلیارد تومان رمزریال از طریق دو بانک (ملی و ملت) در اختیار تعداد منتخبی از کاربران قرار گرفت. این مرحله اولیه که تنها در چند فروشگاه و با کاربران محدود انجام شد، به منزله آزمون فنی برای شناسایی و رفع مشکلات احتمالی سیستم بود.
پس از گذراندن مراحل پیشآزمایشی، فاز آزمایشی گستردهتر رمزریال از سال ۱۴۰۲ وارد اجرا شد و دامنه بانکهای عامل افزایش یافت. طبق گزارشهای رسمی، تا میانه ۱۴۰۳ شش بانک ایرانی در پروژه ریال دیجیتال مشارکت داشتهاند و اقدامات لازم برای فراهمسازی دسترسی عموم مردم در حال انجام بوده است. اگرچه نام اولیه این طرح «رمزریال» بود، اما اخیراً بنا بر مصوبه فرهنگستان زبان فارسی عنوان آن به «ریال دیجیتال» تغییر یافته است. با تصویب قانون جدید بانک مرکزی در سال ۱۴۰۳، انتشار ریال دیجیتال به عنوان شکل جدیدی از پول رسمی کشور، الزامی شده و قرار است به تدریج در دسترس همه شهروندان قرار گیرد. به بیان ساده، رمزریال جایگزینی برای اسکناس و سکههای فیزیکی است که ارزش آن دقیقاً معادل ریال معمولی بوده و توسط بانک مرکزی تضمین میشود. این بدان معناست که انتشار هر واحد رمزریال تنها در مقابل خارج کردن یک ریال فیزیکی از چرخه پولی صورت میگیرد و لذا رمزریال پول جدیدی خلق نمیکند بلکه شکل نگهداری و مبادله پول موجود را دیجیتال مینماید. به همین دلیل، بسیاری آن را گامی در جهت هوشمندسازی ریال و ورود به عصر پول الکترونیک قلمداد میکنند.
رمزریال در فضای عمومی به عنوان رمزارز ملی نیز شناخته میشود، هرچند از منظر فنی با رمزارزهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین تفاوت بنیادی دارد. برخلاف ارزهای دیجیتال آزاد که توسط شبکه غیرمتمرکز کاربران ایجاد و مدیریت میشوند، رمزریال کاملاً زیر نظر بانک مرکزی و در چارچوب مقررات دولتی منتشر میگردد. دولت و بانک مرکزی اهداف مختلفی را برای این ابتکار برشمردهاند، از جمله کاهش وابستگی به پول کاغذی، مقابله با فساد مالی از طریق شفافیت تراکنشها، تسهیل پرداختهای خرد و کلان، و همگامی با روندهای جهانی در حوزه فناوریهای مالی. با این حال، منتقدان پرسش میکنند که آیا ریال دیجیتال قادر خواهد بود مشکلات ساختاری اقتصاد ایران (مانند تورم بالا و افت ارزش پول ملی) را حل کند یا صرفاً نمایشی فناوری است که بدون اصلاح سیاستهای کلان، تاثیر محسوسی نخواهد داشت. در ادامه، ابتدا به سازوکار فنی رمزریال و سپس به فرصتها و چالشهای اقتصادی آن میپردازیم.
جنبههای فنی و نحوه عملکرد رمزریال
رمزریال به لحاظ فنی یک توکن دیجیتال معادل ریال است که بر بستر یک سامانه مبتنی بر فناوری بلاکچین یا دفترکل توزیعشده اجرا میشود. این سامانه برخلاف شبکههای عمومی رمزارز (مثل بیتکوین یا اتریوم) خصوصی و مجازشده است؛ بدین معنا که تنها نهادهای مورد تأیید بانک مرکزی (نظیر بانکهای تجاری منتخب) توانایی مشارکت در تأیید تراکنشها و نگهداری دفاترکل را دارند. به بیان دیگر، بانک مرکزی به همراه تعدادی از مؤسسات مالی معتبر، شبکهای بسته را تشکیل میدهند که در آن هر رمزریال همانند یک «اسکناس دیجیتال دارای شماره سریال منحصربهفرد» عمل میکند. هنگامی که فردی رمزریال در اختیار دارد، در واقع معادل الکترونیکی اسکناس را داراست که پشتوانه آن در حساب بانک مرکزی موجود است.
فرآیند صدور و گردش رمزریال به این صورت طراحی شده که دو لایه اصلی در آن دخیل هستند: لایه نخست بانک مرکزی است که توکنهای ریال دیجیتال را ایجاد و به شبکه عرضه میکند؛ لایه دوم بانکهای تجاری واسط هستند که این توکنها را به کاربران نهایی توزیع میکنند. برای مثال، بانک مرکزی یک مقدار مشخص رمزریال را در اختیار بانک ملی قرار میدهد و در مقابل معادل آن از حساب بانک ملی کسر یا از گردش اسکناسهای فیزیکی خارج میکند. سپس مشتریان بانک (افراد عادی یا کسبوکارها) میتوانند از طریق بانک خود، رمزریال دریافت کنند. این دریافت ممکن است با تبدیل موجودی ریالی حساب بانکی به رمزریال در کیف پول دیجیتال کاربر انجام شود. کیف پول رمزریال میتواند به شکل یک اپلیکیشن موبایل یا قابلیت جدیدی در نرمافزارهای همراه بانک باشد که موجودی ریال دیجیتال را نمایش داده و امکان پرداخت و دریافت با آن را فراهم میکند.
تراکنشهای رمزریال تقریباً شبیه کارتبهکارت یا پرداختهای دیجیتال کنونی انجام میشود، با این تفاوت که انتقال پول به صورت مستقیم از کیف پول دیجیتال پرداختکننده به کیف پول دیجیتال دریافتکننده و با تسویه آنی در سطح بانک مرکزی صورت میگیرد. این بدین معناست که وقتی شما با رمزریال پولی را به فروشنده منتقل میکنید، بلافاصله موجودی شما کاهش و موجودی فروشنده افزایش مییابد و این تغییر مستقیماً در دفترکل بانک مرکزی ثبت میشود. در نتیجه، نیاز به واسطههایی مانند شرکتهای کارتهای اعتباری یا سامانههای پایا و ساتنا در تسویه نهایی برطرف میشود و طرفین معامله مطمئن هستند که پول به شکل قطعی منتقل شده است. سامانه رمزریال جهت افزایش امنیت تراکنشها از رمزنگاری پیشرفته بهره میگیرد و هر پرداخت دیجیتال را غیرقابلدستکاری میکند. به علاوه، به علت ماهیت دیجیتال، امکان جعل یا تکثیر پول (که در اسکناس فیزیکی متصور است) در رمزریال وجود ندارد، چرا که هر واحد رمزریال با شناسه منحصربهفرد خود در شبکه فقط یک بار قابل خرج کردن است.
بانک مرکزی تأکید کرده است که رمزریال غیرقابل استخراج یا ماینینگ است و شهروندان نمیتوانند مانند رمزارزهای دیگر با توان پردازشی آن را تولید کنند. تمامی سکههای دیجیتال ریال صرفاً توسط بانک مرکزی ایجاد میشود و کنترل کامل عرضه آن در دست حاکمیت پولی کشور است. از منظر معماری فنی، برخی گزارشها اشاره دارند که ریال دیجیتال ایران در فاز اول به عنوان ابزاری برای انتقال وجوه بین بانکی و تسویه سریع بین مؤسسات مالی نیز به کار گرفته خواهد شد و در فاز دوم کاربرد اصلی آن در پرداختهای خرد روزمره بین افراد خواهد بود. این نشان میدهد که زیرساخت انتخابشده باید توان پردازش حجم بالایی از تراکنشهای کوچک را داشته باشد و به صورت ۲۴ ساعته و بیوقفه عملیاتی باشد. چالشهای فنی متعددی در این مسیر وجود دارد؛ از جمله تضمین مقیاسپذیری شبکه (برای جلوگیری از کندی یا اختلال هنگام تراکنشهای بسیار زیاد)، امنیت سایبری (محافظت از کیف پولهای کاربران و سرورهای بانک مرکزی در برابر هک و نفوذ)، و قابلیت استفاده آفلاین. قابلیت پرداخت آفلاین به این معناست که کاربران حتی در صورت قطع اینترنت یا نبود شبکه مخابراتی بتوانند مقدار محدودی رمزریال را به صورت ذخیرهشده در گوشی یا کارت هوشمند مبادله کنند. این ویژگی در برخی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی دنیا (مثل یوان دیجیتال چین) پیادهسازی شده تا وابستگی به شبکه کاهش یابد. مشخص نیست رمزریال ایران تا چه حد چنین قابلیتی خواهد داشت، اما برای کشوری پهناور که همیشه دسترسی پایدار اینترنت در همه نقاط میسر نیست، احتمالاً امکان انجام تراکنشهای آفلاین جزء ملاحظات طراحی بوده است.
از منظر تجربه کاربری، پیشبینی میشود استفاده از رمزریال تفاوت محسوسی با پرداختهای الکترونیکی فعلی نداشته باشد. هر فرد میتواند از طریق اپلیکیشن بانک خود مبلغی از حسابش را به کیف پول دیجیتال ریال منتقل کند و سپس در هنگام خرید، با اسکن QR کد یا انتخاب گزینه پرداخت رمزریالی، مبلغ موردنظر را به فروشنده بفرستد. فروشنده فوراً تأیید دریافت وجه را مشاهده خواهد کرد. احتمالاً سقفهایی برای نگهداری رمزریال در کیف پول یا انجام تراکنشهای روزانه تعیین شود تا ریسکهای پولشویی و سرقت کاهش یابد. همچنین، مانند تراکنشهای کارتی، احراز هویت کاربران (از طریق رمز یا بیومتریک) برای پرداخت با ریال دیجیتال ضروری است که این نیز یک تفاوت با پرداخت نقدی سنتی (که کاملاً ناشناس انجام میشد) به شمار میآید. در مجموع، جنبه فنی رمزریال ترکیبی است از فناوری بلاکچین مجاز، ساختار دو لایه عرضه و توزیع، کیف پولهای دیجیتال موبایلی، رمزنگاری پیشرفته و قوانین ضدتقلب که همگی با هدف ایجاد یک پول دیجیتال ایمن، کارآمد و تحت کنترل حاکمیت طراحی شدهاند.
مزایا و محدودیتهای اقتصادی رمزریال برای ایران
راهاندازی رمزریال میتواند فرصتهای اقتصادی مهمی را برای ایران به همراه داشته باشد. یکی از مزیتهای برجسته، کاهش هزینههای چاپ و توزیع اسکناس است. در حال حاضر انتشار پول کاغذی شامل هزینههایی چون کاغذ، چاپ، نگهداری، حملونقل و امحای اسکناسهای فرسوده است که بار مالی قابلتوجهی بر دوش بانک مرکزی و نظام اقتصادی میگذارد. با جایگزینی بخشی از این گردش پول فیزیکی با ریال دیجیتال، میتوان در بلندمدت این هزینهها را کاهش داد. به علاوه، سرعت و سهولت پرداختها در اقتصاد افزایش مییابد؛ پرداخت با رمزریال آنی است و نیازی به پول خرد یا دستگاه کارتخوان متصل به شبکه شتاب ندارد. این میتواند مبادلات را روانتر کرده و حتی کسبوکارهای کوچک و دستفروشان را نیز به پذیرش پرداخت دیجیتال ترغیب کند، چرا که فقط به یک گوشی هوشمند برای دریافت پول نیاز خواهند داشت. از منظر سیاستهای کلان، رمزریال ابزاری در جهت افزایش شفافیت مالی است. هر تراکنش در شبکه ثبت میشود و امکان ردگیری جریان پول وجود دارد. این شفافیت میتواند کمک کند فرار مالیاتی، پولشویی و مبادلات غیرقانونی دشوارتر شود، زیرا بر خلاف مبادلات نقدی که ردگیری آنها عملاً غیرممکن است، مبادلات ریال دیجیتال مدرک الکترونیک برجا میگذارند. بدین ترتیب دولت میتواند نظارت بهتری بر گردش پول اعمال کرده و درآمدهای مالیاتی خود را از طریق کاهش اقتصاد زیرزمینی افزایش دهد.
یکی دیگر از انگیزههای اقتصادی مطرحشده برای رمزریال، کنترل تورم و پایه پولی است. استدلال برخی کارشناسان حامی این طرح آن است که اگر رمزریال به طور گسترده جایگزین اسکناس شود، آنگاه مقداری از نقدینگی که در قالب پول پرقدرت (اسکناس و مسکوک) در دست مردم بود، به شکل سپردههای الکترونیکی در بانک مرکزی ذخیره میشود. در چنین شرایطی، ضریب فزاینده پولی ممکن است کاهش یابد؛ زیرا هر چه درصد بیشتری از پول مستقیماً در کنترل بانک مرکزی باشد و وارد سیستم خلق اعتبار بانکهای تجاری نشود، رشد افسارگسیخته نقدینگی مهار میگردد. به بیان سادهتر، وقتی مردم به جای نگهداری پول در حسابهای بانکی (که بانکها آن را چند برابر و وامدهی میکنند) ترجیح دهند مقداری از دارایی ریالیشان را به صورت رمزریال در کیف پول دیجیتال نگه دارند، قدرت بانکها در خلق اعتبار جدید کاسته شده و سرعت گردش پول کاهش مییابد. برخی معتقدند در صورت موفقیت و فراگیری رمزریال، این اثر میتواند در میانمدت به کاهش تورم کمک کند. البته چنین فرضیهای محل بحث است و به عوامل متعددی بستگی دارد، از جمله میزان استقبال عمومی از ریال دیجیتال و نحوه تنظیم سیاستهای بانک مرکزی در قبال آن (مثلاً آیا برای نگهداری رمزریال سقفی گذاشته شود یا خیر).
با وجود مزایای ذکرشده، رمزریال محدودیتها و چالشهای قابلتوجهی نیز دارد که میتواند اثربخشی اقتصادی آن را تحت تاثیر قرار دهد. نخستین و مهمترین محدودیت، شرایط اقتصاد کلان ایران است. تورم مزمن و کاهش ارزش ریال طی سالهای اخیر باعث شده اعتماد عمومی به پول ملی خدشهدار شود. در چنین وضعیتی، حتی اگر شکل پول تغییر یابد و دیجیتال شود، مردم همچنان نگران حفظ ارزش دارایی خود هستند. به عبارت دیگر، مشکل بنیادین ریال نه نحوه تبادل آن، بلکه قدرت خرید آن است. اگر بانک مرکزی نتواند تورم را مهار کند، بعید است مردم صرفاً به خاطر دیجیتالی بودن، تمایل بیشتری به نگهداری ریال (رمزریال) پیدا کنند. تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد موفقیت ارز دیجیتال بانک مرکزی تا حد زیادی وابسته به ثبات اقتصادی و اعتماد به سیاستگذار پولی است. برخی کارشناسان ایرانی نیز استدلال کردهاند که تا زمانی که خلق نقدینگی بیرویه و کاهش ارزش ریال ادامه دارد، رمزریال نمیتواند نقش معجزهآسایی در اقتصاد ایفا کند و چه بسا به دلیل آسانتر کردن نقل و انتقال پول، کار دولت در چاپ پول را تسهیل نماید. (هرچند بانک مرکزی اعلام کرده انتشار رمزریال کاملاً منطبق بر پشتوانه ریالی خواهد بود و موجب افزایش نقدینگی نمیشود، اما منتقدان نسبت به پایبندی به این اصول در بلندمدت تردید دارند.)
چالش دیگر، نقش بانکهای تجاری و اثر رمزریال بر سیستم بانکی است. اگر بخش قابل توجهی از پول مردم به جای حسابهای بانکی به کیف پولهای دیجیتال بانک مرکزی منتقل شود، بانکها با کاهش منابع سپرده مواجه میشوند. این امر میتواند توان وامدهی بانکها را محدود کرده و آنها را برای تامین مالی به بانک مرکزی وابستهتر سازد. در واقع، دیجیتالی شدن کامل پول میتواند مدل کسبوکار بانکها را تحت فشار قرار دهد، مگر آنکه بانک مرکزی و قانونگذار تدابیری برای حفظ جایگاه بانکها بیاندیشند (مثلاً تعیین سقف موجودی رمزریال برای هر فرد یا عدم پرداخت سود به موجودی رمزریال تا افراد انگیزه نگهداری طولانیمدت مبالغ زیاد در کیف پول بانک مرکزی را نداشته باشند). این ملاحظات میتواند استفاده وسیع از رمزریال را محدود کند تا ثبات بانکها به خطر نیفتد. افزون بر این، هزینههای پیادهسازی زیرساخت و فرهنگسازی را نباید نادیده گرفت. توسعه یک شبکه امن بلاکچینی، یکپارچهسازی آن با سامانههای بانکداری الکترونیک موجود، آموزش کارکنان بانکها و آموزش عموم مردم برای استفاده صحیح از رمزریال، همگی نیازمند سرمایهگذاری زمانی و مالی است. اگر این مراحل به خوبی انجام نشود، ممکن است طرح با استقبال سردی مواجه گردد یا در عمل دچار اختلالات فنی و سوءاستفادههای پیشبینینشده شود.
نهایتاً، از منظر اقتصادی یک سوال اساسی این است که ارزش افزوده رمزریال نسبت به ابزارهای پرداخت الکترونیک فعلی چیست؟ در حال حاضر میلیاردها تومان تراکنش روزانه از طریق کارتهای بانکی، اپلیکیشنهای پرداخت، کارتهای اعتباری و سامانههای حواله در ایران انجام میشود. عملاً پول اکثر مردم پیشاپیش به صورت دیجیتال در حسابهای بانکی جابهجا میشود. بنابراین، برخی استدلال میکنند رمزریال صرفاً بهینهسازی محدودی روی ساختار موجود است و اثر دگرگونکننده بر اقتصاد نخواهد داشت. با این حال، حامیان پروژه معتقدند تفاوت کلیدی در این است که ریال دیجیتال پول رسمی خود بانک مرکزی در دستان مردم است و نه صرفاً یک بدهی بانک تجاری به مشتری (همانند سپرده بانکی). این تفاوت ماهوی میتواند اعتماد به سیستم پولی را تقویت کند، چرا که ریسک ورشکستگی بانکها یا ناتوانی آنها در پرداخت سپردهها دیگر مطرح نخواهد بود؛ هر فردی که رمزریال دارد مستقیماً نزد بانک مرکزی پول دارد که امنترین نهاد مالی کشور است. به علاوه، قابلیت برنامهنویسی پول میتواند در آینده فرصتهای تازهای را خلق کند؛ برای مثال دولت میتواند پرداخت یارانهها و کمکهای حمایتی را به صورت رمزریالهای دارای شروط خاص (قابل خرج فقط در موارد تعیینشده یا با تاریخ انقضاء مشخص) انجام دهد که این امر جلوی سوءاستفاده از منابع را میگیرد. به طور خلاصه، اثر اقتصادی رمزریال دو روی سکه دارد: روی مثبت شامل کارایی، شفافیت و کنترل بهتر است و روی منفی شامل نگرانی از عدم حل ریشهای مشکلات پولی، تضعیف بانکها و هزینههای اجرایی. برخورد صحیح سیاستگذار با این چالشها و ایجاد اعتماد عمومی، تعیین خواهد کرد که رمزریال به تقویت اقتصاد ملی کمک کند یا به سرنوشتی حاشیهای دچار شود.
مقایسه رمزریال با یوان دیجیتال چین، روپیه دیجیتال هند و یوروی دیجیتال اروپا
پروژه ارز دیجیتال ملی ایران در خلأ اتفاق نیفتاده و مشابه تلاشهایی است که در سالهای اخیر در دیگر کشورها صورت گرفته است. در حال حاضر بیش از ۱۰۰ کشور در جهان در مراحل مطالعه، آزمایش یا اجرای ارز دیجیتال بانک مرکزی خود هستند. هرچند اهداف و میزان پیشرفت این کشورها متفاوت است، اما همگی به اهمیت ورود به عصر پول دیجیتال پی بردهاند. در این بخش، وضعیت رمزریال را در قیاس با سه نمونه مطرح یعنی یوان دیجیتال چین، روپیه دیجیتال هند و یوروی دیجیتال (اتحادیه اروپا) مرور میکنیم تا وجه اشتراکها و افتراقهای آنها روشن شود.
یوان دیجیتال چین (e-CNY) را میتوان پیشروترین پروژه CBDC در جهان دانست. بانک خلق چین از سال ۲۰۱۴ روی مفاهیم ارز دیجیتال کار میکرد و سرانجام در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ نسخه آزمایشی یوان دیجیتال را در چندین شهر بزرگ چین به جریان انداخت. این ارز دیجیتال که به نام DCEP (پرداخت الکترونیکی ارز دیجیتال) نیز شناخته میشود، در واقع نسخه دیجیتال یوآن چین است که مستقیماً توسط دولت چین منتشر شده و از پشتوانه کامل برخوردار است. چین در اجرای این طرح استراتژیک چند هدف را دنبال میکرد: مدرنسازی نظام پرداخت داخلی و کاهش سلطه شرکتهای فناوری مالی خصوصی (مانند علیپی و ویچتپی) بر تراکنشها، گسترش شمول مالی برای افرادی که حساب بانکی ندارند، و همچنین ارتقای بینالمللی شدن یوان از طریق فراهم کردن زیرساخت پرداخت فرامرزی مستقل از دلار. تاکنون یوان دیجیتال به صدها میلیون شهروند چینی عرضه شده است. دولت چین با روشهایی نظیر قرعهکشی و توزیع یوان دیجیتال رایگان در مناسبتها، مردم را به دانلود کیف پول e-CNY و استفاده از آن تشویق کرده است. تا اواسط سال ۲۰۲۳ گزارش شد که بیش از ۲۶۰ میلیون کیف پول دیجیتال یوان فعال شده و دهها میلیارد یوان تراکنش از این طریق انجام شده است. با این حال، در مقایسه با اندازه اقتصاد و سیستم پرداخت عظیم چین، نرخ نفوذ یوان دیجیتال هنوز نسبتاً پایین است و بسیاری از کاربران پس از امتحان اولیه، استفاده منظم از آن ندارند. دلیل این امر آن است که چین پیش از CBDC نیز دو شبکه پرداخت دیجیتال بسیار موفق (علیپی و ویچتپی) داشت که مردم کاملاً با آنها خو گرفتهاند. بنابراین e-CNY باید مزایای متمایزی ارائه دهد تا کاربران را مجاب به تغییر عادات پرداخت کند. دولت چین در حال یکپارچهسازی یوان دیجیتال با این اپلیکیشنهای مرسوم است تا انتقال بین کیف پول CBDC و کیف پولهای علیپی/ویچت آسان شود. از نظر فنی، یوان دیجیتال نیز مانند رمزریال یک سیستم دو لایه (بانک مرکزی و بانکهای تجاری) دارد و تراکنشهای آن قابل ردیابی است. چین مفهوم «گمنامی قابلکنترل» را مطرح کرده که بر اساس آن تراکنشهای خرد کاربران تا حدی ناشناس باقی میماند، اما مقامات در صورت لزوم میتوانند هویت و سوابق تراکنش را کشف کنند. این شبیه رویکرد ایران است که بر نظارت و ردیابی تأکید دارد، با این تفاوت که چین حجم و گستره آزمون عملی بسیار بزرگتری را پشت سر گذاشته است. همچنین چین فناوریهای پرداخت آفلاین (از طریق کارتهای هوشمند و گجتهای پوشیدنی حاوی چیپ e-CNY) را توسعه داده که تجربه کاربری یوان دیجیتال را به کارت نقدی فیزیکی نزدیک میکند. در مجموع، یوان دیجیتال در مرحله اجرا از رمزریال جلوتر است و حکومت چین عزم جدی برای همهگیر کردن آن نشان داده است، اگرچه استفاده روزمره آن هنوز به اندازه ابزارهای سنتی جا نیفتاده است.
روپیه دیجیتال هند (e₹) نمونه دیگری از CBDC در یک اقتصاد بزرگ در حال توسعه است. بانک مرکزی هند (RBI) با کمی تأخیر نسبت به چین، در اواخر سال ۲۰۲۲ پروژه آزمایشی روپیه دیجیتال را آغاز کرد. هند دو طرح موازی را پیش میبرد: یکی روپیه دیجیتال عمدهفروشی برای استفاده در تسویه معاملات بین بانکی و اوراق بهادار، و دیگری روپیه دیجیتال خردهفروشی برای استفاده عموم مردم در خریدهای روزمره. تمرکز ما بر بخش خردهفروشی است که مشابه رمزریال میباشد. در دسامبر ۲۰۲۲، RBI این ارز دیجیتال را بهصورت آزمایشی در چهار شهر و با همکاری چهار بانک بزرگ عرضه کرد و سپس بهتدریج شهرها و بانکهای بیشتری را اضافه نمود. کیف پول دیجیتال e₹ در قالب یک اپلیکیشن موبایل در دسترس کاربران منتخب قرار گرفت و آنها میتوانستند با اسکن QR یا شماره موبایل دیگر افراد، به شکل آنی روپیه دیجیتال ارسال یا دریافت کنند. طی چند ماه، دامنه آزمایش گسترش یافت و بر اساس آمار رسمی تا اوایل سال ۲۰۲۴ بیش از یک میلیون کاربر و صدها هزار فروشنده در هند به طرح روپیه دیجیتال پیوستهاند. هرچند این ارقام قابل توجه است، اما نسبت به جمعیت ۱.۴ میلیارد نفری و میلیونها کسبوکار هندی هنوز در مقیاس کوچک محسوب میشود. مقامات هندی تصریح کردهاند که میخواهند به صورت تدریجی پیش بروند و مطمئن شوند سیستم به درستی کار میکند و مردم نیز تجربه کاربری رضایتبخشی دارند. یکی از انگیزههای عمده هند، مشابه ایران، کاهش استعمال پول نقد فیزیکی است. هند در سال ۲۰۱۶ با اجرای طرح ناگهانی ابطال بخشی از اسکناسها (demonetization) نشان داد که به مبارزه با اقتصاد نقدی و غیرشفاف علاقهمند است. روپیه دیجیتال ابزار مدرنتری در همین راستا خواهد بود، زیرا هر پرداختی در آن قابل ردیابی و ثبت است. در عین حال، هند از موفقیت سیستم پرداخت موبایلی UPI (یونیفاید پیمنت اینترفیس) برخوردار است که در بین مردم بسیار محبوب شده و حتی خریدهای کوچک در دستفروشیها نیز با اسکن UPI انجام میشود. بنابراین چالش پیش روی بانک مرکزی هند این است که روپیه دیجیتال مزیت بیشتری نسبت به UPI ارائه دهد؛ مثلاً امنیت بالاتر (چون پول مستقیماً از بانک مرکزی میآید)، یا قابلیت استفاده آفلاین، یا امکانات برنامهپذیری پول برای مصارف خاص. تاکنون، استقبال و کنجکاوی اولیه نسبتاً خوب بوده ولی گزارشهایی نیز وجود دارد که پس از فروکش کردن موج تبلیغاتی، میزان استفاده فعال از کیف پولهای CBDC افت کرده است. مشابه چین و ایران، هند نیز بر جنبه نظارت و کنترل تأکید داشته و ناشناس بودن را محدود کرده است. از این منظر، مسیر ایران و هند نزدیک به هم است: هر دو کشور دموکراسیهای پرجمعیت با اقتصاد در حال توسعهاند که میخواهند ضمن حفظ کنترل مرکزی، فناوری روز را به خدمت بگیرند. احتمال میرود هند تا سال ۲۰۲۵ به rollout گستردهتری دست بزند. درس مهم از تجربه هند آن است که یک اکوسیستم پرداخت دیجیتال قوی موجود میتواند پذیرش CBDC را به یک چالش تبدیل کند، چیزی که ایران نیز باید به آن توجه کند (اگرچه گستره و کیفیت خدمات پرداخت الکترونیک در ایران به پای هند و چین نمیرسد، اما کارتهای بانکی و کارتخوانها سالهاست متداولاند و باید دید مردم چه اندازه حاضر به کوچ به کیف پول جدید خواهند بود).
پروژه یوروی دیجیتال (Digital Euro) در اتحادیه اروپا نمونهای از رویکرد کشورها/مناطق توسعهیافته با اقتصاد پیشرفته به CBDC است. برخلاف چین که سریعاً به مرحله اجرا رسید، بانک مرکزی اروپا (ECB) با احتیاط و به تدریج حرکت میکند. پس از چند سال تحقیق، فاز بررسی اولیه یوروی دیجیتال در اکتبر ۲۰۲۳ به پایان رسید و شورای حکام ECB تصمیم گرفت که پروژه وارد فاز آمادگی (پیشاجرایی) شود. این فاز حدود دوسال به طول میانجامد و طی آن جنبههای فنی و قانونی برای امکان انتشار یک یوروی دیجیتال در آینده فراهم خواهد شد. بنابراین انتظار میرود زودترین زمان عرضه یوروی دیجیتال سالهای ۲۰۲6-۲۰۲۷ باشد، آن هم ابتدا در مقیاس محدود. علت این روند کند، حساسیت بالای موضوع در اروپا است؛ جایی که حفظ حریم خصوصی، ملاحظات حقوقی و عدم آسیب به نظام بانکی برای سیاستگذاران اهمیت فراوان دارد. برخلاف بسیاری از کشورها که شاید جنبه نظارتی CBDC برایشان جذاب باشد، در اروپا مقامات همواره تأکید کردهاند که یوروی دیجیتال جایگزین یورو نقدی نمیشود بلکه مکمل آن خواهد بود و هدفش تامین انتخاب بیشتر برای شهروندان است. یکی از نگرانیهای اعلامشده، حریم خصوصی کاربران است. بانک مرکزی اروپا در گزارشهای خود تصریح کرده که باید سطح بالایی از محرمانگی در پرداختهای دیجیتال جدید حفظ شود تا اعتماد مردم جلب گردد. احتمالاً تدابیری مانند تراکنشهای ناشناس تا یک سقف محدود (برای پرداختهای شخص به شخص خرد) و عدم رهگیری روتین تراکنشهای عادی به کار گرفته شود. البته مانند همه جا، تراکنشهای بزرگ و مشکوک تحت نظارت ضدپولشویی خواهند بود. موضوع دیگر، تأثیر بر بانکها است؛ اروپا نمیخواهد مردم حجم زیادی پول از بانکها بیرون کشیده و به بانک مرکزی ببرند، زیرا این امر میتواند بحران اعتباری ایجاد کند. لذا ایده اعمال سقف نگهداری یوروی دیجیتال (مثلاً هر فرد حداکثر ۳۰۰۰ یورو) و یا مکانیزمهایی برای عدم جذابیت بیش از حد آن (مثلاً بدون سود بودن و شاید حتی کاهش بهره برای مبالغ بیش از یک حد) مطرح شده است. از لحاظ فنی، انتظار میرود یوروی دیجیتال نیز به صورت دو لایه (از طریق بانکهای تجاری و ارائهدهندگان پرداخت به مردم) عرضه شود و ممکن است نیازی به استفاده از بلاکچین عمومی نباشد و بر پایه سیستمهای حسابداری متمرکز پیشرفته بنا شود. اروپاییها همچنین به قابلیت آفلاین علاقه نشان دادهاند تا در مواقع بحران (قطع برق یا اینترنت) پرداختهای ضروری امکانپذیر باشد؛ این قابلیت میتواند شبیه پول نقد عمل کند با این تفاوت که در یک کارت یا کیف دیجیتال ذخیره میشود. در مقایسه با رمزریال، پروژه اروپا هنوز در مرحله طرحریزی است و از جهت میزان پیشرفت، ایران جلوتر است که توانسته نسخه آزمایشی را عملی کند. اما از جهت جلب مشارکت ذینفعان و اقناع افکار عمومی، رویکرد شفاف و تدریجی اروپا شاید الگوی مفیدی باشد. اروپا همچنین به دنبال راهی است که CBDC را بدون جنجال به زندگی مردم وارد کند، در حالی که در کشورهایی مانند چین یا حتی ایران، پروژه جنبهای از حاکمیتی و اقتدار هم دارد. یک نکته دیگر، همکاریهای بینالمللی است؛ بانک مرکزی اروپا و بانکهای مرکزی کشورهای بزرگ در حال گفتگو هستند تا استانداردهایی مشترک ایجاد کنند، مثلاً برای قابلیت تبدیل و تعامل بین CBDCهای مختلف (interoperability). چین نیز در طرحهایی با سایر کشورها (مثل پروژه mBridge با تایلند، امارات و هنگکنگ) همکاری میکند. اما ایران به دلیل تحریمهای مالی، احتمالاً مجبور است به تنهایی یا صرفاً با چند کشور محدود دوست (مانند روسیه) در این زمینه تعامل کند. با این وجود، چشمانداز آتی این است که اگر کشورها CBDCهای خود را توسعه دهند، شاید شبکههای بینالمللی جدیدی برای تسویه مستقیم بین ارزهای دیجیتال ملی ایجاد شود که موازی با سامانههای قدیمی همچون سوئیفت عمل کند. در این میان، ایران امیدوار است با داشتن ریال دیجیتال، از قافله عقب نماند و در صورت گشایشهای سیاسی و اقتصادی، آماده استفاده از چنین زیرساختهایی باشد.
به طور خلاصه، مقایسه رمزریال با نمونههای خارجی نشان میدهد که اصول کلی (مثل دیجیتالی کردن پول رایج، حفظ کنترل مرکزی، استفاده از فناوری دفترکل توزیعشده و دو لایهای) تقریباً در همه جا یکسان است، اما سرعت پیشروی و اولویتها متفاوت است. چین با سرعت و ابعاد بزرگ پیش رفته تا نفوذ بینالمللی پولش را بالا ببرد و انحصار شرکتهای خصوصی داخلی را بشکند؛ هند با دقت اما علاقهمند به کاهش پول نقد و همراهی با انقلاب پرداخت دیجیتال است؛ اروپا کند و محتاط اما مصمم به حفظ اعتماد و ثبات. ایران نیز تاکنون محتاطانه (با چند سال تاخیر) عمل کرده، اما اکنون که تصمیم به اجرای رمزریال گرفته، انتظار میرود نسبتاً سریع آن را گسترش دهد. موفقیت ایران میتواند از تجربیات چین و هند درس بگیرد و در عین حال باید ملاحظاتی شبیه اروپا (در حوزه اعتماد عمومی) را نیز در نظر داشته باشد. در نهایت، رقابت یا بهتر بگوییم همگامی جهانی در توسعه CBDC اجتنابناپذیر است و رمزریال نماینده تلاش ایران در این عرصه خواهد بود.
تأثیر رمزریال بر مردم، کسبوکارها و حریم خصوصی
اجرای سراسری رمزریال به طور مستقیم زندگی مالی شهروندان و کسبوکارهای ایرانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. از دیدگاه مردم عادی، ریال دیجیتال میتواند تجربه پرداختهای روزمره را آسانتر و مدرنتر کند. فرض کنید حقوق ماهانه یک کارمند به جای واریز به حساب بانکی، به کیف پول رمزریال او واریز شود؛ او میتواند اجاره خانه، قبوض خدماتی، خرید فروشگاهی و حتی کرایه تاکسی را با اسکن گوشی خود پرداخت کند، بدون نیاز به پول نقد یا حتی کارت بانکی. این سطح از سهولت و سرعت در پرداخت مشابه آن چیزی است که استفاده از کارتهای بانکی به ارمغان آورد، با این تفاوت که ممکن است حتی نیاز به دستگاه کارتخوان نیز نباشد و صرف داشتن یک گوشی هوشمند کفایت کند. برای نسلهای جوانتر که به فناوری عادت دارند، چنین شیوهای احتمالاً پذیرفتنی و جذاب خواهد بود. همچنین رمزریال میتواند شمول مالی را بهبود بخشد؛ افرادی که حساب بانکی ندارند یا در مناطق دور افتاده زندگی میکنند، اگر حداقل یک گوشی و دسترسی اینترنت داشته باشند، میتوانند مستقیماً از بانک مرکزی پول دیجیتال دریافت و خرج کنند. البته میزان تحقق این امر بستگی به سیاستهای عرضه دارد که آیا بانک مرکزی اجازه میدهد افراد بدون حساب بانکی سنتی، کیف پول رمزریال داشته باشند یا باز هم احراز هویت و اتصال به یک حساب لازم است. حتی در صورت نیاز به حساب، دولت میتواند با سادهسازی روند افتتاح حساب پایه و اتصال آن به کیف پول دیجیتال، افراد حاشیهنشین را وارد چرخه مالی کند. بنابراین در بهترین حالت، مردم عادی پول دیجیتال امن در اختیار خواهند داشت که بدون نگرانی از جعلی بودن یا خراب شدن اسکناس، در هر زمان و مکان قابل استفاده است.
اما روی دیگر ماجرا، نگرانیهای عمومی به ویژه درباره حریم خصوصی و آزادیهای فردی است. در جامعهای که سالها به استفاده از اسکناس و مزیت ناشناس بودن تراکنش نقدی خو گرفته، گذار به نظامی که در آن هر ریال خرجشده ردپایی دیجیتال برجا میگذارد میتواند دغدغهبرانگیز باشد. رمزریال ذاتاً ابزار نظارتی قدرتمندی در اختیار حاکمیت قرار میدهد؛ هر خرید، هر پرداخت و هر نقلوانتقالی که فرد انجام میدهد، بالقوه برای بانک مرکزی (و دیگر نهادهای حکومتی در صورت دسترسی به دادهها) قابل مشاهده و ردیابی است. اگرچه احتمالاً حجم عظیم دادهها مانع نظارت تکتک تراکنشهای خرد به صورت دستی میشود، اما با بهرهگیری از هوش مصنوعی و تحلیل داده میتوان الگوهای مالی افراد را استخراج کرد. این سطح از شفافیت شاید برای مقابله با مجرمان مالی و شبکههای فساد مفید باشد، اما میتواند مرزهای حریم خصوصی شهروندان عادی را نیز مخدوش کند. برای مثال، ممکن است دولت علاقهمند باشد بداند هر فرد چه مقدار برای سرگرمی، سفر، آموزش یا امور مذهبی خرج میکند. در حالت افراطی، اگر حکومتی بخواهد مخالفان سیاسی یا اقلیتهای خاص را تحت فشار قرار دهد، داشتن یک پایگاه داده کامل از تراکنشهای مالی ابزار بسیار قدرتمندی است. حتی اگر نیت فعلی چنین سوءاستفادهای نباشد، کارشناسان همواره هشدار میدهند که فراهم شدن امکان نظارت ۱۰۰٪ بر جریان پول یک تهدید بالقوه برای آزادیهای مدنی است و باید با احتیاط و چارچوبهای قانونی شفاف همراه شود.
موضوع حریم خصوصی در تجربه سایر کشورها نیز محل بحث بوده است. در اروپا، همانطور که اشاره شد، تاکید زیادی میشود که گمنامی نسبی تراکنشهای کوچک حفظ گردد. در چین، دولت کمتر نگران حریم خصوصی فردی است و بیشتر به کنترل جریان پول و داده اهمیت میدهد. ایران به لحاظ ساختار حکمرانی احتمالاً رویکردی نزدیک به چین دارد تا اروپا. نشانه آن هم سخنان مسئولان بانک مرکزی است که قابلیت ردیابی و رهگیری کامل را به عنوان یکی از مزایای رمزریال برشمردهاند. این امر از یک سو مثبت است (برای جلوگیری از سرقت و تقلب، امکان مسدودسازی سریع وجوه دزدیدهشده یا برگشت تراکنشهای خطا)، ولی از سوی دیگر اعتماد مردم را ممکن است متزلزل کند. بسیاری از افراد ممکن است تمایلی نداشته باشند که الگوی خرید و فروش روزانهشان به راحتی در دسترس دولت باشد. به ویژه در ایران که اقتصاد غیررسمی (نقدی) بخش قابل توجهی از تعاملات را تشکیل میدهد، ممکن است مقاومتهایی در برابر جایگزینی کامل پول نقد با رمزریال صورت گیرد. در نتیجه، پیشبینی میشود حتی در صورت عرضه عمومی ریال دیجیتال، پول نقد فیزیکی همچنان برای مدتی طولانی در گردش باقی بماند تا مردمی که به هر دلیل نمیخواهند همه تراکنشهایشان ثبت شود، به استفاده از آن ادامه دهند. البته اگر در آینده سیاستی اتخاذ شود که استفاده از پول نقد محدود یا مشمول هزینه شود، آن گاه شهروندان عملاً ناچار به مهاجرت به CBDC خواهند شد. چنین تصمیماتی جنبههای شدیداً سیاسی و اجتماعی دارد و به احتمال زیاد در کوتاهمدت مطرح نخواهند شد.
در کنار مردم، کسبوکارها نیز تحت تاثیر رمزریال قرار میگیرند. برای فروشندگان و شرکتها، پذیرش پرداخت دیجیتال جدید میتواند هم فرصت باشد و هم چالش. از منظر فرصت، دریافت پول از مشتری به شکل آنی و قطعی (بدون ریسک برگشت خوردن یا تأخیر) مزیتی بزرگ است. به عنوان مثال، فروشگاهی که رمزریال قبول میکند، مبلغ فروش را فوراً در کیف پول خود خواهد داشت و این معادل پول نقد دریافتی است که دیگر نیازی نیست منتظر تسویه بانکی باشد. این موضوع مخصوصاً برای کسبوکارهای آنلاین و فروشندگان خرد جذاب است. علاوه بر آن، چون رمزریال مستقیماً پول بانک مرکزی است، پذیرش آن ریسک اعتباری ندارد؛ یعنی فروشنده مطمئن است این پول دارای پشتوانه حکومتی است و برخلاف ارزهای دیجیتال متفرقه، نوسان ارزش یا خطر بیاعتبار شدن ندارد. از منظر حسابداری و امور مالی نیز، تراکنشهای رمزریالی به صورت خودکار ثبت دیجیتال دارند که میتواند کارِ دفاتر مالی شرکتها و رسیدگی مالیاتی را آسانتر کند (هرچند برخی شاید این را شمشیری دولبه بدانند چون شفافیت زیاد اجازه مخفی کردن درآمد برای فرار مالیاتی را نمیدهد). اما چالشها: نخست اینکه کسبوکارها باید زیرساخت دریافت رمزریال را فراهم کنند. برای پذیرندگان کوچک شاید کافی باشد یک کد QR داشته باشند، اما شرکتهای بزرگتر احتمالاً نیازمند بهروزرسانی نرمافزارهای صندوق فروشگاهی، سامانههای ERP و هماهنگی با بانک خود برای تسهیل پرداختهای رمزریالی هستند. این تغییرات مستلزم هزینه و زمان آموزش کارکنان است. چالش دوم، وابستگی عملیاتی به فناوری است. اگر یک روز سیستم ریال دیجیتال با اختلال مواجه شود یا برق و اینترنت قطع گردد، فروش کسبوکارهایی که صرفاً به این روش متکیاند متوقف خواهد شد. به همین خاطر ممکن است برای دوره گذار، شرکتها هر دو روش (پرداخت رمزریالی و پرداختهای سنتی) را همزمان بپذیرند تا ریسک را مدیریت کنند. از زاویه دیگر، برخی کسبوکارها ممکن است از نظارتپذیری کامل تراکنشها دل خوشی نداشته باشند. صنایعی که به صورت سنتی با پول نقد زیاد سر و کار دارند (مثلاً طلافروشیها، نمایشگاههای اتومبیل، یا حتی برخی اصناف که حجم مالی بالایی دارند) شاید ترجیح دهند همچنان بخشی از معاملاتشان دور از چشم مستقیم نهادهای حاکمیتی باقی بماند. ورود رمزریال به طور گسترده به معنی آن است که دیر یا زود سازمان امور مالیاتی و دیگر دستگاهها قادر خواهند بود تصویر دقیقتری از فروش واقعی کسبوکارها به دست آورند و طبیعتاً برای برخی که عادت به کتمان درآمد داشتهاند، خوشایند نیست. با این اوصاف، احتمال میرود دولت برای تشویق کسبوکارها به پذیرش رمزریال، مشوقهایی مانند کارمزد بسیار ناچیز تراکنش یا حتی تسهیلات مالی در نظر بگیرد تا مقاومتها کمتر شود.
در نهایت، بحث امنیت و اعتماد عامل تعیینکننده در پذیرش عمومی خواهد بود. اگر مردم و شرکتها احساس کنند که پول دیجیتال امن نیست – مثلاً مواردی از هک شدن کیف پولها یا دزدیده شدن موجودی به گوش برسد – اعتمادها از بین خواهد رفت. بانک مرکزی باید سازوکاری روشن برای جبران خسارات احتمالی در نظر بگیرد؛ همان طور که الان اگر پولی اشتباهاً از حساب کسی کسر شود یا تخلفی رخ دهد، امکان پیگیری از طریق بانک و مراجع قضایی هست، در مورد رمزریال هم حمایت مصرفکننده اهمیت دارد. مزیت رمزریال این است که چون کاملاً تحت کنترل بانک مرکزی است، امکان مسدودسازی فوری وجوه مسروقه یا برگشت تراکنشهای کلاهبردارانه شاید فراهمتر از سیستم فعلی باشد. این میتواند به افزایش امنیت کمک کند، ولی روی دیگرش آن است که دولت هر زمان بخواهد قادر است دارایی دیجیتال افراد را مسدود یا ضبط کند. چنین قدرتی تنها با حکم قضایی باید به کار گرفته شود تا سوءاستفاده از آن اعتماد را تخریب نکند. همچنین لازم است مردم آموزش ببینند که مانند هر ابزار دیجیتال دیگر (مثلاً کارت بانکی)، در استفاده از کیف پول رمزریال نیز نکات ایمنی را رعایت کنند؛ از جمله مراقبت از گوشی و رمزهای خود، دانلود نکردن اپلیکیشنهای غیررسمی، و توجه به فیشینگ یا کلاهبرداری. اگر این فرهنگسازی انجام شود، احتمال بروز رخنههای امنیتی کاهش مییابد.
نگاه انتقادی به رمزریال یادآوری میکند که فناوری هرچقدر پیشرفته باشد، بدون اعتماد و مقبولیت اجتماعی موفق نخواهد شد. مردم عادی باید احساس کنند که کنترل پولشان را از دست نمیدهند و حاکمیت مالیشان نقض نمیشود. کسبوکارها نیز باید مزایای عملی اجرای این طرح را در ترازوی هزینهفایده به نفع خود ببینند. تا اینجای کار، رمزریال بیشتر یک پروژه فناوری-حکومتی بوده و ارتباط مستقیمی با عموم جامعه نداشته است، جز اخبار پراکندهای که برخی را نسبت به نیت آن بدبین کرده (مثلاً تعبیر «ابزار کنترل بیشتر دولت» در برخی محافل). برای تغییر این نگاه، شفافیت بانک مرکزی در خصوص سؤالات حساس بسیار حیاتی است: اینکه آیا حریم خصوصی افراد به نوعی حفظ خواهد شد؟ آیا اطلاعات تراکنشهای مردم بدون مجوز قضایی به نهادهای دیگر داده نمیشود؟ آیا امکان خطای سیستم و صفر شدن موجودی وجود ندارد؟ سیاست برخورد با تخلفات چگونه است؟ پاسخگویی روشن به این موارد و نیز اجرای مرحلهای و با احتیاط (مثلاً شروع در یک شهر یا بین کارمندان دولت قبل از تعمیم به کل کشور) میتواند اعتمادسازی کند. تجربه چین نشان داد که حتی با وجود اقتدار دولتی، نمیتوان مردم را مجبور به پذیرش فوری ابزار جدید کرد و باید مزایا را در عمل به آنها چشاند.
در مجموع، رمزریال به عنوان اولین تجربه ایران در عرضه پول تمامدیجیتال رسمی، یک حرکت بزرگ به سوی آینده محسوب میشود. این آینده میتواند شامل اقتصادی کارآمدتر و شفافتر باشد که در آن پرداختها لحظهای و بیدردسر انجام میشود و سیاستگذار پولی اشراف بهتری بر جریان نقدینگی دارد. اما همانطور که بسیاری از فناوریهای نوین دو لبه هستند، رمزریال نیز یک شمشیر دولبه است. اگر سوءمدیریت شود یا نیت کنترل و نظارت بر رفاه مردم غلبه کند، ممکن است نتیجهاش بیاعتمادی عمومی و شکست پروژه باشد. بنابراین، موفقیت نهایی رمزریال نه تنها به توان فنی بانک مرکزی که به تعادل میان نوآوری مالی و حقوق شهروندی بستگی دارد. تنها در صورت رعایت این تعادل است که میتوان امید داشت رمزریال نقشی مثبت در زندگی مردم و اقتصاد کشور ایفا کند و ایران را در زمره کشورهای پیشرو در عرصه تحول دیجیتال پول قرار دهد
ارسال نظر